خبرگزاری شبستان: در حکومت حقه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تحول بنیادین و عمیقی در تمام زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، علمی، دینی، امنیتی و... ایجاد می شود و بشر در این زمینه ها به گونه ای پیشرفت می کند که بالاتر از آن قابل تصور نیست. در همین زمینه خبرنگار سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام جواد جعفری عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و معاون پژوهش موسسه و آینده روشن، گفتگویی داشته است که در ادامه می خوانید:
ما روایاتی داریم که بر اساس آن امام مهدی(عج) به سیره پیامبر عمل می کند« .. یُحیی مَیِّتَ الکتابِ وَ السُّنَّةِ» امام می آید تا قرآن و سنت نبوی را که از یاد رفته تجدید کند. بنابراین تمامی اعمال و رفتار ایشان منطبق بر قرآن و سیره نبوی است اما وجود این اختلاف ها که قبلا به آن اشاره شد به دلیل اختلاف در سطح فهم و ظرفیت پذیرش جامعه است.
رشد عقلی که اشاره کردید یک امر عادی است که بر اثر پیشرفت تکنولوژی اتفاق می افتد یا حالت معجزه دارد و توسط امام رخ می دهد؟
تعبیر حدیث این است که امام این کار را انجام می دهند یا خدا به واسطه و به وسیله امام این اقدام را عملی می کند« وضع الله یده علی رئوس الناس» یعنی امام دست بر سر مردم می کشد و عقل ها رشد می کند. این بدان معنا نیست که امام تک تک بر سر افراد دست می گذارند بلکه کنایه از این است که مقام امامت و امام سیطره ای بر مردم پیدا می کند که آیت الله جوادی آملی از این مطلب به عنوان بزرگترین معجزه عصر ظهور تعبیر می کنند.
وضعیت زنان در عصر ظهور چگونه است؟
روایتی در رابطه با بانوان جامعه ظهور داریم که: «ان المرئه تقضی فی بیتها باالکتاب و السنته» یعنی در زمان حضرت علم به قدری گسترده می شود که حتی بانوی خانه دار توان اجتهاد از کتاب و سنت را دارد به عبارت دیگر اگر امروز بالاترین مقام در جامعه علمی ما کسب توان اجتهاد است در آن روزگار یک بانوی خانه دار به این مقام می رسد که خود می تواند از کتاب و سنت استنباط کند که الان چه باید بکند! این نشان می دهد که معرفتی که در آن زمان پیدا می شود به هیچ وجه قابل مقایسه با امروز نیست بنابراین امام نیز می تواند به گونه خاصی با جامعه برخورد کند چرا که جامعه به دلیل ظرفیت علمی و عقلی بالا اعتراض نمی کند.
آیا از نظر فیزیکی نیز در جهان تغییر و تحولی رخ می دهد؟
بله در روایات حتی اشاره شده است که در عصر ظهور ما شاهد تغییرات فیزیکی در جهان نیز هستیم از جمله اینکه زمین بسیار پربار می شود، معاون و کنزها و گنج های مخفی زمین همه پیدا می شوند، از لحاظ آب و هوایی تغییراتی ایجاد می شود. البته اصل این موضوع در آیات قرآن نیز مطرح شده است که می فرماید:«لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء» اگر همه با تقوا شوند ما برکات را از آسمان نازل می کنیم. این نشان می دهد که اگرمردم تقوای الهی را رعایت کنند، بسیاری از امور دستخوش تغییر می شوند و پس از ظهور وقتی حضرت مردم را هدایت می کنند بالطبع آن اوضاع ظاهری دنیا نیز دستخوش تغییرات می شود به عنوان مثال امنیتی که در این دوران ایجاد می شود مثال زدنی است یا روایاتی که در رابطه با غنا و بی نیازی وجود دارد. البته بخشی از این وضعیت متوجه توانمندی ها و توانایی های کارگزاران حضرت در اداره امور است.
یکی از اتفاقات در این زمان کشته شدن ابلیس است اگر در دوران غیبت ابلیس نیست آیا این عدالت است که ابلیسی وجود نداشته باشد، امام معصوم نیز در دسترس مردم باشند، عقلها هم رشد کرده باشد و مردم آن دوران به راحتی بهشتی شوند و ما با این زمینه های گناه و... تلاش کنیم تا جهنمی نباشیم؟
کشته شدن ابلیس درست است اما در آن زمان تنها ابلیس از بین می رود یعنی سرکرده شیاطین. اما شیاطین انس و جن (به تعبیر قرآن) در زمان ظهور نیز وجود دارند. ضمن این که غرایز انسان نیز وجود دارد یعنی انسان ها تبدیل به ملک نمی شوند که شهوت و غضب در آنها از بین ببرد. انسانهای آن دوران نیز دارای همین غرایز انسانی هستند. از طرف دیگر کسانی که وسوسه می کنند، یعنی کسانی که بدی را برای انسان زیبا جلوه می دهند یا انسان را تشویق به معصیت می کنند نیز حضور دارند بنابراین تحریک برای هر فردی وجود دارد. نکته دیگری که از اختلافهای جامعه ظهور با جامعه های دیگر است آن است که در ذیل آیه شریفه قرآن که می فرماید: جاء الحق و ذهب الباطل در تفسیر آیه آمده است که«ذهب دولت الباطل» یعنی باطل دیگر قدرت نخواهد داشت. به عبارت دیگر در زمان ظهور مافیای گناه و شبکه های باطل وجود ندارند اما گناه شخصی هست به عنوان مثال در آن زمان هم ممکن است فردی شراب بخورد اما به محض اطلاع او را مجازات می کنند و حد شرعی بر او اجرا می شود و اینگونه نیست که کسی شراب بخورد بعد رشوه بدهد و آزادانه این کار را ادامه بدهد بنابراین گناهان شخصی وجود دارد چون شهوت ها غرایز و شیا طینی وسوسه گر وجود دارند.
حضرت هنگامی که مردم را به یک طبقه بالاتری از عقل ارتقاء می دهند طبعا تکالیف شدید تری نیز از آنها انتظار دارند. امروز بسیاری از مسایل برای ما آسان گرفته شده است یعنی هر چه جامعه پیشرفت می کند سخت گیری ها نیز بیشتر می شود بعنوان مثال در زمان حضور امام اگر ثابت شود کسی دروغ گفته است او را گردن می ززند در حالی که امروز حکم آن در جامعه اسلامی چنین نیست چون میزان رشد معرفتی جامعه در این سطح نیست بنابراین با وجود چنین سخت گیری هایی موضوع عدم عدالت مطرح نیست.
موقعیت علمی جامعه در دوران ظهور چگونه است؟
امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند: علم 27 بخش دارد و کلیه پیامبران و ائمه از ابتدا تاکنون تنها 2 بخش از آن را در اختیار مردم قرار داده اند و تا زمان ظهور نیز کسی توانایی ارائه بیش از این 2 بخش را ندارد اما امام 25بخش دیگر را بیان می کنند و تمام 27 بخش را میان مردم گسترش می دهند این نشان می دهد که شخص امام علوی را در اختیار مردم قرار می دهد که امکان قراردادن آن برای سایر ائمه وجود نداشته است اما تاکید می کنیم که این به معنای آن نیست که این علوم را ائمه نمی دانستند بلکه ظرفیت در مردم برای انتقال این علوم و امکان ارائه آن وجود نداشته است پس این معجزه ای است که توسط امام صورت می گیرد یعنی چنین ظرفیتی را در مردم ایجاد می کنند و به واسطه این وسعت ظرفیت، مردم به این بخش های علم دست می یابند.
پایان پیام/
نظر شما