خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه،در این شماره از دو فصلنامه «سیاستنامه مفید» مقالاتی با عناوین ذیل منتشر شده است: «ابعاد صلح در اندیشه و عمل امام خمینی»، «حکومت در اندیشه سیاسی نائینی: تاملی در زمینه های عملی و ایدئولوژیک»، «روحانیت و قدرت به روایت امام خمینی (ره)»، «اندیشه سیاسی داعش؛ رویکردی نشانه شناسانه»، «بررسی سازواری منطقی نظریه انحطاط سید جواد طباطبایی» و «بازنمایی رقابت دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در مطبوعات منتسب به اصول گرایی و اصلاح طلبی».
ابعاد صلح در اندیشه و عمل امام خمینی
در طلیعه نوشتار «ابعاد صلح در اندیشه و عمل امام خمینی» آمده است: این نوشته بدین پرسش میپردازد که ابعاد صلح در اندیشه و عمل امام خمینی کداماند؟ مدعای بحث حاضر هم آن است که بهرغم خشونت در نظر و عمل امام خمینی، آنچه از نگاه ایشان اصالت دارد «صلح» است و جنگ و خشونت جنبه ثانوی و تبعی دارد. روش گردآوری دادهها اسنادی است. الگوی نظری نوشتار، با الهام از بخشی از دستگاه فلسفی «هگل» چنان طراحی شده که همه مباحث و مواضع امام خمینی در زمینه صلح را میتوان به دو بعد اصلی فروکاست: «بعد فردی» و «بعد جمعی». مباحث بعد جمعی در سه سطح قابل دستهبندیاند؛ امام خمینی و صلح در خانواده، صلح در نهادهای مدنی و صلح در جامعه سیاسی. یکی از دستاوردهای تحقیق آن است که سیره امام خمینی در زمینه صلح نه به راه امثال «گاندی»ها ختم میگردد که مبتنی بر نظریه عدم خشونت بود و نه از اسلام، روایت طالبانی و داعشی دارد. در مجموع از جهت نظری و عملی در ابعاد مختلف جهتگیریهای امام خمینی، مبتنی بر اصالت صلح است و جنگ و خشونت عارضی هستند. بر همین اساس برخی شبههها و ابهامها در اندیشه و مواضع امام خمینی نیز در مقاله طرح و پاسخ داده شده است.
حکومت در اندیشه سیاسی نائینی
نویسنده مقاله «حکومت در اندیشه سیاسی نائینی: تاملی در زمینه های عملی و ایدئولوژیک» در طلیعه نوشتار خود آورده است: پژوهش پیش رو با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینر تلاش خواهد کرد زوایای آشکار و پنهان اندیشه سیاسی نایینی را حول محور مسئله حکومت، با قرار دادن متن درون زمینه عملی و ایدئولوژیک آن مورد بازخوانی قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، زمینه ایدئولوژیک نایینی را نوشتههای فقها در مورد مسئله حکومت از یک سو و ایدئولوژیهای جدید مشروطهخواهی از سوی دیگر شکل داده است. نایینی با استفاده از چنین ظرفیتهایی به تحولات عینی رخ داده در دوران خود که میتوان از استبداد و مشروطه به عنوان دو عامل مهم یاد کرد واکنش نشان میدهد و با رد هرگونه استبداد در اسلام، نظام مشروطه را با حضور فقیهان تایید میکند. نوشتههای بهجا مانده از نایینی نشان میدهد او در مورد ولایت فقیهان به سمت ولایت عامه تمایلی ندارد و با توسعه در مفهوم حسبه مسائل جدید دوران را درون همین چارچوب حل میکند و اختیارات فقیه را در عصر غیبت نظارت بر اجرای صحیح قوانین اسلامی میداند.
روحانیت و قدرت به روایت امام خمینی (ره)
در چکیده مقاله «روحانیت و قدرت به روایت امام خمینی (ره)» آمده است: تعامل روحانیت و قدرت و میزان مشارکت آنان در ارکان مختلف حکومت از جمله مسایلی است که به لحاظ فقهی و تاریخی پرسشهای زیادی برانگیخته است. اینکه آیا روحانیت مجاز است در قدرت حضور یابد و متولی امر سیاسی شود، بر فرض جواز، چه محدودیتهایی فراروی او قرار دارد، پرسشهای مهمی هستند که تاکنون نظرگاههای مختلفی درباره آنها مطرح شدهاند. برخی تصور میکنند حضور فقیه جامعالشرایط در راس حکومت دینی دلیلی بر حضور دیگر روحانیون در قدرت است؛ این در حالی است که در نظریه ولایت فقیه سخنی در اینباره نیامده و امام خمینی نیز در نظریهاش تکلیف سایر روحانیون را در ارکان حکومت روشن نساخته است. تکلیفی که بهتدریج با تاسیس دولت دینی در ایران روشن شد و امام خمینی برای ورود آنان در حکومت مرزها و محدودیتهایی قایل گردید. این مقاله میکوشد به تحلیل اصل اولیه نزد امام خمینی و شرایط عدول از آن در باب ورود روحانیون به قدرت بهمثابه یک الگوی تجربی و تاریخی بپردازد.
اندیشه سیاسی داعش؛ رویکردی نشانه شناسانه
نویسنده مقاله «اندیشه سیاسی داعش؛ رویکردی نشانه شناسانه» در طلیعه نوشتار خود آورده است: دولت اسلامی عراق و شام گروهی است که از سال ۲۰۱۳ بخشهایی از عراق و سوریه را به اشغال خود در آورده است و نام دولت اسلامی یا خلافت اسلامی را برای خویش برگزیده است. این دولت به لحاظ اندیشهای وامدار تفکرات سلفی - وهابی است که قرنهاست در جامعه اسلام حضور دارند. مقاله حاضر ضمن توجه به نکته مزبور، از عناصر زیر تشکیل یافته است: ابتدا تاریخچهای از چگونگی شکلگیری این گروه را بیان و سپس به بنیادهای اندیشهای و اندیشه سیاسی آنها از دو منظر تاثیرات تفکرات سلفی- وهابی و نگاههای خاص آنها به اسلام و خلافت اسلامی در مجله «دابق» به عنوان تنها متن مکتوب آنها اشاره نمودیم و برای فهم بهتر اندیشه و کنشهای آنان، شرحی اجمالی از «نشانهشناسی» آورده شده است و سپس رفتارهای آنان را به مدد نشانه شناسی مورد تجزیه وتحلیل قرار دادهایم و به صورت کلی به این نتیجه نایل شدیم که آرمان این دولت، احیای دولت و اندیشه دینی امویان و عباسیان است.
بررسی سازواری منطقی نظریه انحطاط سیدجواد طباطبایی
در طلیعه نوشتار «بررسی سازواری منطقی نظریه انحطاط سیدجواد طباطبایی» آمده است: در میان تاملاتی که درباره عقبماندگی ایران نسبت به غرب صورت پذیرفته، نظریه انحطاط سیدجواد طباطبایی، به اذعان موافقان و مخالفان، دارای جایگاهی درخور توجه است و به همین دلیل نقدهای فراوانی را نیز متوجه خود ساخته است؛ اما تا به حال از منظر علم «منطق» به منظومه فکری طباطبایی توجهی نشده است. پرسش پژوهش حاضر بر محور سازواری منطقی نظریه انحطاط شکل گرفته است. برای یافتن پاسخ، مبادی تصوری و مبانی تصدیقی نظریه انحطاط تفکیک شده، و بررسی می شود که آیا نتیجه تلفیق این دو سازوار است یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از وجود ناسازواری منطقی نظریه انحطاط سیدجواد طباطبایی است.
نظر شما