به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، هفتمین برنامه از سری نشستهای «سینمای ایران در دهه 90» با عنوان «بررسی نظارت و ممیزی در سینمای ایران طی دهه 90» از سلسله نشستهای «دوشنبههای سینما» در لایو اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
کیوان کثیریان مجری و کارشناس برنامه در ابتدای این نشست 14 ضابطه و بند شورای صدور پروانه نمایش فیلم را خواند. در ادامه ابراهیم داروغهزاده معاون اسبق شورای نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی عنوان کرد: از دو منظر میتوان درباره ماجرای ممیزی بحث کرد. نخست از منظر آییننامهها؛ اساسا قوانین در کشورها قراردادهایی اجتماعی هستند که براساس هنجارها و قواعد اجتماعی تنظیم شدهاند و میتوانند به مرور زمان دستخوش تغییر و به روز شوند. در ایران نیز این اتفاق افتاده است. برای مثال تا 15 سال پیش شاید اعتیاد جرم بود اما اکنون به عنوان بیماری شناخته میشود.
وی افزود: اما نکته اینجاست که آیا آییننامه فعلی صدور پروانه نمایش فیلم، پاسخگوی نیازهای سینمای ایران است یا نه؟ مساله اصلی در این آییننامه این است که عمده موارد و بندها به طور کیفی مطرح شدهاند. برای مثال منع «در خدمت بیگانگان بودن» یک فیلم تفسیرهای زیادی را میتواند به دنبال داشته باشد. حال وقتی همین کلیت به یک شورای 9 نفره میرسد، تعابیر و تفاسیر وسیعتری هم پیدا میکند.
شورای بسته و نهادهای غیردولتی بستهتر
داروغهزاده درباره ترکیب اعضای شورای نظارت و ارزشیابی در دوره مسئولیت خود بیان کرد: در دوره مسئولیت من همه اعضای شورای 9 نفره مورد وثوق نظام بودند و شاید نمیشد همسوتر از این ترکیب پیدا کرد. با این وجود در همین دو سال مشکلات زیادی با خروجی تصمیمات شورا از سوی نهادهای غیردولتی داشتیم. وقتی شورایی بستهتر نسبت به نیازهای سینمایی سرکار میآیند و نهادهایی خارج از دولت هستند که تصمیمات همین شورای بسته را برنمیتابند، اوضاع برای سینما سخت میشود.
داروغهزاده درباره اختیارات معاون نظارت و ارزشیابی در قبال شورای پروانه ساخت و میزان پاسخگو بودن او به نهادهای ناظر بیرون از حیطه دولت و سازمان سینمایی توضیح داد: در وهله اول جدا از آییننامه صدور مجوز نمایش فیلم که خود تفسیربردار و دچار مشکل است، ساختار اجرایی آییننامه نیز مشکل دارد. به هر حال سینما را ما اختراع نکردهایم و بنابراین میتوانیم از کشورهای غربی در بحث ساختارهایشان الگو بگیریم. برای مثال در آمریکا آثار سینمایی ضمن اینکه منافع ملیشان را تامین کرده، فرهنگ آمریکایی را نیز ترویج میکند اما در ایران ممیزیها به شکلی کنترلی پیوسته اضافه میشود.
وی درباره نحوه انتخاب اعضای شورای نظارت و ارزشیابی گفت: اعضای شورای پروانه نمایش را رییس سازمان سینمایی در مشورت با معاون شورا انتخاب کرده و اسامی را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه میدهد. احکام شورا نیز به طور مستقیم توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان بالاترین مقام فرهنگی دولت صادر میشود. معاون نظارت و ارزشیابی نیز کسی است که باید در تعامل با سینماگران و اعضای شورا سعی کند نظراتشان را به یکدیگر نزدیک کند و خروجی این تعامل نیز اعطای پروانه نمایش است که باز هم تضمینی بر اجرایی شدن آن نیست.
در ادامه این گفتوگو، کثیریان با اشاره به برخی از فیلمهای توقیفی سینمای ایران نظیر «خرس»، «مادر قلب اتمی»، «عصبانی نیستم»، «رستاخیز»، «کاناپه»، «تاکسی»، «رحمان 1400»، «عنکبوت» و... که مشکلاتشان حل یا حل نشده باقی مانده است، از داروغهزاده پرسید: «آیا این فیلمها بر اساس آیین نامه واقعا دچار مشکل هستند یا نه؟»
به لطف کرونا تبرئه شدم
معاون اسبق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ بیان کرد: فیلمهای مشکلدار اگر از اساس پروانه ساخت نداشته باشند و در این چرخه قرار نگرفته باشند(صرف نظر از این که قانون پروانه ساخت درست است یا نه) کار غیرقانونی کردهاند. به هر حال سازندگان آنها پروانه ساخت نگرفتهاند یا نخواستهاند که بگیرند اما در دو سال فعالیت من در سمت معاونت تعدادی از فیلمها پروانه ساخت داشتند و در پروانه نمایش به مشکل خوردند که سعی کردیم در تعامل با اعضای شورا و نهادهای بیرون از دولت مسائل را حل کنیم اما این مذاکره و چانهزنی راهحل درستی نیست.
چرا اعضای شورا باید از بخشهایی برای اعطای مجوز به یک فیلم تحت فشار قرار بگیرند؟ خود من برای اجرای قانون بارها و بارها به دادگاه احضار شدم. من برای 35 فیلم که در دو سال اکران شده بود، متهم بودم و بعد از دهها جلسه دادگاه 28 اسفند 98 به لطف کرونا تبرئه شدم.
وی در پاسخ به این که آیا در دفاعیات خود به اعضای شورای نظارت و ارزشیابی که همگی مورد قبول و تایید نظام بودهاند، ارجاع داده است یا نه، بیان کرد: قطعا برای حل مشکل هریک از فیلمها چه توقیفیها و چه فیلمهایی که اکران شدند، همه مسائل توضیح داده میشود؛ برای مثال این که اعضای شورا موجه و مورد قبول نظام هستند یا فیلمها مساله ندارند و به ما گفته میشد برای آنها هم فکری میکنیم و برای تک تک اعضای شورا هم پرونده سازی میشد.
داروغهزاده ادامه داد: متاسفانه بدبینی به سینما زیاد است و نهادهای مختلف به خود اجازه میدهند برداشتهای مختلف کنند و برای مثال درباره نمایش فیلم «متری شش و نیم» دو بار نامه زده شد که دبیر جشنواره فیلم فجر نباید آن را نمایش دهد و من تحت هر شرایطی فیلم را نمایش دادم و شاید اگر در جشنواره اکران نمیشد، هیچ وقت دیگری هم اکران نمیشد. اتفاقا بعد از نمایش آن مشخص شد اصلا مشکلی وجود نداشته است. متاسفانه شرایط مشکلسازی برای فیلمها اینطور است که معمولا یک یا دو کارشناس از یک نهاد فیلم را میبینند و برای مافوق خود تعریف میکنند و انگار در این فضا همه کارشناس کدگشایی فیلمهای سینمایی شدهاند.
وی درباره میزان مقاومت وزیر ارشاد در برابر این فشارها و حمایت از معاونت شورای نظارت و ارزشیابی بیان کرد: به تبع وقتی دولتی منسوب به اصلاحطلب سرکار بیاید، نگاه بدبینانه بهطور اتوماتیک به ویژه در حوزه فرهنگ و هنر به تصمیمات ایجاد میشود. فرهنگ حوزهای حاکمیتی در ایران است و سیاستگذاری آن از آن سمت انجام میشود. نهادهای حاکمیتی انتظاراتی از دولت دارند که وقتی دولتی به ظاهر ناهمسو با رویکردهایشان روی کار میآید، ناخواسته فشارهای بیرون از دولت بر آن بیشتر میشود. برای مثال در دوره آقای شمقدری فشارها کمتر و دست او برای حل مشکل بسیاری از فیلمها بازتر بود.
ماجرای فیلمهای توقیفی به کجا رسید؟
بخش دیگر نشست به توضیحات داروغهزاده درباره برخی فیلمهای توقیف شده و نحوه حل یا دلایل حل نشدن مشکلاتشان در دوره مسئولیتش اختصاص یافت.
وی درباره فیلم «خرس» ساخته خسرو معصومی و مسائلش توضیح داد: فیلم خرس را به شورای بازبینی دادم اما مالک آن موسسه رسانههای تصویری بود و متولی برای پیگیری پخش آن وجود نداشت تا فیلم نمایش داده شود. وگرنه مشکل فیلم قبل از دوره مسئولیت من حل شده بود اما موسسه به عنوان مالک فیلم باید پیگیر دریافت مجوز نمایش فیلم میشد.
داروغهزاده درباره ممیزی فیلم «شیفتگی» ساخته علی زمانی عصمتی نیز عنوان کرد: بسیاری از این فیلمها به دلیل اینکه پیگیری پخش نداشت و این پخش است که باید درخواست مجوز بدهد و مشکل فیلم را حل کند، اکران نشدند. متاسفانه مرور زمان باعث شده تا کسی پیگیر نمایش این فیلمها نباشد. در دوره مسئولیت من رقابت بر سر پردیسها و رکوردهای فروش بود و یکی از مسائل ما مجاب کردن پردیسها برای اکران فیلمهای بودجه پایین بود. بر اساس آییننامه فعلی هم، به نوعی همه فیلمها از توقیفی تا «جدایی نادر از سیمین: هم میتوانند اکران شوند و هم نشوند. در این مقطع این مدیران و اعضای شورا هستند که میتوانند کمک کنند تا مشکل فیلم حل شود. یادم است روز رفتن من به سازمان سینمایی، فیلم «ساعت 5 عصر» مهران مدیری قرار بود اکران شود. به من زنگ زدند که نهادی امنیتی باید این فیلم را ببیند. در حالیکه فیلم پروانه نمایش داشت و اما آنها میگفتند نکتهای در فیلم وجود داشته است که به فیلمساز هم تذکر داده شده است و باید حل شود. این آخرین باری بود که من اجازه دادم فیلمی را به غیر از اعضای شورای پروانه نمایش، دیگران ببینند اما گویا این روال پیش از این مرسوم بوده است. اتفاقا با فیلم هم مخالفت و بعدا مشکلش حل شد. در حالیکه فیلم «ساعت 5 عصر» واقعا مشکلی نداشت.
وی درباره حل مشکل فیلمهای «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان و «آشغالهای دوست داشتنی» محسن امیریوسفی ادامه داد: وزیر وقت دکتر صالحی امیری آن زمان قول داده بود مشکل فیلمهای توقیفی را حل میکند و حل این مشکل به مطالبه عمومی سینماگران تبدیل شده بود. جلسات زیادی برای حل مشکل اکران «آشغالهای دوست داشتنی» داشتیم. زیرا سیستمهای امنیتی نیز با فیلم موضع داشتند و توانستیم به تدریج و با سختی مشکلات آن را حل کنیم. ابتدا شورا باید مجوز میداد. بعد فیلم بازبینی میشد و بیرون از سینما نیز برای نمایشاش مشکلاتی بود که با چانهزنی و پروندهدار شدنمان برطرف شد.
دبیر جشنواره فیلم سلامت خاطر نشان کرد: نگاه بدبینانه به سینما و ممیزی قوی و غامض، اصلا قابلیت همراهی با نیاز امروز سینما را ندارد. آییننامه شورا باید در ابتدا به روز و موارد آن تعدیل و آیتمهایش کم شود. همچنین در اختیار فیلمسازان قرار بگیرد و با کمک اهالی سینما به روز شود. هیات منصفهای نیز لازم است تشکیل شود که بعد از نمایش فیلم در صورت تخطی فیلم به تخلف رسیدگی کند و همچنین آییننامهای باشد که به این تخلف بپردازد.
داروغه در پاسخ به سوال کیوان کثیریان درباره فیلم هایی که تلاشاش برای رفع مشکل شان به نتیجه نرسید، عنوان کرد: دو فیلم از عبدالرضا کاهانی با عنوان «وقت داریم حالا» که در فرانسه ساخته بود، در دوره مسئولیت من مجوز هنر و تجربه گرفت و فیلم «ما شما را دوست داریم خانم یایا» در این دوره مجوز نمایش گرفتند اما فیلم «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» قبل از حضور من توسط شورای نمایش فیلم رد شده و هم آقای ایوبی و هم وزیر وقت آقای جنتی موافق اکرانش نبودند. حتی فیلم با اعتراض تهیه کننده به شورای عالی نمایش نیز رسیده بود و آن ها نیز به اتفاق مخالف اکرانش بودند.
مصاحبه شرایط و مسائل اکران فیلمهای توقیفی را سختتر می کرد
وی درباره فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری توضیح داد: در زمان مسئولیت من در شورای نظارت و ارزشیابی، نه من و نه هیچ یک از اعضای شورا این فیلم را ندیدیم و فیلم قبلا کنار گذاشته شده بود. زیرا مساله و مشکل حجاب زنان را داشت و فیلم اصلا به دست مان نرسید. «کاناپه» شاید جز فیلم هایی بود که اگر در دوران آقای شمقدری با مشکل اکران رو به رو میشد، به اکران میرسید اما وقتی دولت اصلاح طلبی سرکار می آید، شرایط بی اعتمادی برای برخی نهادهای حاکمیتی ایجاد می شود.
داروغهزاده در توضیحاتی درباره وضعیت اکران فیلم «رستاخیز» در دوران مدیریتش نیز عنوان کرد: پرونده رستاخیز هم قبل از حضور من در این سمت بسته شده بود. وقتی فیلمی اکران و از پرده پایین کشیده میشود اختیارش دیگر از سامان سینمایی خارج است. وقتی وزیر دستور به توقف اکران داده است بازی در سطح بالاتری اتفاق میافتد که مصلحت آن دست شورای نظارت نیست؛ حالت خوشبینانه این است که معاونت نظارت و ارزشیابی پلی بین سینماگران و عناصر حاکمیت باشد و تا حد ممکن موانع را کم کند. وقتی درباره فیلم «رستاخیز» بین فقها و مجتهدان جامع الشرایط اختلاف نظر است، دیگر چه انتظاری از شورای نمایش برای حل ماجرا میرود؟
وی درباره فیلم «زادبوم» نیز عنوان کرد: مشکل زادبوم این بود که حوزه هنری به عنوان مالک فیلم تمایلی به اکرانش نداشت و چند سال مشکلاتی بین تهیه کننده و کارگردان آن ادامه داشت و توفیقی در اکران نیز به دلیل زمان بر شدن این ماجرا پیدا نکرد.
این مدیر سینمایی در پاسخ به این سوال که چرا در زمان مسئولیت، معاونان نظارت و ارزشیابی پاسخگویی کمی نسبت به وضعیت توقیف و شرایط فیلمها دارند، گفت: من در دوره مسئولیتم همیشه در دسترس و در توییتر هم فعال بودم اما تا وقتی مشکلی از یک فیلم حل نشود، نمیتوان دربارهاش مصاحبه کرد. زیرا این مصاحبه شرایط را برای اکرانش سختتر میکند. بنابراین ابتدا باید سعی کرد با تعامل و چانهزنی و ایجاد حس اعتماد مسائل را حل کرد.
داروغهزاده با جمعبندی بحث شرایط ممیزی در سینمای ایران در پایان بیان کرد: این شرایط باعث سردرگمی فیلمساز میشود و او را از مدیریت سینما دور میکند. در چنین وضعی فیلمساز به فکر فرار از لایه ممیزی میافتد و این شرایط فیلمسازی را از روند طبیعی خود خارج میکند، در حالیکه محصول فرهنگی باید با اندیشهورزی پیش برود.
نظر شما