به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، «سید حسین شرف الدین» امروز(۲ مرداد) در نشست جامعه شناسی هنر دینی، جامعه شناسی هنر را زیرمجموعه جامعه شناسی فرهنگ دانست و گفت: جامعهشناسی با هنر بهمثابۀ پدیده یا مصنوعات هنری ارتباط می یابد، از این رو جامعه شناس هنر نیز به جنبۀ هنر از منظر جسم کار دارد، بنابراین از فرم هنر بحث نمیکند بلکه به ابعاد بیرونی آن می پردازد.
دانشیار مؤسسه امام خمینی(ره) با طرح این پرسش که چرا علم جامعهشناسی دیر به هنر توجه کرده است؟ به ذکر دلایل آن پرداخت و گفت: جامعهشناسی هنر، عمری ۶۰ ساله دارد و به عنوان پدیدۀ قدسی و فرازمینی مطرح بوده و از وهم و خیال به دور بوده است، اما جامعهشناسی در ظرف تجربه تعیّن یافته و از این منظر نمیتوانست با هنر همراهی کند.
شرف الدین با بیان اینکه هنر مدعی خاص بودگی داشته و تلقی این بوده است که هنر ریشه در ذوق و قوه خلاق هنرمند دارد، حال آنکه جامعهشناسی از پدیدههای بینالاذهانی صحبت میکند، افزود: هنر در اروپا مصرف نخبگانی داشته و مورد اقشار مرفّه بوده، اما جامعهشناسی عمومی بوده است و همچنین در تلقی سنتی از هنر که ریشه در یونان باستان داشته، هنر برای هنر و ذات هنر مورد توجه بوده لذا دو چیز که برای جامعهشناسی مهم می باشد از سوی هنر مورد غفلت واقع شد و آن نقش اعدادی و علّی جامعه و وجه کارکردی بوده است.
وی اضافه کرد: غلبه پوزیتیویسم در هنر و غلبه فرایند کلاسیک در جامعهشناسی در این دوری تأثیر داشته است در عین حال با تغییر در رویکرد جامعهشناسی و تحول در تفسیر آن باعث رویآوری جامعهشناسی به هنر شد.
دانشیار مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه باید مهمترین مفروضات جامعهشناسی هنر مورد واکاوی قرار گیرد تا ارتباط آنها نیز تبیین گردد، گفت: مهمترین فرض جامعهشناسی به هنر این است که جامعهشناسی هنر را مانند دین به مثابۀ نهاد اجتماعی تلقی میکند، نهاد پدیدهای است که خواستگاه اجتماعی دارد و از ضرورتهای حیات جمعی ناشی میگردد، بر این اساس هنر با سایر نهادها ارتباط ارگانیک دارد، چراکه هنر و زیباییشناسی از نیازهای ثانوی بشر به شمار میآید.
وی به ویژگی نهاد هنر پرداخت و تصریح کرد: هنر بهمثابۀ نهاد باید دارای ویژگیهای « اجتماعی بودن، با دیگر نهادها ارتباط داشتن، پاسخگوی نیازها بودن، متأثر از محیط فرهنگی و اجتماعی، پویا و تحولی بودن، تابع ساختار آشکار و پنهان، قالب پذیری از سازمانهای دیگر و متمایز از دیگر نهادها با نماد و نشانههایی انحصاری، باشد.
شرفالدین در پاسخ به این پرسش که جامعهشناسی هنر از چه ابعادی از هنر بحث میکند؟، ابراز داشت: ارتباط جامعهشناسی با هنر در ابعاد آن نیز نمایان میگردد، همانند آنکه جامعهشناسی از زمینهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر از آفرینش هنری بحث کند، مانند اینکه هنر و هنرمند محصول جامعهاند.
دانشیار مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه جامعهشناسی از فرایند تولید هنر و تولیدکنندگان هنر سخن میگوید مانند کارگردانان، خطاطان و شاعران ادامه داد: اقتصاد هنر یا صفت هنر در جامعهشناسی موردمطالعه قرار میگیرد مانند هنر به عنوان کالا در تبادل بازار، گردش مالی هنر، اشتغالزایی با اقلام هنری، صادرات و واردات محصولات هنری و ارتباطات میان فرهنگی.
وی اضافه کرد: مطالعه بر هویت صنفی اهل هنر توسط جامعهشناسی مانند میزان برقراری اهل هنر از امتیازات جامعه؛ بحث از کارکردها و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم اقلام هنری و بررسی نقش مثبت و منفی آنها، مانند نقش هنر در انتقال باورهای دینی و آثار تخریبی هنر در دین، مطالعه ساختارهای کلان مؤثر در رونقبخشی یا افول و انحطاط هنر توسط جامعه شناسی مانند رابطه سیاست و هنر در جامعه استبدادی و دموکراتیک، رابطه مذهب با موسیقی، رابطه اخلاق و هنر از دیگر ابعاد ارتباط جامعه شناسی با هنر است.
نظر شما