خبرگزاری شبستان _ اهواز: لقب رییس مذهب شیعه، بدین جهت برای امام ششم شیعیان امام جعفر صادق علیهالسلام شهرت یافت که معارف شیعی در دوران ایشان و در سایه تعالیم حضرتش، فرصت انتشار یافت. جهت تشریح این موضوع در ذیل به دو نکته در این خصوص اشاره میشود.
نکته اول:
در دوره امامت امام صادق علیهالسلام مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بهویژه در مدینه، مکه، کوفه، بصره و ... مجالس درس و مناظرههای علمی دایر و از رونق خاصی برخوردار شد. بزرگان اهل سنت چون مالک بن انس، ابوحنیفه، سفیان ثوری و ... ریزهخوار خوان دانش بیکران او بودند. آن اندازه که دانشمندان و راویان از او حدیث نقل کردهاند، از سایر ائمه و دیگر خاندان اهل بیت علیهمالسلام، نقل نشده است.
برخورد ایشان با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی، علم و تقوی، سخاوت وجود و کرم و ... در تمام قلمرو اسلام طنینانداز شود. دانشمندان علم حدیث، شمار کسانی را که از آن حضرت حدیث نقل کردهاند را تا چهار هزار نفر نوشتهاند.
مناظرات امام صادق علیهالسلام با اربابان دانشهای گوناگون چون پزشکان، فقیهان، منجمان، متکلمان، صوفیان و ... بهویژه مناظرات وی با ابوحنیفه مشهور و در منابع شیعه وسنی ثبت است. (نک مناقب: 4/305-233، کشف الغمه: 2/430-367) به عنوان مثال چگونگی گردش خون در بدن و وظائف گلبولها را امام صادق علیهالسلام دستکم هزار سال پیش از دانشمندان غربی بیان کرده است. (بنگرید: توحید مفضل).
نکته دوم:
پس از رحلت رسول خدا (ص) و فاجعه عظیم سقیفه که غاصبان حقوق امیرالمؤمنین علیهالسلام دست آن امام را از همه عرصههای اجتماعی کوتاه کردند، جامعه اسلامی تبدیل به پوستهای با نام اسلام شده بود که در باطن، مشحون از افکار باطل جاهلی و شیطانی بود. خانه نشین کردن ولی خدا، محیط را برای القای آن افکار به نام اسلام فراهم ساخته بود. لذا، منبر پیامبر را که باید اسلام واقعی را آموزش میداد در اختیار یهودیان تازه مسلمان قرار دادند و آنان آنچه می خواستند را به نام اسلام واقعی به مردم آموزش دادند.
قرن دوم هجری برای اسلام و جامعه اسلامی قرنی پرتلاطم و پرتحول است زیرا بنی امیه، دوره افول و سقوط را میگذراندند و بنی عباس در حال آغاز حکومت ننگین خود بودند. کار برجسته امام صادق علیهالسلام این بود که در شرایط مناسب آن روزگار، اندیشه اسلام واقعی که به فرمایش پیامبر (ص)، همان تشیع میباشد را احیا کرد. به مردمان غافل، اسلام و مفاهیم عمیق و مترقی اسلام را شناساند. به رساترین کلام نشان داد که اسلام آن نیست که غاصبان حق امیرالمؤمنین علیهالسلام معرفی کردهاند. او دلهای پراکنده ولی آماده شنیدن حق را متوجه خود ساخت و به احیای دین و تجدید تعالیم آن و زدودن پیرایههایی پرداخت که در طول حدود یک قرن بر اسلام بسته شده بود.
امام صادق علیهالسلام قرآن را آنچنان که نازل شده بود برای مردم تشریح و تفسیر کرد. او حقایقی را در جهان آن روز علنی کرد که به جرأت میتوان گفت که بالاتر از فهم مردم آن روزگار بود. آن آموزهها، سینه به سینه منتقل گشت تا بعدها مورد استفاده افکار اندیشمندان بشری در سرتاسر جهان قرار گرفت. فرهنگ و تمدن بشری عموما و تمدن اسلامی خصوصا، همواره وامدار تعالیم و تلاشهای خستگیناپذیر این امام صادق علیهالسلام خواهد بود. ترقی و پیشرفت و بیداری مسلمانان، مخصوصاً در قرون سه و چهار در گرو تعالیم آن امام همام است.
خدمتی را که امام صادق علیهالسلام برای اسلام انجام دادند از دو طریق صورت گرفت: یکی از راه آموزش علوم و فنون و دیگر از راه آموزش تعالیم حقه اسلامی پس از آنکه غاصبان ولایت، اباطیل خود را به نام اسلام به یک نسل از مسلمانان آموخته بودند.
لقب رئیس مذهب شیعه بدین جهت برای امام ششم شیعیان شهرت یافت که معارف شیعی در دوران ایشان و در سایه تعالیم حضرتش، فرصت انتشار یافت. عده ای مغرضانه از کم اطلاعی برخی شیعیان سوء استفاده کردهاند. اینان با بیان مکرر اینکه امام صادق علیهالسلام موسس و رئیس مذهب شیعه است میخواهند نتیجهای خطرناک گرفته و این ذهنیت را در افراد ایجاد کنند که پیدایش و تاسیس مذهب شیعه به زمان امام صادق علیهالسلام بر میگردد و شیعه، مذهبی جعلی است.
با این مقدمه اشتباه، به زعم خود میپندارند، ظاهراً اهل سنت قدمت بیشتری دارند و این را دلیلی بر حقانیت اهل میشمارند. در حالی که با مطالعه دقیق و بررسی بیطرفانه وقایع و نقلهای تاریخی، در مییابیم که اصل تشیع و تاسیس آن نه در زمان امام صادق علیهالسلام، بلکه قطعاً و بلاشک، به زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر میگردد.
احادیث مکرر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که هم از شیعه و هم از اهل تسنن نقل شده، صراحتاً ریشهداری شیعه در زمان حیات پیامبر را نشان میدهد. به عنوان مشتی از هزاران، چند نمونه را ذکر خواهیم کرد:
یا علی انت و شیعتک هم الفائزون (روضة الواعظین، ج 2، ص 296)؛ ... و شیعتک علی منابر من نور (الامالی، ص 96)؛ یا علی! شِيعَتُكَ وَ أَنْصَارُكَ وَ مَوْعِدِي وَ مَوْعِدُهُمُ الْحَوْضُ يَوْمَ الْقِيَامَة (کتاب سلیم، ج 2، ص 832)؛ يَا عَلِيُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ غَفَرَ لَكَ- وَ لِأَهْلِكَ وَ لِشِيعَتِكَ وَ لِمُحِبِّي شِيعَتِك...(صحیفه امام رضا علیهالسلام، ص 63)؛ يا عليّ أنت أخي و أنا أخوك و ... شيعتك شيعتي..(الغارات، ج 2، ص 715).
لذا با این بیان که عرض شد شایسته است که شیعیان، با هوشیاری و دقت، نسبت به این فضیلت از فضایل و کمالات امام جعفر صادق علیهالسلام برخورد کنند. ایشان در احیای مذهب تشیع، آنچنان رنج و تلاشی را متحمل شدند که شایسته و بایسته است که ایشان را مجدِّد و احیاگر مذهب تشیع نامید. ولی باید هوشیار باشیم که مغرضان و معاندان از این عبارت، تعابیر ناصحیح را به جامعه القا نکنند و خدای ناکرده، در جهت امیال و اغراض خود از غفلت شیعیان، بهره برداری نشود.
نظر شما