نقش مکتب امام صادق(ع) در شکل‌گیری مذهب تشیع/تبیین مبارزات دامنه دار امام صادق(ع)

حجت الاسلام میرصادقی گفت: امام صادق(ع) مرد تشكيالات بود امام صادق(ع) يك تشكيلات عظيمى ِ از مؤمنان به خود و از طرفداران جريان حكومت علوى در سراسر عالم اسلام به وجود آورده بودند.

خبرگزاری شبستان؛ 'گروه اندیشه : ۲۵ شوال سالروز شهادت رئیس مکتب جعفری، امام صادق (ع) است. هندسه فعلی مکتب تشیع چه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ کلامی تشکیل یافته این برهه از تاریخ و به دست امام صادق (ع) است از همین رو گفتگویی از میزان تأثیر گزاری ایشان در شکل گیری مذهب تشیع عرضه خواهیم داشت؛

 

بنابراین گزارش حجت الاسلام سید جواد میرصادقی، کارشناس معارف مهدویت و مدیر اجرایی دبیرخانه ستاد هماهنگی فعالیت های مهدوی در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به نقش امام صادق علیه السلام در تشکیل مذهب شیعه گفت: امام صادق عليه السلام مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشكيلات بود. اما مرد علم و دانش بودنش را همه بسيار شنيده­ايد؛

وی افزود:  محفل درس امام صادق و ميدان آموزشى كه آن بزرگوار به وجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاريخ زندگى امامان شيعه بى‌نظير بود، همة حرفهاى درست اسلام و مفاهيم اصيل قرآن كه در طول يك قرن و اندى تحريف شده بود به وسيلة مغرضان و مفسدان يا جاهلان، همة آنها را امام صادق علیه السلام به شكل درست بيان كرد و همين موجب شد كه دشمن از او احساس خطر كند.

حجت الاسلام میرصادقی تصریح کرد:  اما مرد مبارزه بودنش را كمتر شنيده­ايد. امام صادق صلوات الله عليه مشغول يك مبارزة دامنه دار و پيگير بود؛ مبارزه براى قبضه كردن حكومت و قدرت، و به ِ وجود آوردن حكومت اسلامى و علوى. يعنى امام صادق صلوات الله عليه زمينه را آماده مى‌كرد تا بنى‌اميه را از ميان ببرد و به جاى آنها حكومت علوى را، كه همان حكومت راستين اسلامى است، بر سر كار بياورد. اين در زندگى امام صادق براى كسى كه دقت كند و مطالعه كند آشكار است.

 

مدیر اجرایی دبیرخانه ستاد هماهنگی فعالیت های مهدوی اظهار کرد: امام صادق ع مرد تشكيلات بود  امام صادق ع يك تشكيلات عظيمى ِ از مؤمنان به خود و از طرفداران جريان حكومت علوى در سراسر عالم اسلام، از اقصاى خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفريقا، به وجود آورده بودند. تشکیلات یعنی اینکه وقتی امام صادق علیه السلام  اراده می کند آنچه را که می­خواهد بداند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام، به مردم می­گویند تا بدانند، يعنى از همه جا وجوهات و بودجه براى ادارة مبارزة سياسِى عظيم آل على جمع كنند. يعنى وكلا و نمايندگان او در همة شهرها باشند، كه مردم پيروان امام صادق به آنها مراجعه كنند و تكليف دينى و همچنين تكليف سياسى خود را از آن حضرت بپرسند. تكليف سياسى هم مثل تكليف دينى واجب الاجرا است.

 

حجت الاسلام میرصادقی عنوان کرد: آن كسى كه  برای ما واجب الاطاعه و ولی امر است، فتواى مذهبى و اسلامى‌اش در باب نماز، زكات، روزه، بقية واجبات، با فتواى سياسى‌اش و فرمان سياسى‌اش در زمينة جهاد، روابط سياسى، روابط داخل كشور و همة مسائل، يكسان است؛ همه واجب الاطاعه است. امام صادق علیه السلام  یک چنین تشکیلات عظیمی را بوجود آورده بود.

وی خاطرنشان کرد: امام صادق علیه السلام  با اين تشكيلات و به كمك مردمى كه در اين تشكيالت بودند با دستگاه بنى‌اميه مبارزه مى‌كرد. البته سرگذشت امام صادق علیه السلام بسيار مهم و آموزنده است، ده سال با بنى‌اميه و مدت طولاى ديگرى با بنى‌عباس مبارزه كرد، در هنگامى كه پيروزى او بر بنى‌اميه حتمى بود، بنی عباس به عنوان یک جریان مزاحم و فرصت طلب آمدند میدان را گرفتند و بعد از آن امام صادق علیه السلام  هم با بنی امیه و هم با بنی عباس مبارزه می­کرد.

 

سید "روح الله" شاگرد برجسته مکتب امام صادق(ع)

جت الاسلام میرصادقی، با اشاره به نقش امام صادق علیه السلام در تربیت شاگردان برجسته ای همچون امام خمینی(ره) گفت: شاگرد مکتب امام صادق ع یعنی سید روح الله بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام گرفتن از سیره علمی و عملی و مبارزاتی رئیس مذهب شیعه یعنی امام صادق ع کار تشکیلات عظیمی در راستای مبارزه با شرق و غرب ایجاد کرد و مکتبی را بنیان گزارد که در راستای احیای مکتب امام صادق علیه السلام بود و در این راه چه خون دلها خورد از غرب گراهایی که تمام توان خودشان را در جهت استحاله این انقلاب داشته و دارند.

 

وی افزود: شاگرد این مکتب با صلابت بود در نوروز سال 42 به مناسبت سالگرد شهادت امام صادق علیه السلام مراسم باشکوهی در مدرسه فیضیه قم برپا شده بود. کماندوهای شاه معدوم، به طلاب و مردم حمله کرده بودند و جنایاتی مرتکب شدند که روی تاریخ را سیاه کردند. فرمانده این دژخیمان سرهنگ مولوی، رئیس ساواک تهرن بود.

حجت الاسلام میرصادقی عنوان کرد: حضرت امام در روز عاشورا که مصادف با 13 خرداد همان سال بود در مدرسه فیضیه سخنرانی تاریخی و مهمی را در جمع دهها هزار نفر ایراد فرمودند در ضمن آن سخنرانی که عمده خطابشان به شاه بود از ماجرای جنایت بار فیضیه صحبت کردند. وقتی خواستند از سرهنگ مولوی نام ببرند، فرمودند: ....آن مردک آمد در فیضیه، حالا نمیخواهم اسمش را ببرم آن وقت که دستور دادم گوش ­هایش را ببرند آن وقت اسمش را می­برم.

 

گوشه ای از بیانات امام خمینی (س) درباره امام صادق علیه السلام بدین شرح است:حضرت صادق-سلام الله علیه- از قراری که نقل شده است، آن آخری که در معرض موتشان بوده است، جمع کردند عده ای را دور خودشان از عشیره خودشان گفتند که شما فردای قیامت نیایید بگویید که من مثلا پسر حضرت صادق بودم، من برادر او بودم، من زن او بودم. نخیر، اینها نیست در کار، عمل در کار است. باید همه با عملتان پیش خدا بروید.در حدیث است که «حضرت صادق، علیه السلام، صدقه مى‌ دادند به شکر، پرسیدند: «چطور به شکر صدقه مى ‌دهید؟» فرمود: «شکر را از هر چیز بیشتر دوست دارم، و میل دارم به آن چیزى که محبوبترین اشیاست پیش من صدقه دهم.»

 

حضرت امام صادق(ع) در شرایطی که تحت فشار حکام ستمکار قرار دارد و در حال تقیه به سر می برد و قدرت اجرایی ندارد و بسیاری اوقات تحت مراقبت و محاصره به سر می برد، برای مسلمانان تکلیف معین می کند، و حاکم و قاضی نصب می فرماید. آیا این کار آن حضرت چه معنا دارد؟ و اصولا براین نصب و عزل چه فایده ای مترتب است؟ مردان بزرگ، که دارای سطح فکر وسیعی می باشند، هیچ گاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلی خود- که در زندان و اسارت به سر می برند و معلوم نیست آزاد می شوند یا نه- نمی اندیشند؛ و برای پیشبرد هدف خویش در هرشرایطی که باشند نقشه می کنند، تا بعدا اگر توانستند شخصا آن طرح را به مرحله اجرا درآورند؛ و اگر خودشان فرصت نیافتند، دیگران- هرچند بعد از دویست یا سیصد سال- دنبال این طرح بروند و اجرا نمایند. اساس بسیاری از نهضتهای بزرگ به همین صورتها بوده است. رئیس جمهور سابق اندونزی، سوکارنو در زندان دارای این افکار بوده، و نقشه ها کشیده و طرحها داده که بعدا به اجرا در آمده است.

 

امام صادق(ع) علاوه بر دادن طرح، نصب هم فرموده اند. این نصب امام(ع) اگر برای آن روز بود، البته کار لغوی محسوب می شد؛ ولی آن حضرت به فکر آینده بودند. مثل ما نبودند که فقط به فکر خودش باشد و وضع خود را بنگرد. فکر امت بوده؛ فکر بشر بوده؛ فکر همه عالم بوده است. می خواسته بشر را اصلاح کند؛ و قانون عدل را اجرا نماید. او باید در هزار و چند صد سال پیش طرح بدهد، نصب نماید، تا آن روز که ملتها بیدار شدند، ملت اسلام آگاه گردید و قیام کرد، دیگر تحیری نباسد و وضع حکومت اسلامی و رئیس اسلام معلوم باشد.

 

اینکه جناب صادق فرمودند: «من عبادت حق می کنم حبّا له» شاید مقامات معمولی آن سرور باشد، چناچه عارف کامل - مرحوم شاه آبادی- ما، دام ظلّه، می فرمود. و این نحو عبادت از خواصّ آنهاست.مبین احکام اسلام و ایده های رسول اکرم، ذریه مطهر ایشان و خصوص حضرت جعفربن محمد صادق هستند.

 

برای حضرت صادق- علیه السلام- هم که مجال بود برای اینکه علم فقه را باید توسعه بدهند و بیان کنند و بعضی از مسائل البته غیرفقهی هم بوده است، لکن سرگرمی ایشان به آن علومی که نمی شد که معطل بماند و علم شریعت بود، این هم باز نگذاشتند، نشد. حَمَله هم نداشتند؛ حَمَله فقه بود، اما حمله آن علوم نبود.

 

معرف حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این فقهى است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که براى احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله ‌اى پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلى که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمى‌ دانیم، این فقه از عهده جوابش بر مى‌ آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلى بکنیم.

 

خود فقه، خود کتاب و سنت، خود فقهى که اکثرش را حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- بیان فرموده است، این فقه همه احتیاجات صورى و معنوى و فلسفى و عرفانى همه بشر را در طول مدت الى یوم القیامه [تأمین کرده،] این محتوایش این طور است. اینها معرفى است که خود اینها معرف این بزرگواران‌ اند و ما نمى‌ توانیم که از آنها تعریفى بکنیم که لایق آنها باشد.(صحیفه امام، ج 20، ص 409)

 

 

کد خبر 1063393

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha