به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، قرآن کریم و روایات، مهم ترین معیارهای شادی و نشاط ممدوح را با محوریت توحید، دوری از گناه، احیای ارزشها، شاد کردن دیگران و شادی با معصومین(ع) تبیین کرده و شادمانی برای گناه، افراط در شادی، دروغ شادی آور و شادمانی کاذب را از مصادیق شادی مذموم دانسته و در نهایت، مهم ترین عوامل شادی آفرین را با تاکید بر قرآن و روایات در پرهیز از گناه و آزار مومن و اجتناب از لهو تبیین برشمرده است.لذا در این خصوص با حجت الاسلام «علی تیموری»، استاد حوزه و دانشگاه گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
در نگاه اسلام نسبت به شادی های مومنانه چیست؟
اگر در خصوص شادی یا هر موضوع دیگری تعریف روشنی نداشته باشیم و نتوانیم در این خصوص به یک جمع بندی دسترسی پیدا کنیم، شاید تعریف شادی در نگاه اسلامی یا شادی مومنانه با تعریفی که از شادی در جوامع و مکاتب دیگر می شود، کمی متفاوت باشد. تعریفی که از شادی در دنیای امروز متداول است و در میان عامه جامعه هم توسط رسانه ها ترویج می شود، یک نشاط ظاهری و یا به تعبیری بازی های ظاهری (رقص، آواز، خنده و هیجانات) است اما در نگاه اسلامی یا شادی مومنانه دامنه بسیار وسیع و میدان بازتری دارد. هم در قرآن کریم و هم در روایاتی از اهل بیت (ع) نقل شده است که دامنه شادی، دامنه محدود به هیجانات لحظه ای و رفتاری صرفا نیست بلکه هیجانات لحظه ای و رفتاری بخشی از نشاط و شادی است، ضمن اینکه برای آن هم چهارچوبی تعریف شده است.
شادی مومنانه در آموزه های دینی ما چقدر با کمک به دیگران و گره گشایی از مشکلات مردم ارتباط دارد؟
بارزترین مصداق شادی که برای یک انسان مومن و مسلمان تعریف شده، حل مشکل دیگران است. اساس نشاط و شادی در اسلام در گروی باز شدن گره از مسایل و مشکلات مردم است. گره از نگاه، گره از اخم، گره از لب، گره از مسایل و مشکلات زندگی در جامعه. ما انسان ها امروزه در مدل زندگی ای که خلق کردیم ،دچار گره های فراوانی هستیم. اندوه های ظاهری و باطنی فراوانی در زندگی جوامع بشری امروز وجود دارد. از گره در ابروان و شکستن مدل لب، گرفته تا گره ای که در قلب و عقل وجود دارد، گره ای که در اقتصاد خانواده ها وجود دارد، گره ای که در امور خانوادگی افراد است و همچنین گره هایی که در ادارات و قوانین ما وجود دارند؛ این گره ها ایجاد انسداد می کنند، مسیر را برای حرکت و رشد می بندند لذا از نگاه اسلام یک انسان مسلمان و مومن باید تلاش خود را در راستای باز کردن گره های موجود در زندگی مردم کند. وقتی این گره گشایی ها صورت بگیرد، خود موجب رشد اقتصاد و شادی در جامعه می شود.
البته اسلام و مبانی دینی نسبت به همین هیجانات لحظه ای هم بی تفاوت نیست، به عنوان مثال در سیره پیامبر اکرم (ص) داریم که هرگز ایشان ابروان گره کرده و بر هم تنیده (اخم و عبوس) نداشتند و در روایات توصیه کردند که گره از ابروها باز کنید و طوری ظاهر خود را حفظ کنید که این گره در نگاه و ابروان شما دیده نشود چرا که این امر موجب انتقال انرژی منفی به دیگران می شود و این رنج ظاهری شما به دیگران نیز سرایت می کند.
در متون و آثار دینی ما گفته می شود که پیامبر (ص) هرگز دچار رفتار اخم آلود در جامعه نبودند بلکه همیشه تبسمی بر لب داشتند، یعنی حتی گره در ظاهر را هم سعی می کردند از خود دور کنند یا به عنوان مثال در روایات داریم که شاد کردن اهل ایمان، خویشاوندان و هم نوعان از بزرگترین پاداش ها و رضایت الهی به همراه دارد. همچنین در روایات آمده است، بالاترین ثواب ها از آن مسئولان و حاکمانی است که گره از کار مردم باز کنند، موانع پیش روی مردم را که موجب سختی آنها شده از بین ببرند، به تعبیری ایجاد نشاط در جامعه کنند، انسداد را بردارند و مسیر حرکت را باز کنند.
همان طور که گفته شد برای رفتارهای هیجانی و لحظه ای هم ، چهارچوبی هستند. در واقع نگرش اسلامی معتقد است: رفتارهای هیجانی برای سلامت جسم لازم و مفید است؛ لذا اشکالی ندارد بلکه توصیه هم شده است، اما به شرط ها و شروط ها که این شروط عبارتند از اینکه موجب گره برای دیگری نشوید، چون نباید تعارض و تناقضی وجود داشته باشد. نگاه اسلام بر این است گره های موجود برطرف شوند، بنابراین اگر رفتار هیجانی فردی افراد عامل ایجاد گره و گیر در دیگران شود اصلا مصداق شادی دینی نیست. ما باید برای نشاط لحظه ای خود به گونه ای عمل کنیم که شخص مقابل یا شخص غایب دچار گره و مشکل نشود. بر همین اساس بسیاری از اقدامات هیجانی در اسلام نفی شده است؛ به عنوان مثال گفتن طنزها و فکاهی، به عنوان مثال شما به بهانه ایجاد نشاط و شادی از خود در جمع فردی را مورد تمسخر قرار می دهید یا از فردی بدگویی می کنید؛ اینها نه تنها باعث شادی دیگران نمی شود بلکه باعث ایجاد انسداد و گره در کارهای او می شود که نمی تواند تعبیر شادی و باز شدن گره داشته باشد، چرا که شادی شما موجب رفع شادی از دیگران شده است.
اگر از این امر در هر مکاتبی تعریف به شادی می شود در اسلام از این رفتار به عنوان شادی حمایت نمی شود یا به عنوان مثال شما می خواهید، شادی و نشاط خود را بروز دهید، از رفاه و شرایطی که در زندگی شما حاکم است لذت می برید در صورتی که این رفاه از راه مشروع ایجاد شده باشد، هیچ مشکلی ندارد اما اگر قرار باشد آن را که امروزه نیز مد شده در فضای مجازی به نمایش بگذارید و با این عمل خود موجب اندوه و حسرت دیگران شوید، این کار نمی تواند موجب نشاط مومنانه باشد. متاسفانه امروزه به واسطه استفاده بد و ناسالم از رسانه ها و شبکه های اجتماعی این شیوه متداول شده است که افراد در زندگی خود به دروغ یا راست احساس شادی می کنند و قصد دارند دیگران را از جزییات آن مطلع کنند. هرچند کمک به شادی جامعه کار بزرگی است اما وقتی اصرار به شادی شخصی خود دارید، این عمل پسندیده ای نیست و بیشتر موجب حسرت و اندوه در جامعه و مخاطبان می شوید لذا این شادی مومنانه شادی اسلامی و انسانی نیست، چون اسلام همان انسان است. وقتی فردی رفتاری غیر اسلامی و غیر مومنانه انجام می دهد در حقیقت رفتار غیر انسانی مرتکب شده است، چرا که اسلام دینی است که صرفا به منظور تقویت آدمیت و انسانیت ما نازل شده است و هدفی جز این ندارد لذا مخالفت با آن مخالفت با انسانیت است.
برای آنکه هر روزمان عید و مملو از شادی باشد، دین چه نسخه ای را تجویز می کند؟
لذا برای اینکه ما بتوانیم هر روز شادی و نشاط مومنانه یعنی همان شادی و نشاط اسلامی و انسانی داشته باشیم، باید ابتدا در بروز هیجانات لحظه ای خود مراعات چهارچوب ها را بکنیم، دوم اینکه همواره تلاش مان را برای باز کردن گره ای ولو لبخندی بر لبان هم نوع خود ولو اظهار محبت کلامی به خانواده و دوستان خود داشته باشیم؛ این تلاش روزانه و لحظه ای ما برای رفع مشکل یا گره یک شادی مومنانه محسوب می شود که مقدم بر این ما باید تلاش خود را برای عدم ایجاد گره و مشکل در کار دیگران بکنیم و مراقب باشیم اخمو و عبوس بودن ما، سختگیر بودن ما، رفتار بد و ناپسند ما موجب گره در زندگی دیگران ولا یک لحظه ای نشود. این امر مقدم بر ایجاد شادی است که اگر تلاش همه انسان ها بر عدم ایجاد اندوه برای دیگران باشد، قطعا اندوه از جامعه رخت بر می بندد و به طور طبیعی نشاط حقیقی و واقعی در جامعه ایجاد می شود.
لذا این هیجانات و شادی های لحظه ای اولا ماندگار نیستند در ثانی چون انسانی نیست، پس خود این مسئله ایجاد اندوه می کند. این طور نیست که فکر کنید این هیجات لحظه ای موجب رشد ما می شوند، چون این هیجانات لحظه ای بدون رعایت چهارچوب های انسانی رخ می دهند و در نظام هستی اثرات عکس می گذارد، چون همسو با نظام هستی نیست لذا باعث ایجاد اندوه در جامعه می شود؛ بنابراین بازخورد این غم و اندوه به زندگی خود ما باز می گردد لذا معتقدم تلاش ما برای عدم ایجاد اندوه در جامعه و عدم ایجاد گره در کار دیگران خود مقدم بر ایجاد شادی و رفع مشکل از دیگران خواهد شد.
نظر شما