به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، پیام آیت الله العظمی «حسین مظاهری» مرجع تقلید عالم تشیع و رئیس حوزه علمیه اصفهان به اولین کنگره مکتب اخلاقی اصفهان توسط فرزندایشان قرائت شد.
متن کامل این پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی:« و نفس و ما سواها، فالهمها فجورها و تقواها، قد افلح من زکاها، و قد های من دساها»
برگزاری همایش مکتب اخلاقی اصفهان- که درآستانه عید سعید غدیر و به منظور بررسی و معرفی اقدامی شایسته و اهتمامی در خور تحسین و تقدیر است.
اصفهان، بی شک همواره یکی از تاثیرگذارترین مراکز برجسته در فرهنگ و دانش و ادب ایران و اسلام بوده و از این رو منشأ خدمات و تحولات بزرگ تاریخی نیز گشته است.
این کانون علمی و معنوی در درون خود، مکتب اخلاقی ممتازی را نیز دارا بوده است، که سازندگان و پردازندگان این مکتب، شخصیتهای مقرر و متخلق و معلمان بزرگ اخلاق و تربیت بودهاند و آثار علمی و نظری آنان در ساحت دانش اخلاق، از یک سو و سیره عملی آنان در تهذیب نفس و سلوک معنوی، از سوی دیگر در طی بیش از یک هزار سال، چنین مکتب ممتازی را سامان داده است.
چهرههای درخشانی از ابوعلی مسکویه و ابوعلی سینا و راغب اصفهانی گرفته تا ابن ترکه اصفهانی و سپس بزرگانی چون شیخ بهایی و علامه مجلسی پدر و فرزند عالیقدر وی و فیض کاشانی و پس از آنان شخصیتهای جلیلی همچون آقا محمد بید آبادی و ملامهدی نراقی و فرزند برومند او و تا دوران معاصر، معلمان متخلفی همانند حاج میرزا علی آقا شیرازی و حاج اقل رحیم ارباب و دیگران«قدس الله اسرارهم و رضوان الله علیهم اجمعین» همگی دانشمندان برجسته و وجوه علمی بزرگی بودهاند که مدرسه اخلاقی اصفهان را با گرایشهای مختلف عقلی و نقلی و با سرانگشتان دانش و سیره خود، ساخته و پرداختهاند و از این جهت، حق امان بر تاریخ فرهنگ و تمدن این سامان و نیز موفقیت معنوی و ایمانی اصفهان، حقی بزرگ و ماندگار است.
اکنون با تکریم نام و یاد آن دانشی مردان پاک سیرت و تعظیم در برابر خدمات والای علمی و عملی آنان که کارنامه دین و دانش در این سرزمین را درخشان و فروزان ساخته است، و نیز با تقدیر از برنامه ریزان و دست اندرکاران این همایش که اینک، شمیم معطر یاد و نام آنان را پراکندهاند، در این مجال کوتاه چهار نکته را به حضور شما شرکت کنندگان گرامی معروض میدارم:
نکته اول، در میان همه تعلیمات و معارف درخشانی که پیامبران الهی و اولیا معصومین «صلوات الله علیهم اجمعین» برای انسان، به ارمغان آوردهاند، هیچ گوهری به درخشش و دل ربایی معرفت و «اخلاق» نیست و از این رو، به شهادت تاریخ، اولین و مهم ترین رویکرد آن معلمان بشریت، «تزکیه نفوس و تهذیب دلها» بوده است، چنانکه قرآن کریم نیز مکرراً بر این نکته، با بیانهای مختلف، تصریح میفرماید:«هو الذی بحث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین»، نبی اکرم و رسول خاتم«صلی الله علیه و آله و سلم» که سرآمد و اشرف همه پیامبران الهی است و خداوند تعالی، آن وجود گرامی را به برخورداری از «خُلق عظیم» میستاید:«و انک لعلی خلق عظیم»، نیز هدف از برانگیخته شدن خود به مقام والای رسالت را، تتمیم و تکمیل مکارم، شرافتها و اصول اخلاقی، برشمرده است:«انما بعثت لِاُمَمَ مَکارِمَ اَلاَخلاق» ، بنابراین، پیام اساسی بعثت و رسالت ذاتی رسولان حق، «تحول روحی انسان» یعنی تطهیر وی از همه بدیها و رذیلتها و آراستن وی به همه خوبیها و فضیلتهاست و اگر ادعا کنیم که تمام ره آوردهای بعثت در خدمت این ره آورد بنیانی و تعلیم این معرفت زیربنایی است، سخن به گزافه نگفتهایم.
از این رو باید همه جهت گیریها در عرصههای علمی و در همه مجامع و معاهد علمی، «ساختن انسان متخلق» «تربیت عالم مهذب» باشد.
نکته دوم: «اخلاق»، معرفت معطوف به عمل است. رمز توفیق انبیا و اولیا الهی (ع) نیز در درجه اول، عامل بودن خود امان به حق و عدل بوده است. «سخنان صائب» آنان اگر با«عمل صالح» همراه و هم دوش نمیشد، بی شک، اثر معکوس در مخاطبان مینهاد و هیچ جذبه و شوری در دلهای مستمعان ایجاد نمینمود.
در تعلیمات حیات بخش قرآن و عترت، عالم بی عمل، مفسد و راهزن طریق معرفی شده است و توصیفات قرآن کریم در مورد این گونه عالمان، با تعابیر بسیار هشدار دهنده ای نظیر کلب و حمار و اعمی همراه است.
اگر مدرسه اخلاقی اصفهان، در طول تاریخ، مکتب درخشان و منوری بوده است، بدان سبب است که عموم برجستگان و چهرههای برجسته این مکتب، خود از عاملان و سرآمدان در تزکیه نفس و تهذیب روح بودهاند و از این رو سخن آنان که از دل پاک، برمیآمده است، لاجرم بر دل مخاطبان و مستمعان نیز مینشسته است.
امروز هم به این نکته مهم باید توجه جدی مبذول داشت که اخلاق،«دانش معطوف به عمل» است و تاثیر آن در گرو عامل بودن معلمان است و بدون آن، تلاش و کوشش معلمان، بیهوده و آب در هاون کوبیدن است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».
نکته سوم: تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی هم «عمل معطوف به اخلاص عامل از یک سو و فضل الهی از سوی دیگر» است.
مجاهدت برای اخلاقی زیستن، باید خالصانه و بدون چشمداشتهای حتی به ظاهر غیرمادی و غیر دنیوی و صرفا برای رقا و ارتقا روحی و کسب رضای خالق متعال باشد، همان شیوهای که از سیره مبارک علوی در آیات بینات الهی نیز منعکس گردیده است:« اِنَما نُطْعِمُکُم لِوَجْهِ اللَهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَا وَ لٰا شُکُرَا، اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا عَبُوسَا قَمُطَرِیرَا».
اگر عمل اخلاقی و تلاش برای تزکیه روح، معطوف به این روحیه خلوص و یکرنگی باشد، آنگاه میتوان به فضل و رحمت الهی که جز با وجود، تزکیه و تهذیب، ممکن نیست، امید داشت.«وَ لَولَا فَضلُ اللهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَکَیٰ مِنْکُمْ مِنْ اَحَدٍ اَبَدَا وَلکِنَّ اللّه یُزَکیِ مَنْ یَشَا وَ اللّهَ سَمِیعُ عَلِیم» و در این عرصه حساس، اگر این فضا و رحمت خداوندی نباشد، ره آوردی جز خسارت به بار نخواهد آمد:«فَلَوْلَا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِین».
باری این نکات، تعالیم حیات بخش و انسان سازی است که مکتب اخلاقی اصفهان نیز با همه رویکردهای فلسفی، عرفانی، قرآنی و روایی و خلاصه با همه گرایشهای گوناگون عقلی و نقلی خود بر آن گواهی میدهد و آن را تایید و تصدیق مینماید.
و نکته پایانی: امروز نیز در جهان معاصر و در روزگار ما، گمشده اصلی،« اخلاق» است، باید این گمشده مظلوم را با تمام وجود، دریابیم و آن را به تمام معنی گرامی بداریم. و اصلاح اوضاع نابسامان خود را در او جستجو کنیم و با عطف این معرفت والا به عمل، و عطف عمل به اخلاص و امید به فضل و رحمت الهی، را خود برای انسان شدن و اخلاقی زیستن و در طریق سعادت افتادن را بیابیم.
خداوندا! دستان کوتاه و ارزان ما را در این راه پرفراز و نشیب، با لطف امین و کریمانه خود برگیر و ما را در مجاهدت با نفس و تزکیه روح مدد فرما و خاتمت امر ما را به سعادت مقرون فرما، به حق محمد و آل الطاهرین و صلیب الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
حسین المظاهری
نظر شما