خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت؛ در سال سوم هجرت و در شب نیمه ماه رمضان خانه امیرالمؤمنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س) میزبان قدوم مولود مبارکی شد که شادی را با خود به خانه وحی آورد. در این شب فرخنده، سبط اکبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، حضرت امام حسن علیه السلام چشم به جهان گشود و شهر مدینه را غرق نور کرد. به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع) حجت الاسلام سید مهدی واعظ موسوی کارشناس امور مذهبی و مشاور خانواده ویژگی های شخصیتی این امام همام را در گفتگو با این خبرگزاری تبیین نمودند که در ادامه می خوانید:
ویژگیهای شخصیتی امام حسن مجتبی (ع) توضیح بفرمایید و مهمترین ویژگی شخصیتی ایشان به صورت مصداقی توضیح دهید؟
امام حسن مجتبی (ع) در طول عمرشان بارها و شايد بيست بار هر چه داشتند با فقراء نصف کردند البته نه اینکه همه اموال خود را بخشیده باشند، بارها پياده به حج مشرف شدند، بدون شک حال و هوایی که در سفر پياده پيدا می شود چیز دیگری است، هنگام عبادت حال عجیبی داشت، عابدترین اهل زمانش بود، نماز امام مجتبی(ع) سراسر اشک بود، اگر به آيهای از آيات قرآن می رسيد که در آن ذکری از عذاب بود می افتاد و از حال می رفت، نمونهای بود از پدر بزرگوارش علی بن ابیطالب (ع) و همه آن چه که از ویژگیهای حضرت علی (ع) از جمله شجاعت، دلاوری، سخاوت و ... شنيدهايد درباره امام حسن (ع) نیز صادق است.
منشاء بوجود آمدن شبهه تعدد زوجات و طلاق دادن پیاپی ایشان را توضیح بفرمایید.
امام حسن مجتبی (ع) از سال چهل که آغاز امامت ایشان است تا چهل و نه هجری قمری که به مقام و فیض بزرگ شهادت رسیدند، با دوران حکومت استبدادی سياه معاويه روبرو بودند که بيشترين فشارها هم روی شخص امام بود. معاويه از هيچگونه آزار، اذيت، تحقير و تبليغی عليه امام خودداری نمی کرد. هم و غم معاويه اين بود که بعد از خود خلافت به پسرش يزيد برسد؛ از این رو موانع یقینی و احتمالی را در زمان حياتش يکی پس از ديگری برمی داشت. که یکی از آن موانع یقینی سد وجود مقتدرانه و محکم امام مجتبی (ع) بود که معاویه درصدد حذف فیزیکی و معنوی او برآمد.
جالب این که بدانیم بعد از یک قرن که بنی عباس منافقانه به قدرت رسیدند تلاش کردند شخصیت امام حسن مجتبی (ع) را با تحریفات و نسبت دادن مطالب دروغ و کذب مخدوش کنند؛ چرا که در دوره بنيالعباس علويانِ بنيالحسن زياد قيام ميکردند و دستگاه سياست و تبليغات بنيالعباس براي اين که سادات بنيالحسن را بکوبند شروع کردند به تبليغات عليه جدّ آن ها يعني امام حسن مجتبی (ع). برای این که هویت قیام های سادات حسنی را خراب کنند و اعتبار این قیام ها را مخدوش کنند.
در واقع امام حسن مجتبی (ع) دو بار مظلوم واقع شده است؛ یک بار در زمان حیاتش توسط دستگاه مستبد معاویه و بار دیگر بعد از گذشت یک قرن از شهادتش توسط دستگاه منافقانه بنی العباس. از این رو دست به جعل روایاتی دروغین زدند مانند این که از علی بن ابیطالب روایت شده که فرمود: به پسرم حسن زن ندهید چرا که او زیاد طلاق می دهد و از این دست روایات ساختگی.
دوران امامت امام حسن مجتبی (ع) را تبیین نمایید.
امام حسن مجتبی (ع) ضربالمثل حلم و تحمل است، مقاومت و شهادت طلبی او با مقاومت و شهادت طلبی حسين بن علی (ع) تفاوتی ندارد؛ شاید مظلوميت ایشان از مظلومیت امام حسين (ع) کمتر نباشد؛ اما او در دورهای قرار گرفته است که بايد صبوری می کرد.
خطیب و امام جمعه اموی بالای منبر و در حضور امام حسن مجتبی (ع) پدر بزرگوارش علی بن ابیطالب (ع) را سبّ و لعن می کرد! و او کریمانه تحمل می کرد. از این رو است که به درستی درباره او گفته اند: کوچک ترين مصيبت های او در دوران زندگی مصيبت مرگش بود! یعنی مسموميت و شهادت کوچک ترين رنجی بود که ایشان در این دنيا ديد.
مردی به نام جُناده ميگويد: خدمت امام بودم در حین سخن گفتن حالش دگرگون شد! طشتی طلبید! خون های لَخته شده از دهان مبارکش درون طشت می ریخت. وحشت زده گفتم: اين ها چيست؟ با آرامش فرمود: مرا مسموم کرده اند. عرض کردم: چرا معالجه نمی کنيد؟ فرمود: کار از معالجه گذشته است. وَ بِماذا اعالِجُ الْمَوْتَ مگر مرگ را ميشود معالجه کرد و فرمود: تاکنون مرا دو سه بار ديگر مسموم کردهاند ولي به اين شدت نبوده است.
جناده می گوید: احساس کردم ساعات آخر زندگی امام است؛ عرض کردم نصیحتی بفرماييد. فرمود: وَ اعْمَلْ لِدُنْياک کأَنَّک تَعيشُ ابَداً ، وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِک کأَنَّک تَموتُ غَداً برای دنيايت چنان تلاش کن، گويا هميشه در اين دنيا هستی و برای آخرتت چنان کار کن، گويا همين فردا می میری.
در خصوص مسئله صلح امام حسن مجتبی (ع) با معاویه همواره دیدی که مطرح هست از موضع ضعف این پذیرش اتفاق افتاده است. آیا این صلح از روی اجبار بوده است یا خیر و اینکه امام از موضع ضعف این صلح را پذیرفتند یا از موضع قدرت؟
در زمان امام حسن مجتبی (ع) يک حالت رخوت، سستی و خستگی در شيعيان پيدا شده بود. امام حسن مجتبی (ع) با سست عنصری، ضعف، عقب نشینی و خیانت اصحاب و یارانش مواجه بود، در این شرایط اگر امام مقاومت ميکرد کشته ميشد ولی نه کشته شدن شرافتمندانه و افتخارآميز، آن گونه که حسين بن علی کشته شد؛ بلکه بعید نبود که یاران خیانتکار امام را دست بسته تحويل معاويه دهند.
از سویی دیگر تیپ شخصیتی يزيد با پدرش معاويه فرق ميکرد؛ معاويه در لباس نفاق چون ظواهر را مراعات می کرد، بسیاری از مردم سطحی و قشری دیانت او را باور کرده بودند؛ اما يزيد فسق آشکار داشت! و گاهی در حضور دیگران به پيامبر ناسزا ميگفت و اسلام و وحی را منکر می شد.
امام حسین (ع) گزینه ای مناسب تر از قیام نداشت؛ یعنی اگر قيام نميکرد از اسلام چیزی نمی ماند. پس شرايط زمان دو امام با هم متفاوت بود. امام حسن (ع) همان برنامه را اجرا کرد که امام حسين (ع) اجرا کرد و امام حسين (ع) همان برنامه را اجرا کرد که امام حسن (ع) اجرا کرد، فقط شکل کارشان با هم تفاوت داشت.
نظر شما