به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، بر اساس منابع تاریخی ولادت امام محمد باقر (ع) را ماه رجب سال 57 هجری ذکر کردند. آن حضرت در سال 114 هجری به دستور هشام بن عبدالملک اموری در مدینه به شهادت رسیده و در قبرستان بقیع مدفون شدند لذا در این خصوص با حجت الاسلام والمسلمین «شهاب الدین اعلایی نژاد»، استاد حوزه علمیه قم و کارشناس مباحث اعتقادی کلامی گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
مهمترین ویژگی های اخلاقی و شخصیتی امام باقر (ع) چه ویژگی هایی بودند؟
وجود مبارک امام باقر (ع) در سال 57 هجری به شهر مدینه به دنیا آمد. در زمان وفات پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع) 39 سال داشتند (در 39 سالگی به امامت رسیدند). نام مبارک ایشان محمد و کنیه وی باقر، ابو جعفر و باقرالعلوم می باشد. حضرت در سال 114 هجری در مدینه به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد بزرگوارشان به خاک سپردند و ایشان ۱۸ سال امامت کردند.
در میان خاندان پیامبر اکرم (ص)، امام باقر (ع) نخستین کسی بودند که هم از طرف پدر و هم از طرف مادر فاطمی و علوی بودند. پدر ایشان امام زین العابدین (ع)، فرزند امام حسین (ع) بودند که نسب شان به امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) می رسید. مادرشان فاطمه نام داشتند که کنیه ایشان ام عبدالله بود و از دختران امام حسن (ع) و از زنان بافضیلت و دانشمند بنی هاشم به شمار می رفت.
در کتاب مناقب ابن شهر آشوب ویژگی های امام باقر (ع) چگونه بیان شده است؟
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب ویژگی های امام باقر (ع) را این گونه بیان می کنند. راستگوترین، گشاده رو ترین و بخشنده ترین مردمان آن زمان بود. در میان اهل بیت (ع) گرچه کمترین ثروت را داشتند، بیشترین هزینه ها را برای مردم انجام می دادند.
هر جمعه یک دینار صدقه می دادند و می فرمودند صدقه روز جمعه به خاطر فضیلت این روز به روزهای دیگر فضیلت دوچندان دارد. همچنین هر زمان بیمار بیماری یا مشکلی در خانواده و بستگان پیش می آمد، زنان و کودکان را جمع می کردند و دعا می کردند و می فرمودند شما آمین بگویید چون خداوند دعای شما را مستجاب می کند. ایشان همپای همه ارزش های اخلاقی و دینی خود در اوج بندگی و عبادت خداوند قرار داشتند تا جایی که آثار سجده در پیشانی آن حضرت دیده می شد و همواره در ذکر و یاد خداوند بود و از خوف خدا می گریست و بر فرزندان خود توصیه می کند که در زمان طلوع و غروب آفتاب دعا کنند چون مستجاب می شود.
مرحوم شیخ مفید می فرماید مراتب بخشندگی امام باقر (ع) درخواست آن آشکار بود و با وجود کثرت عیال و متوسط بودن وضع زندگی به احسان و بخشندگی به دیگران معروف بودند. در اخلاق و رفتار متواضع، در گفتار صادق و در دیدار با مردم بسیار گشاده رو بودند.
به نقل تاریخ امام باقر (ع) عابدترین مردم زمان خود بودند. افلج غلام آزاد شده توسط امام باقر (ع) نقل می کند که برای انجام مراسم حج با حضرت به مکه رفتیم، تا چشم ایشان به خانه خدا افتاد با صدای بلند شروع به گریستن کردند. عرض کردم آقا شما با این اعمال و جایگاه خاصی که دارید نباید گریه کنید. حضرت فرمودند چرا نگریم شاید خدای متعال بر اثر این گریه بر من به مهربانی بنگرد و فردا در پیشگاه اش سرافراز و رستگار شوم. همچنین بعد از طواف و خواندن نماز هم همچنان در سجده می گریستند، این حالت عبادت و بندگی حضرت بود، ضمن اینکه امام در میان مردم بسیار خنده رو و خوشحال بودند.
صبر و شکیبایی
یکی از ویژگی های اخلاقی ارزشمند امام باقر (ع) صبر و بردباری بود. ایشان در برابر هتک حرمت ها و بی احترامی هایی که احیانا از جانب افراد نادان و کوته بین به ایشان نسبت داده می شد، حلم و بردباری عجیبی داشتند. حلم حضرت از بارزترین صفاتی است که مورخین به اجماع درباره امام نقل کردند.
اگر به خانواده یا اطرافیان خود مصیبتی وارد می شد، حضرت بسیار صبوری می کردند. روایت شده است حضرت در جمعی با اصحاب خود نشسته بودند که ناگهان صدای شیون از منزل شان بلند شد. به حضرت خبر دادند که یکی از فرزندان شما از دنیا رفته، ایشان با صبر و آرامش فردی را به منزل فرستادند. بعد از اینکه متوجه مرگ فرزندشان شدند، فرمودند «الحمد لله الا ما اعطى لله ما اخذتم» سپس خداوند را سپاس گفتند و فرمودند آنچه را که خداوند داده بود، گرفت.
شیخ صدوق در کتاب «امالی» خود روایت کرده است حضرت رسول (ص) امام را باقر نامیدند و به جابر بن عبدالله انصاری فرمودند ای جابر زمانی یکی از اولاد مرا که از فرزندان حسین (ع) است، درک خواهی کرد، او همنام من است و علم را با مهارت گسترش می دهد و می شکافد. وقتی دیدید سلام مرا به او برسان. پیامبر اکرم (ص) هنگامی این پیشگویی را فرمود که هنوز امام محمد باقر (ع) چشم به جهان نگشوده بود. سال ها از این جریان گذشت، زمان پیشوای چهارم رسید. روزی جابر از کوچه های مدینه عبور می کرد، چشم اش به حضرت باقر افتاد. وقتی دقت کرد دید نشانه های پیامبر که فرموده بودند در ایشان وجود دارد. پرسید اسم شما چیست، گفت اسم من محمد بن علی بن حسین است. جابر بوسه بر پیشانی او زد و گفت پیامبر به وسیله من به تو سلام رساند. جابر از آن تاریخ به پاس احترام پیامبر (ص) به نشانه عظمت امام باقر (ع) هر روز دو بار به دیدن آن حضرت می رفتند.
امام صادق (ع) نقل می کند پدر من همواره به یاد خدا بودند، در حال راه رفتن، غذا خوردن و حتی در هنگام سخن گفتن و سخن شنیدن مردم ذکر لا اله الا الله می گفتند. همچنین حضرت با آن مقام معنوی و شاگردانی زیادی که داشتند خودشان شخصا برای امرار معاش تلاش می کردند، این یکی از ویژگی های مهمی است که مردم جامعه امروز ما می توانند از حضرت الگوبرداری کنند. شخصی به نام محمد بن منکدر می گفت من فکر نمی کردم علی بن حسین (ع) دارای جانشینی باشد که از نظر دانش بتواند جای او را بگیرد ولی وقتی فرزند ایشان امام باقر (ع) را ملاقات کردم، خواستم وی را موعظه کنم ولی دیدم ایشان از نظر علمی بسیار بالاتر هستند و او مرا موعظه کرد.
امام باقر (ع) بسیار اهل جود و بخشش بودند. امام صادق (ع) می فرماید با اینکه پدرم عایله زیادی داشتند ولی همیشه به دیگران کمک می کردند. همچنین روش امام باقر (ع) این بود که هر گاه برادران یا اقوام یا بستگان به منزل شان می رفتند تا به آنها طعام، لباس و هدیه نمی دادند، کسی اجازه خروج از منزل را نداشت. این ویژگی بسیار خوبی است که مردم ما امروز می توانند با الگوبرداری از حضرت بسیاری از مشکلات جامعه را حل کنند.
چرا امام باقر (ع) را باقرالعلوم نامیدند؟
مهمترین ویژگی حضرت باقرالعلوم است؛ در این خصوص تعابیر مختلفی وجود دارد که همه اینها نشات گرفته از علم ایشان است، نام باقر بیانگر این است که ایشان گنجینه های مختلفی از علوم در درون داشتند و معدن علم الهی بودند.
تربیت شاگردان و علمای بزرگ از دوران طلایی حیات امام باقر (ع) به شمار می رود و از ویژگی های ممتاز امام باقر (ع) این بود که در بین تمام دانشمندان آن زمان با اظهار گوشه ای از علم لدنی خود ضعف و حقارت علوم اکتسابی، بشری و کبر و غرور دروغین بعضی از دانشمندنماهای عصر خود را از ذهن بردند و کسانی که تشنه حقایق و علوم بودند وقتی با حضرت برخورد می کردند خاضعانه در مقابل حضرت زانوی ادب و علم آموزی می زدند.
وصیت نامه امام باقر (ع) به فرزندشان امام صادق (ع) حاوی چه مطالبی بود؟
کلینی در سند خود که از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود پدرم هر آنچه از کتب، آثار و امانات انبیا در نزد خود داشت به من به ودیعه سپرد پس چون لحظه وفات اش رسید به من گفت چهار شاهد فرا بخوان من چهار تن از قریش را دعوت کردم، سپس به من فرمود علم چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید؛ پس نمیرد مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشد، وصیت کرد محمد بن علی به جعفر بن محمد و به وی فرمان می دهد که او را به جامه برقی که هر جمعه در آن نماز می خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش ببندد و قبر او را چهار گوش و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کند.
سپس به شهود فرمود بازگردید خداوند شما را رحمت کند. امام صادق (ع) گفت به پدرم گفتم ای پدر در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلبید فرمود پسرم خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزیم به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) می خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد وصی و جانشین امام بعد از اوست.
نظر شما