تقوا کلید خوشبختی در دنیا وآخرت است

تقوا کلید خوشبختی و از جامع ترین عوامل فلاح ، سعادت دنیا و آخرت است.

به گزارش خبرگزاری شبستان در کرمانشاه، وقتي سخن از تقواي الهي است، يعني خود نگه داري و كنترل نفس از اميال و غرائز نفساني در اين جا سخن از كساني است كه در زمينه مسائل ديني و معنوي احساس خطر مي كنند.

 

یکی از واژه هایی که بارها در قرآن مجید،سخنان پیامبر(ص)،حضرت امیر(ع)، دیگر ائمه معصومین(ع) به آن برمی خوریم، واژه ی تقوا است که تکرار و تأکید،نشان دهنده ی اهمیت موضوع است.

 

تقوا در آیات و روایات عامل سعادت و رستگاری انسان و یکی از هدف های نزول قرآن معرفی شده و رعایت آن، مورد تأکید فراوان قرار گرفته و واژه  تقوا حدود ۲۵۸بار،در قرآن می بینیم و حضرت امیر(ع) نیز،گذشته از اینکه در اکثربیانات مردم را به تقوا و پارسایی توصیه می نمایند،خطبه ای مستقل به نام «متقین»، پیرامون صفات و خصوصیات تقوا پیشگان،دارند.

 

خداوند متعال در آیه ۳۳ سوره مبارکه لقمان به چند نکته کلیدی و مهم در سعادت و خوشبختی بندگان اشاره می‌فرماید. در ابتدا آیه سخن از لزوم رعایت تقوا در زندگی می‌شود و بندگان خود را  به خدا ترسی و توجه به روز تنهایی آخرت می‌نماید و در نهایت به دو عامل مهم و تأثیرگذار در گمراهی یعنی محبت دنیا و نیرنگ‌های شیطان اشاره می‌فرماید.

 

در همین راستا خبرنگار خبرگزاری شبستان در گفتگو با حجت الاسلام مجتبی فاطمی نسب گفتگویی ترتیب داده که با هم می خوانیم.

 

 تقوا  چیست؟

 

تقوا به معنی بالاترین مرحله اخلاق نیکو در روایت ها و عبارت های دینی تعریف می شود . انسان تا معرفت نداشته باشد نسبت به احکام خود و پیرامون خود ، مخصوصا اگر نسبت به خدا شناخت و معرفتی نداشته باشد به مرحله تقوا نمیرسد ، تقوا یعنی پرهیزکاری که باعث قوی شدن می شود .


در لغت به معناي حفظ و نگه داري و بازداشتن خويش، از خطر است و تفاوت نمي كند كه آن خطر چه باشد.


تقوا یعنی قوی شدن دربرابر موانع و مشکلات ، قوی شدن در شبکه اجتماعی و جامعه که آ ن تقوای جمعی است .در مباحث فردی ؛که انسان باید خود را قدرتمند کند و مفید در جایگاه شخصی و جایگاه اجتماعی باشد و برای ان تلاش کند ، تقوا عامل بازدارنده از مسیر حقانیت بدور میشود از صراط مستقیم و مسیر حق قرار میگیرد .

 

انسان با تقوا به معرفت می‌رسد یا با معرفت به تقوا می‌رسد؟


انسان در موضوعات و مباحث اجتماعی مختلف یک طور باید معرفت پیدا و  تمرکز کند در مسائل پیرامون خودش (موضوعات سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ، فرهنگی )مسائلی که مربوط می شود به آن موضوعات باید درنظر بگیرد و شناخت پیدا کند در جامعه و آن جمع اثرگذار باشد .

 

وقتی هم در موضوعات شخصی خودش است ، باید شناخت نسبت به خدا ، پیامبر ،  نسبت به امام زمان و نسبت به انبیا و اولیا و شهدا اگر شناخت مناسبی بود به تقوا و پرهیزکاری می رسد. مثال رانندگی را زدیم : اگر کسی بخواهد رانندگی کند باید لوازم رانندگی و چهارچوب رانندگی را داشته باشد، در این موضوع هم همینطور میخواهیم خدا را بشناسیم باید نبی خدا را هم بشناسیم باید امامی که واسطه بین خدا و بنده اوست و رهبر جامعه ست باید شناخت داشته باشیم  و در تعابیر مختلف هست که  هرکس می خواهد خود و خدای خود را بشناسد باید شناخت نسبت به خود و هم امام خود . باید امام زمان خود را بشناسد .

 

سه مرحله به عنوان مراحل شناخت  مسائل دنیوی ، دینی و عبادی لحاظ کردند شناخت نسبت به گذشته خود که در مرحله ای که قرار دارد و می خواهد بین خود و معبودش شناختی داشته باشد  و در مسائل اجتماعی هم همینطور ، در بخش خود سازی فردی خود را داشته باشد هم لوازم جمعی را متوجه باشد و تقوای در ان مسائل را هم در نظر داشته باشد .

 

آیا تقوا راه است یا هدف است؟


تقوا، هدف و سر منزل راه را به ما نشان می دهد و توصیه انبیا و اولیا هم برای رعایت تقو ا است . اگرتقوا باشد هدایت الهی هم هست، و اگر تقوا نباشد هدایت الهی هم به صورت کامل نه نصیب فرد و نه جامعه می شود و همه مسائل عبادی مقدمه ی تقوا است ، مسائلی که مربود به حیطه فردی و اجتماعی انسان می شود ، رفتارهای اجتماعی مقدمه ای برای رسیدن به ان تقوا ست .


در عبارت های مختلفی انسان ، بحث ایجاد زمینه ها و موجبات تقوا را از خدا درخواست می کند ، چون دربرخی ادعیه آمده  (اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مُوجِبَاتِ رَحْمَتِكَ وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِكَ ) یا  انسان در این  زمینه و ایجاد موجبات رحمت و مغفرت که مرحله ابتدایی رسیدن به تقواست از خدا طلب می کند .پس هم طلب تقوا نیاز است هم غیر ازینکه انسان طلب بکند از خدا ، خود این مباحث هم نیاز به اراده و همت دارد ، موجبات رحمت ، اگر بخواهیم در تقوای اجتماعی طلب کنیم ، این است که مسئولان ، مدیران یا حتی کسانی که رهبری جمع هایی برعهده دارند و مدیریت می کنند باید تعهدی نسبت به مردم داشته باشند ،احساس تعهد کنند به ان جمع و پیرامون ان و نوع موضوعی که ان جمع متعهد شده است .

 

پس هرچه تلاش و تحرک باشد ،  قوی شدن و تقوا ایجاد می‌شود، که باید هم با تفضلات الهی باشد هم با اراده و بعضی مباحث ، موضوعات تقوا هم همین‌گونه است ،« لعلکم تتقون» که میفرماید :در بحث تقوا ، این یک فرصتی است که انسان باید روزه را بگیرد که به  تقوا برسد و هم اسباب و موجبات قبولی روزه را هم در خود ایجاد کند نمی شود که فقط به روزه گرفتن اکتفا کرد ، کسی که روزه می گیرد باید مراقب چشم ، گوش و اعضا و جوارح خود باشد که در خدمت روزه باشد .

 

پس همین تفسیر تقوا باید هم از ناحیه خدا که انسان با نیت تقرب و نیت الهی و اسباب و وسایل رسیدن به هدف را هم که همان تقواست ، مهیا کند.

 

 

چه راهکارهایی برای افزایش و تقویت مرتبه تقوا در قرآن و احادیث آمده است؟

 

در موضوع اراده قوی و راه های به دست آوردن آن و همچنین راهکار های افزایش و تقویت مرتبه تقوا ذکر شده  است و  در مبانی دینی ما آمده که مؤمن همیشه در امور زندگی باید چشم و دل هوشیاری داشته باشد ، این چشم و دل بیدار در همه امور زندگی برای انسان مؤمن ، این اثر و فایده را می تواند داشته باشد که کاری برخلاف خواست خدا و دستورات دینی انجام نشود ، هم در موضوع تقوای فردی هم تقوای اجتماعی .

 

وقتی انسان این مراقبت در خودش به وجود امد ، گفتار و عمل و سکوت و قعود و قیام و هر اقدام دیگری که می‌تواند انجام دهد بر طبق خط مشی هست که خدای متعال معین کرده ، اسم این حالت و هوشیاری نوعی توجه و تنوع در انسان است که همان مرحله تقواست . که شاید در عبارت فارسی ،تقوا را پرهیزکاری میگویند . پس مقصود از پرهیزکاری این است که انسان یک اراده قوی و توجه قوی داشته باشد که حالت پرهیز و برحزر بودن همیشه در انسان زنده باشد .

 

فایده تقوا فقط کسب رضایت خدا و رسیدن به بهشت الهی نیست، بلکه فایده همین تقوای که انسان با تقوا میتواند آن را در دنیا ببیند هم می تواند در جامعه به آن برسد ،یعنی جامعه باتقوا فراهم شود  که در آن راه خدا با دقت انتخاب می شود و با دقت انسان در آن راه حرکت می‌کند . از همه امکانات و نعمت های الهی هم برخوردار ، عزتمند و آبرومند می شود و هم خدا علم و معرفت در امور دنیا به ان حتما خواهد داد.

 


 اجتناب از گناه (تقوا) مستلزم اراده قوی است، عدّه‌ای این اراده قوی را ندارند، چه چیز در به دست آوردن این اراده به انسان کمک می‌کند؟

 

جامع ای که در راه تقوا حرکت کند فضای زندگی و اجتماعی آن جامعه و سبک زندگی ان جامعه فضای محبت آمیز و سالم به همراه با نوعی تعاون و همکاری بین آحاد جامعه است پس معیار همه این فضاهای معنوی و فضاهای که در زندگی اجتماعی انسان ایجاد می شود ، تقوا است .

 


اگر بخواهیم اراده قوی داشته باشیم و در برابر ناملایمات جامعه و برابر فضاهای غیر سالم و گمراهی ها خودمان را مدیریت کنیم چاره ای جز رفتن به سوی تقوای فردی و اجتماعی نداریم . چرا که ممکنه بی تقوایی و غفلت و بی توجهی و غرق شدن در منجلاب هایی که شهوات ممکنه است برای فرد ایجاد کند در ادامه کار سراغ انسان بیاید . امروزه در همه جوامع عقب افتاده که حالشان معلوم نیست ، این جوامع یکی از دلایل گمراهی ان ها بحث تقوا و پرهیزکاری و ان رفتاری که باید بر محور حقاتیت کشا بگیرد در انسان نیست و ان جوامع متاسفانه دچار مشکلات مختلف هستند.

 

اما در جوامع پیشرفته عالم ممکن است کدبرخی جهات خوشبختی را داشته باشند که این هم جهاد خوشبختی ناشی از هوشیاری و بیداری و برخی امپر زندگی باشد .اما دچار خلأ ها و کمبود های مرگباری هم هستند که گاهی نویسندگان و گویندگان غربی و... با صد زبان ان را بیان می کنند ،
پس به طور کلی معیار و ملاک برای در امان ماندن از مشکلات فردی و اجتماعی ا ست . تقوا همون وصیت اول و اخر همه پیامبران است . در سوره های مختلف هم میخوانیم که سخنی که انبیا الهی به مردم توصیه میکردند ،توصیه به تقوا بود .

 

پس اگر تقوا باشد هدایت الهی هم هست اگر تقوا نبود هدایت الهی به صورت کامل نصیب فرد و جامعه  نمی شود و عمل به احکام دینی و شرایع دینی و  مسائلی که خدا مشخص کرده مقدمه تقوا است ، پس اگر میخواهیم اراده قوی داشته باشیم باید به ان مباحثی که خداوند متعال مشخص کرده ، اگاه باشیم . اگاهی ما مقدمه بر عمل و ان عمل ما مقدمه بر تقوا خواهد بود که در برخی آیات قرآن مانند سوره حدید هم اشاراتی شده که  میفرماید :( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ )  تقوا موجب می شود که انسان ایمان به رسالت نبی هم پیداکند و تقوا موجب می شود که خدا نور را در قلب و زندگی و راه انسان قرار دهد تا انسان براساس همین نور حرکت کند و راه زندگیش را پیدا کند.

 

تقوی هدف نهایی نیست، بلکه،یک هدف نسبی است و خود،مقدمه و زمینه ی دستیابی به هدف های دیگر است؛ در فرهنگ دینی، ركن اساسی اخلاق اسلامی تقواست و بدون آن، اخلاق و ایمان مفهومی ندارد همان طور كه امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود: «التَّقوی رَئیسُ الاَخلاقِ»و «لاینْفَع الایمانُ بِغیرِ تقوی».

 

 

 

کد خبر 1082218

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha