معرفت امام همان معرفت خدا و مقدمه عبادت به عنوان هدف خلقت است

اول باید خدا را شناخت تا بتوان او را عبادت کرد و هدف از خلقت محقق شود. یعنی معرفت امام همان معرفت خدا و مقدمه عبادت است؛ عبادتی که هدف از خلقت انسان است.

خبرگزاری شبستان، گروه غدیر و مهدویت: یکی از مهم ترین و اساسی ترین سوالاتی که انسان در طول اعصار با آن مواجه بوده و صاحب نظران و اندیشمندان جهان سعی در پاسخ به آن داشته اند، چرایی خلقت انسان است. به راستی هدف از خلقت انسان به عنوان با استعداد ترین مخلوق در بین مخلوقات چه می تواند باشد؟ هر کدام از دانشمندان جهان هدفی را بیان کرده اند که قابل بررسی است، ولی از آنجایی که می دانیم امکان خطا در نظرات آنها وجود دارد، نمی توان به راحتی به اظهار نظر ایشان اعتماد کرد. پس به ناچار باید به سراغ منبعی برویم که خطا در آن راه نداشته باشد. بنابراین برای پی بردن به پاسخ سوال فوق باید به سراغ قرآن و روایات معصومین علیهم السلام برویم که خطا در کلامشان راه ندارد.

 

هدف از خلقت انسان از نظر قرآن

قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را عبادت خدا معرفی می کند و می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون؛[1] جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت کردن.» آیا به راستی هدف از خلقت چنین موجود پیچیده ای فقط عبادت خدا بوده است؟ جالب این جا است که در زمان خلقت اولین انسان، فرشتگان نیز چنین می پنداشتند که هدف از خلقت انسان فقط عبادت است، پس در مقام سوال پرسیدند: اگر برای عبادت و پرستش، انسان را خلق می کنی، ما تو را بدون توقف، پرستش و تسبیح کرده و خواهیم کرد: «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ؛[2] ما خود تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم.» برای فهم دقیق این آیه، چاره ای جز مراجعه به اهل بیت علیهم السلام نمی باشد؛ چرا که خود قرآن می فرماید: «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ؛[3] تاویل آیات مرا کسی نمی داند به جز خدا و راسخان در علم.» امام صادق علیه السلام در ضمن روایتی فرمودند: «راسخان در علم ما اهل بیت هستیم و ما تاویل قرآن را می دانیم».[4]

 

هدف از خلقت انسان از نظر روایات

امام حسین علیه السلام در میان اصحاب خود فرمودند: «ای مردم؛ خدای متعال بندگان را فقط برای این خلق کرد تا خدا را بشناسند، پس هنگامی که او را شناختند به عبادت او بپردازند، و هنگامی که خدا را عبادت کنند از عبادت غیر خدا بی‌نیاز می‌شوند. در ادامه یکی از یاران حضرت سوال کرد: «فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ؛ معرفت خدا چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ؛ آن است که اهل هر عصر و زمانی، امامی را که اطاعتش بر آنها واجب است، بشناسند.»[5] یعنی اول باید خدا را شناخت تا بتوان او را عبادت کرد و هدف از خلقت محقق شود. یعنی معرفت امام همان معرفت خدا و مقدمه عبادت است؛ عبادتی که هدف از خلقت انسان است. پس می توان نتیجه گرفت که معرفت و شناخت امام، یکی از اهداف خلقت انسان و از مقدمات آن به حساب می آید.

 

علامه مجلسی این روایت را دو گونه تفسیر کرده است:

۱. معرفت خدا بدون معرفت امام به دست نمی‌آید. ۲. معرفت خدا در صورتی مفید است که همراه معرفت امام باشد[6]

اهمیت موضوع تا بدانجا است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ اگر کسی بمیرد و معرفت امام را نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.»[7] امام صادق علیه السلام فرمودند: «مقصود از مرگ جاهلی، مرگ با کفر و ضلالت و گمراهی است».[8]

 

معرفت امام بر همه واجب است

بنابر آنچه بیان شد، بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، برای تحقق هدف خدا از خلقت بشر، بر همه واجب است که امام را بشناسند. امام صادق علیه السلام فرمودند: «بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى؛ به وسیله ما ائمه، خدا شناخته و عبادت می شود.»[9] چرا که امام محل شناخت خدا هستند. در زیارت جامعه می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ؛ سلام بر کسی که محل شناخت خدا است.»[10] در نتیجه کسی که به امام علیه السلام معرفت پیدا کرد، به چراغ هدایت و کشتی نجات دست پیدا کرده است، همانطور که پیامبر فرمودند: «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة؛[11] همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.» از آن جایی که اهل بیت علیهم السلام همگی چراغ هدایت و کشتی نجات هستند، کسی که به امام علیه السلام معرفت نداشته باشد و اطاعت از او را بر خود واجب نداند، در مسیر گمراهی و ضلالت قدم برداشته است.

 

نویسنده: علیرضا خاتم، کارشناس سطوح عالی حوزه علمیه قم

 

پی نوشت

[1] سوره ذاریات، 56.

[2] سوره بقره، 30.

[3] سوره آل عمران، 7.

[4] کافی، ج1، ص343.

[5] علل الشرایع، ج1، ص9.

[6] بحارالانوار، ج23، ص83.

[7] بحارالانوار، ج51، ص160.

[8] کافی، ج1، ص376.

[9] کافی، ج1، ص145.

[10] کافی، ج24، ص579.

[11] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص59.

کد خبر 1052759

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha