بین «وعده ها و کارنامه ها» به تعبیر رهبری در انتخاب فرد اصلح تمایز قایل شوید

جمشیدی بابیان اینکه به تعبیر رهبری درانتخاب فرد اصلح بین«وعده هاوکارنامه ها»تمایزقایل شویدگفت:کارنامه یعنی گذشته عملی فرد،یعنی اقدامات و برنامه هایی که در طول مسولیت خود انجام داده،یعنی چگونگی نحو مدیریتش در این صورت با قطعیت می توایم انتخاب کنیم.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، مقام معظم رهبری فرمودند: به مردم تفهیم کنید که همچنان شرکت در انتخابات یک تکلیف و وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است. البته ممکن است همه تلاش‌ها به نتیجه نرسد، اما انتخاب کنندگان تلاش نمایند، برای اینکه گزینش درست بکنند؛ این خیلی مهم است.این حضور در انتخابات باید آگاهانه و از روی تحقیق و با به‌دست آوردن حجت بین خود و خدا باشد.باید مراقب باشید که آدم‌های اهل سوء‌استفاده و بی‌اعتقاد به رسالت انقلابی و مسئولیت نمایندگی و کسانی که می‌خواهند فقط وارد مجلس بشوند تا سوء‌استفاده بکنند و خدای نکرده خرابکاری انجام دهند، وارد مجلس نشوند.لذا در این خصوص با «مهدی جمشیدی»، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی گروه فرهنگ پژوهی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

 

ضرورت انتخاب فرد اصلح در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ مگر بین فرد صالح و اصلح چقدر شکاف و فاصله وجود دارد؟

در دوره های انتخاباتی گذشته گفته می شد، صالح مقبول بر اصلح ترجیح دارد، چون اصلح هم ضرورتا همیشه مقبولیت اجتماعی ندارد؛ بنابراین بهتر است به جای اصلح، صالح را انتخاب کنیم منتهی صالحی که مقبولیت دارد لذا این پرسش هایی بود که در دوره های قبل مطرح بوده و در حال حاضر هم پررنگ و غلیظ شده است. حال سوال اینجاست که چرا اصلح را انتخاب کنیم؟ چون ما علاوه بر اینکه حق انتخاب داریم، تکلیف انتخاب هم داریم. حق داریم سرنوشت خود را تعیین کنیم، این حق ما نسبت به حاکمیت است اما تکلیف هم وجود دارد، چون ممکن است یک مسئله به یک اعتبار، حق و به اعتبار دیگر تکلیف قلمداد شود و آن هم مسئولیت مردم در مقابل حکومت اسلامی است، یعنی مردم مکلف هستند که در انتخاب بهترین گزینه به حکومت کمک کنند؛ این طور نباشد که تصور کنیم همه گزینه ها هم عرض هستند و تفاوتی بین آنها وجود ندارد.

 

بنابراین ما محق هستیم، هر گزینه ای را که پسندیدیم، انتخاب کنیم نه اینکه چون تکلیف داریم و تکلیف معطوف به مسئولیت است. ما بایستی بهترین گزینه را در اختیار نظام اسلامی قرار دهیم لذا در ادبیات تخصصی به بهترین گزینه ممکن «اصلح» گفته می شود.

 

حال اگر پذیرفتیم که اصلح را باید انتخاب کنیم آیا واقعا شناخت اصلح ممکن است؟ ما چگونه می توانیم بین این گزینه ها قضاوت کنیم و تشخیص قطعی دهیم که یک نفر اصلح است؟

«مایی» که در اینجا در موردش صحبت می کنیم، توده مردم است. آیا توده مردم توانایی شناخت سیاسی، تفصیلی و مصداقی گزینه ها را دارند که بتوانند فرد اصلح را شناسایی کنند. شاید هم بعضی از مردم که سرسری و برای اثبات تکلیف رای می دهند، بیشتر بر اساس همین استدلال باشد که هرچند باید اصلح را انتخاب کرد ولی در عمل شناخت اصلح برای ما ممکن نیست. در اینجا دو پاسخ می توان داد، یکی اینکه بعضی از افراد هستند که شناخت مستقیم بر افراد و جریان ها دارند و این طور نیست که نزدیک انتخابات با کاندیداها، سیاست ها و جریان های آنها روبرو شود و بخواهند انتخاب کنند بلکه در بستر زمان در طول سال ها سیر تکاملی و انحطاطی افراد و جریان ها را ملاحظه کردند و در مورد آنها قضاوت می کنند. این افراد طبعا مستقیم انتخاب خواهند کرد.

 

اما دسته دوم افرادی هستند که چنین شناخت یقینی، جزیی و دقیقی از کاندیداها ندارند. طبعا مخیر هستند بین انتخاب ناآگاهانه از یک سو و انتخاب عالمانه و آگاهانه از سوی دیگر. مسلما انتخاب ناآگاهانه مخدوش است و هیچ منطقی آن را نمی پذیرد ولی اگر بخواهند انتخاب آگاهانه داشته باشد،«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّک» (پس اگر نمی‌دانید، از اهل‌ذکر (آگاهان) جویا شوید). باید از کسانی که متخصص، مهارت و شناخت کافی دارند بپرسند؛ ضمن اینکه این افراد هم باید معتمد و امین شخص باشند، مطمئن باشند که آنها سوگیری سیاسی نخواهند داشت؛ بنابراین شناخت دو نوع است، مستقیم و غیر مستقیم که بعضی از افراد می توانند شناخت مستقیم و برخی هم شناخت غیر مستقیم داشته باشند.

 

مطلب دیگری که در مورد شناخت اصلح می توان مد نظر قرار داد، این است که بین وعده ها و کارنامه ها تمایز قایل باشیم. مسئله ای که ما بیش از هر چیز دیگری در انتخابات با آن مواجه هستیم، همین وعده ها می باشد. آنها از طرح ها و برنامه هایی که برای آینده ترسیم می کنند،سخن می گویند،(چنین و چنان می کنیم) حرف کاندیداها شاید تفاوت چندانی با هم نداشته باشد، پس چطور می شود انتخاب کرد و با توجه به اینکه همه وعده های آنها شبیه یکدیگرند، اینجا انتخاب تبدیل به یک انتخاب متزلزل و پر مخاطره می شود، پس چه باید کرد؟ در اینجا مقام معظم رهبری تاکید بر کارنامه ها کردند نه وعده ها. کارنامه یعنی گذشته عملی شخص،یعنی اقدامات و برنامه هایی که در طول مسولیت خود انجام داده،یعنی چگونگی نحو مدیریتش اگر این گونه باشد با قطعیت بالا می توانیم انتخاب کنیم، چون مدیریت یک روند طولانی و میان مدت مستمر است که بر اساس آن می توانیم یک قضاوت عملی و عینی در مورد اشخاص داشته باشیم نه یک قضاوت شعاری و صرفا مبتنی بر گفته ها. پس اگر بین دو مورد یعنی تفکیک بین شناخت مستقیم و غیر مستقیم و تفکیک بین وعده ها و کارنامه ها را در نظر بگیریم، شناخت اصلح ممکن می شود.

 

کارنامه ها باید چگونه باشد که ما افراد را اصلح تشخیص دهیم؟ دیدگاه مقام معظم رهبری در این خصوص چیست؟

مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود هفت- هشت شاخص را برای انتخاب فرد اصلح مطرح کردنده اند که ما می توانیم با استناد بر آنها فرد اصلح را انتخاب کنیم، چون تشخیص کارآمدی یک کارنامه و اصلح بودن یک شخص باید پیشاپیش مبتنی بر چهارچوب ها و معیارهایی باشد چون بدون معیار نمی توان قضاوت کرد.

 

ایمان ویژگی دومی است که رهبر انقلاب به عنوان انتخاب اصلح به آن اشاره می کنند، ایمان است. طبعا وقتی می گوییم «ایمان» ایمان به معنای رایج آن نیست، چون هیچ گاه فرد غیر مومن یا کافر نامزد نمی شود و اگر هم بشود، تایید نمی شود، یعنی همه مومن هستند لذا منظور از ایمان حد اعلای ایمان است،یعنی اینکه اخلاق و وجدان دینی اشخاص را با هم بسنجیم و بعد تشخیص دهیم چه کسی در رتبه بالاتر قرار دارد؛ مثلا طرف دروغ نگوید، نیرنگ بازی نکند، اخلاق را زیر پا نگذارد و با توجه به اینکه اعتقاد به آخرت دارد مردم را هم به رسمیت خواهد شمرد.

 

ویژگی سومی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند، عملکرد جهادی و انقلابی است. عملکرد جهادی و انقلابی یعنی کار کشور با فعالیت های عادی، جاری و اداری پیش نمی رود، شرایط فعلی کشور فردی را می طلبد که خارج از این چهارچوب های خشک، رسمی و تقلیل گرایانه اداری بتواند گام های بلندی بردارد، یعنی فراتر از وظایف رسمی و قانونی اش عمل کند، فراتر از ساعات اداری عمل کند، روز را از شب نشناسد، به میدان برود، در کنار مردم باشد و امور را با اهتمام و جدیت پیگیری کند. به تعبیر رهبری آدم های اتوکشیده از عهده این کار برنمی آیند، قطعا بایستی روحیه جهادی داشته باشند. در صورتی که فاقد این روحیه باشند در چهارچوب کارهای اداری عمل خواهند کرد و امور مردم هم همچنان تعطیل می ماند.

 

ویژگی چهارم جوان گرایی است که مقام معظم رهبری گام دوم انقلاب را برای این مورد صادر کردند. ایشان معتقدند که باید یک چرخش نخبگان و مدیریتی صورت بگیرد تا نسل جوان در مسئولیت های مهم و حاکمیتی قرار بگیرند لذا رییس جمهوری که روحیه جوان گرایی داشته باشد در مسئولیت های مهمی که در کشور توزیع شده از این بخش استفاده می کند، اگر نداشته باشد نه، چنانکه در دوره های اخیر شاهد دولت پیر، فرتوت و فرسوده بودیم و نسل جوان حاشیه نشین بودند جز معدودی از افراد که آن هم حالت تزیینی برای  منتقدان داشت.

 

ویژگی پنجم توجه به ظرفیت های داخلی است. در خود همین انتخابات و در میان نامزدها این شکاف کاملا محسوس است. کسانی هستند که دال مرکزی سخنان شان فقط تحریم، اف ای تی اف و مذاکره با دولت های خارجی است و افرادی هم هستند که فقط از برنامه های خودشان، کار و تلاش، میان مردم بودن و سوء مدیریت دیگران سخن می گویند لذا این مشخص است که کدام یک از این گفتمان ها مبتنی بر ظرفیت داخل است و کدام نیست.

 

ویژگی ششم عدالت و فسادستیزی است. مردم به شدت از وضع معیشتی و اقتصادی جامعه ناخرسند هستند اما چیزی که بیشتر از همه آنها را برانگیخته و ناراضی می کند، تبعیض و فسادها در سطح دولتی و حاکمیتی است.فقر و نداری را تحمل می کنند اما اینکه یک عده ای بیایند و در درون حاکمیت اشرافیت دولتی را رقم بزنند و این همه شکاف و فاصله بین مردم و مسئولان باشد، این مسئله طبعا صدای اعتراض جامعه را بلند می کند و مردم را در برابر این بخش از حاکمیت قرار می دهد. متاسفانه در دهه گذشته و مبتنی بر دولت فعلی یک نوع اشرافیت دولتی رقم خورده است.( امام راحل فرموده اند اگر رفاه طلبان و افرادی که از ثروت کلان بهره برده اند وارد حاکمیت شوند باید فاتحه انقلاب را خواند) اینجا متوجه این فرمایش امام می شویم، چرا چون اینها با دردهای معیشتی مردم، فقرا و محرومان بیگانه هستند و طبعا نمی توانند همدلی و همنوایی با آنها داشته باشند و روز به روز شکاف بین دولت و جامعه افزایش پیدا می کند؛ بنابراین یکی از ضرورت های قطعی و شاخصه های عمده عبارت است از فسادستیزی. با توجه به روند مفاسد، اختلاس ها و ویژه خواری هایی که راه افتاده و همه روزه رسانه های رسمی و تلویزیون مرتب دادگاه های متعددی در این زمینه پخش می کنند، این مساله بیانگر اهمال کاری و گسترش فساد دولتی است لذا کسی باید انتخاب شود که این روند را معکوس و یا قطع کند.

 

 منظور مقام معظم رهبری از کفایت به عنوان از ویژگی های کاندید ای اصلح چیست ؟

یکی دیگر از شاخصه های رهبری عبارت است از کفایت یعنی فردی که می خواهد رییس جمهور شود نباید بگوید من در چهارچوب توانم کار خواهم کرد نه در چهارچوب ضرورت های منصب ریاست جمهوری،ریاست جمهوری بر توانایی های تو تقلیل پیدا نمی کند. اگر با این سمت تناسب نداشته باشد نباید به میدان بیاید، یعنی کفایت ندارد مخصوصا از این جهت که اجرا کار بسیار دشواری است؛ پس باید کفایت داشته باشد. این مسئولیت جنبه ها، اجزا و ابعاد متنوعی دارد و زمان و توان وسیعی را می طلبد لذا اغلب اشخاص جز نوادری از افراد توانمند نیستند.لذا ویژگی هایی که مقام معظم رهبری اشاره می کنند، انتزاعی و کلی نیست بلکه متناظر با شرایط زمان است، یعنی اگر احساس کنند خلا و ضرورتی در این دوره وجود دارد، قطعا متناسب با خلاها و نیازهای جامعه شاخص پردازی می کنند.

 

 

 

کد خبر 1065677

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha