پاهای خونین برادر در خاطرات شهربانو

همنشینی با خانواده معظم شهدا و دوستان و یارانی که نفس به نفس شهیدان زیسته اند توفیقی است که باید همیشه از آن بهره برد و گوش سپردن به خاطرات آنها راهیست برای آشنایی با سیره زندگیشان....

خبرگزاری شبستان_گیلان،نوشین کریمی؛ یاد و نام شهدا را که با خود داشته باشی، گویی جهانی را در دست داری که با آن یارای مقابله با هر دشمنی را می‌توان داشت. شهدا هر کدامشان، چه آنان که زمان خدمت سربازیشان بود و چه آنان که داوطلبانه پای در میدان نبرد گذاشتند همگی عشق به وطن داشتند و زنده نگه داشتن آرمان‌هایی که از دین و اعتقاداتشان نشات می‌گرفت.



همنشینی با خانواده معظم شهدا و دوستان و یارانی که نفس به نفس این شهدا زیسته‌اند خود  نیز توفیقی است که باید همیشه از آن بهره برد. در دنیایی که هر روز و هر لحظه‌اش جنگی اتفاق می‌افتد تا باور و ارزش‌هایمان را کم سو کند فقط این توسل جستن ‌ها و این مرور کردن‌ها می‌تواند قـوی نگهمان دارد تا شرمنده آنچه که برایش خون و جان داده شده، نشویم.

هر چند در سوره آل عمران آیه شریفه ۱۶۹ قرآن به صراحت آمده «وَ لا تَحسَبَن‌َّ الَّذینَ قُتِلُوا‌ فی سَبیلِ اللهِ اموتا‌ بَل احیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ»
(هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند) اما ما نیز برای ادامه حیات و زندگی پاک نیاز داریم که از سفره آن شیرمردان و خداجویان درس بیاموزیم.

 

 



به سراغ خانواده شهید «فریدون خدمتی» رفتیم، شهیدی که در ۲۷دی ماه ۱۳۴۷ در روستای رادارپشته، به دنیا آمد. پدر و مادر شهید، به کار کشاورزی مشغول بودند و برنج‌ کشت می‌کردند. فریدون دومین‌ فرزند خانواده بود و همیشه اخلاق خوش و جوانمردی‌اش در عمل تجلی می شد. شب‌های محرم برای سینه‌زنی و عزاداری ابا عبدالله حسین(ع) به مسجد می‌رفت اما شب‌های تاسوعا در کنار خواهرش در خانه می‌ماند‌ تا مادرش به مسجد برود و مشغول عزاداری شود‌.



خواهرش «شهربانو» می‌گوید: روح پاک و اخلاق نیکوی برادرم در پشت چهره‌ ساکتش پنهان‌ بود.



وی که خاطرات حضور برادرش را در ذهن مرور می‌کند گفت: برادرم فریدون بعضی اوقات بر روی کتام‌ مزرعه (سازه‌ای از چوب که جایگاه نگهبان مزرعه است) می‌خوابید تا خوک‌‌ها نیایند و محصول برنج را نخورند. یک شب، باران به شدت شروع به باریدن گرفت ولی انگار به برادرم الهام شده بود چون قبل از باریدن باران به خانه آمده بود و اگر در کتام می‌ماند ممکن بود به خاطر شدت بارندگی از کتام بیفتد.


پاهای خونین برادر، هنوز که هنوز است در ذهن شهربانو، درد می‌کند. شهربانو ادامه می‌دهد: پاهای برادرم از شدت کاری که می‌کرد در چکمه خونین می‌شد‌ و حالا می‌فهمم که او با غیرت و مردانگی‌اش می‌خواست این زخم‌ها را به رخ دنیا بکشید.
 

وی به نصحیت‌های برادرانه‌ شهید اشاره می‌کند که برایش رعایت کردن حجاب و خواندن نماز اولویت داشت.



«غلامرضا عیوضی» همکلاسی شهید فریدون خدمتی است و او نیز از خاطراتی که با شهید دارد می گوید. وی بیان می‌کند: من و یکی از بچه‌ها بحثمان شده بود، فریدون آمد و گفت اگر با هم آشتی نکنید آب پارچ را روی سرتان می‌ریزم‌ و انقدر ریختم ریختم گفت تا اینکه ما به خنده افتادیم و همین خنده‌ها باعث آشتی‌مان شد.

 



عیوضی گفت: آذر ماه سال ۱۳۶۶ بود که قلب این سرباز امام(ه) به لرزه افتاد و بار سفر را بست تا این بار سرود‌ عشق و عاشقی و خدمت به خلق را در جبهه‌ها بسراید.

 

وی با اشاره به اینکه فریدون به همراه همرزمانش عازم پادگان آموزشی صفر ۴ بیرجند شد‌، افزود: در این سفرهای رفت و برگشت به پادگان به همراه همرزمانش نزدیک به ۶ بار به زیارت علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) مشرف شد و این زیارت‌ها جدای از زیارت امام رضا(ع) در سنین نوجوانی بود که به همراه هم‌محلی‌های خود رفته بود، ولی بعد از زیارت امام هشتم می‌گفت: «آخ سبک‌ شدم»
 

 


 


«ابراهیم جمالی» همرزم شهید فریدون خدمتی هم با ما از روزهایی صحبت می‌کند که در اتوبوس در کنار شهید فریدون نشسته بود و در مسیر رفتن‌ به پادگان آموزشی صفر ۴ بیرجند بودند. وی گفت: با شهید خوردنی‌های محلی از جمله نان خلفا که مادرش می‌پخت می‌خوردیم که به من گفت: «آقای جمالی! برایمان مرثیه بخوان».



جمالی بیان می‌کند: شهید فریدون خدمتی بعد از دوران آموزشی به خدمت در لشکر ۹۲ زرهی اهواز و گردان ۱۴۵ در جبهه‌های حق علیه باطل مشغول شد که در نهایت مزد اخلاصش‌ را در ۲۲مرداد ماه سال ۶۷ از خداوند متعال دریافت کرد.



وی با اشاره به اینکه شاید «فریدون» وقتی که به زیارت‌‌ امام رضا(علیه السلام) می‌رفت از آن حضرت امضای سند شهادت خود را گرفته بود‌ افزود: بدون شک ندای«هل من ناصر ینصرنی» مظلوم کربلا امام حسین(ع) در گوشش زمزمه شده بود که او را به سمت کربلا و شهادت می‌کشاند که در نهایت در مراسم «علم‌واچینی» در امامزاده شاه شهیدان شهرستان سیاهکل تشییع‌ و در همان جا به خاک سپرده شد.



گفتنی است، آیین علم واچینی شاه شهیدان بزرگترین آیین سوگواری شیعیان در گیلان محسوب می‌شود. علم واچینی، آیین زیبایی است كه به یاد امام حسین(ع) و شهدای كربلا در شهادتگاه دو امام زاده «هادی» و «محمد» منتسب به فرزندان امام سجاد(ع) هر ساله در یكی از جمعه‌های اواسط مرداد ماه در روستایی كوهستانی و دور دست در عین حال خوش آب و هوای شاه شهیدان برگزار می‌شود.

کد خبر 1102672

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha