رنج نامه یک «مادر»

رنج‌نامه زندگی‌اش آنقدر قطور است که نمی‌داند از کجا شروع کند. سرطان فرزند خردسالش یا زندانی بودن شوهرش، مریضی خودش یا نزدیک شدن به روزهای پایانی قرارداد اجازه منزل!

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی: پله‌های منزلش را به زحمت بالا می‌روم، پلکانی غیراستاندارد و فلزی که با راه رفتن بر روی آن، ناخودگاه احساس ناامنی در دلت ایجاد می شود و لبت را به ذکر باز می کند. ساعت به ظهر نزدیک می‌شود که با خبرنگاران مرکز نیکوکاری تخصصی رسانه‌یاران مهمانش می‌شویم.

 

رنج‌نامه زندگی‌اش آنقدر قطور است که نمی‌داند از کجا شروع کند و شاید بیشتر خجل و شرمسار از آنچه روزگار بر او تحمیل کرده است! لب می‌گزد. نزدیک‌تر می‌شوم تا راحت‌تر سر صحبت را باز کنم. از سن و سالش‌ می‌پرسم که هنوز ۳۰ بهار را پشت سر گذارنده است. حالا دیگر راحت و بدون هیچ تردیدی از روزهای سخت زندگی‌اش می‌گوید؛ روزهایی که همسرش برای گذران زندگی با یک چک ضمانت ۲۰ میلیون تومانی، به عنوان شاگرد یک مغازه شروع بکار می‌کند اما چرخ روزگار بر مراد دلش نمی‌چرخد و صاحب مغازه، با ورشکستی، چک را به اجرا می‌گذارد. از دیگر سو، شکایت همسر اول شوهرش، برای پرداخت مهریه و نفقه، سایه سرش را برای مدت‌ها به گوشه زندان می اندازد.

 

حالا فاطمه صاحب دو فرزند است و باید با روزگار بجنگد تا آنچه را برای خود و فرزندانش برای یک زندگی آرام در ذهن دارد، دیر یا زود به دست آورد؛ هنوز خیلی از به زندان افتادن شوهرش نمی‌گذرد که با یک آزمایش ساده می‌فهمد پسر ۱۵ ماهه‌اش «محمدحسین»، سرطان خون دارد. پزشکان پیشنهاد می دهد در مشهد پیگیر درمان پسرش باشد. هر ماه رنج سفر را بر دلش هموار می کند تا هرچه سریعتر، فرزندی سالم و شاد داشته باشد.

 

هزینه سفر و داروها را به سختی هر ماه تهیه می‌کند اما هنوز قرض و طلب دوست و آشنایان را پرداخت نکرده است، سر ماه باید اجاره خانه (۳۵۰ هزار تومان) را بدهد. به کمک آشنایان بدهی همسرش را جور می کنند تا از زندان آزاد شود بی‌خبر از اینکه همسرش با وسوسه یکی از هم‌بندی‌هایش برای تامین خرج و مخارج درمان پسرش و اجازه منزل، در یک روز که به مرخصی آمده است، اقدام به حمل مواد مخدر می‌کند و دوباره دستگیر می‌شود. این بار حکم ۱۰ سال زندان بر پیشانیش می‌خورد.

 

با انگشتش به کمد چوبی گوشه اتاق اشاره می‌کند و از تبحر شوهرش در کار نجاری سخن به میان می آورد و امیدوار است با آزادی شوهرش و دریافت یک وام،‌ بتوانند دوباره طعم آرامش را بچشند.

 

این روزها که فاطمه خود از بیماری «تشنج» رنج می‌برد، دل نگران یک ماه آینده است که صابخانه به او اخطار داده است یا با اجاره ۶۵۰ هزار تومان موافقت می‌کنی و یا یک ماه دیگر، بساط خود را باید جمع کنی.

 

مرکز نیکوکاری تخصصی رسانه یاران که خیرین زیادی را در کنار خود برای کاهش آلام خانواده‌های نیازمند و صعب‌العلاج دارد؛ این بار نیز در ادامه رسالت خود به سراغ این مادر جوان رفت و رنج‌نامه زندگی او را به با قلم خبرنگاران استان رشته تحریر درآورده است تا باری دیگر خیران عزیز، برای زدودن بخشی از این خستگی های مالی از جان و تن این مادر جوان همت کنند. خیران می‌توانند از طریق شماره کارت 6037997950110032 کمک‌های نقدی خود را واریز کنند و یا در صورت هرگونه سوال برای نحوه کمک رسانی با شماره تماس ۰۹۳۸۵۶۱۶۳۵۴ تماس حاصل نمایند.


 

کد خبر 1073125

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha