الگوی مطلوب نهاد وقف را باید از رفتار اهل‌بیت (ع) به دست آورد

الگوی مطلوب نهاد وقف را باید از رفتار پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) به دست آورد؛ بنابراین باید عرضه و تقاضای وقف و نظام تدبیر رابطه میان دولت اسلامی یا دستگاه قضا با نهاد وقف درآن عصر را بررسی کنیم تا بتوان الگوی مطلوب را به دست آورد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، کرسی ترویجی «اقتصاد نهاد وقف» دوشنبه سوم آبان ماه سال جاری از سوی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشکده نظام‌‌های اسلامی و با مشارکت مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی برگزار شد و در این نشست علمی‌حجج‌اسلام والمسلمین ناصر جهانیان، مصطفی کاظمی‌نجف‌آبادی، علی اصغر‌هادوی‌نیا و آقای دکتر داود نصرآبادی به ایراد سخن پرداختند.

حجت‌الاسلام والمسلمین جهانیان، ارائه دهنده بحث

کلیدی‌ترین آسیب‌‌های موجود در نهاد وقف از منظر پیشرفت اقتصادی و با معیار حداکثر کردن بهره وری چه هستند و چگونه رفع می‌شوند؟ مراد از بهره وری انتخاب اهداف صحیح در نهاد وقف است که عبارتندا از؛ منیت، معنویت، عدالت، پیشرفت و نظم نوین بین الملل که در سطح کلان و خانوار.

برای بحث نیازمند تعیین نظریه فلسفه اقتصاد هستیم. بنظر ما مهمترین بحث در این مقوله بررسی صحیح واقعیت‌ها است؛ از این رو باید در اقتصاد واقعیت‌های عینی و اعتباری احصا شود. برای نائل شدن به این هدف باید به چند سوال پاسخ داده شود اینکه واقعیت‌های عینی جامعه چند نوع هستند؟ تفاوت‌های واقعیت‌های عینی مشهود با واقیعت‌‌های عینی نامشهود چیست؟ تمایز عینی واقعیت‌های جهانی با واقعیت‌های غیبی کدام است؟

در گام بعدی باید به علت‌یابی و مشخص کردن قانون علمی‌پرداخت. علت‌های علمی‌مبتنی است بر قواعد ونهاد‌های که جامعه برای خود ساخته است. این قواعد باید مبتنی بر سنت‌های الهی، نهاد‌های اجتماعی را اصلاح کنند. ما باید در پی برقرار کردن ارتباط منظم میان قواعد سنت‌ها و رویکرد‌های نظری با واقعیت‌های اقتصاد نهاد وقف باشیم که نوعی روش شناسی است.

بحث بررسی اقتصاد نهاد وقف: این موضوع به عنوان زیر مجموعه اقتصاد دهشت است. بحث مالیه وقف: این بحث روش کارآمد سازی ابزار‌های نهاد وقف را در عصر کنونی مشخص می‌کند.

الگوی مطلوب نهاد وقف را باید از رفتار پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) به دست آورد؛ بنابراین باید عرضه و تقاضای وقف و نظام تدبیر رابطه میان دولت اسلامی یا دستگاه قضا با نهاد وقف درآن عصر را بررسی کنیم تا بتوان الگوی مطلوب را به دست آورد.

آیا بنگاه‌های وقفی صدر اسلام و تمدن اسلامی مطابق با الگوی مطلوب شکل گرفته اند یا خیر؟ آیا نهاد وقف با همه ضعف‌های که در تمدن اسلامی وجود داشت، توانست به اهداف پنجگانه برسد؟ با توجه به این‌که نظام‌های استعمار و استبداد ۲۰۰ سال این نهاد را دچار ضعف و خرابی کردند، حال باید وضعیت موجود را آسیب شناسی کنیم. به اینکه تأثیر مثبت و منفی استعمار و آسیب‌های نهاد وقف از حیث کار آمدی در کشور‌های اسلامی به ویژه ایران بررسی شود. با توجه به واقعیت‌ها، چگونه نظام موجود را به نظام مطلوب برسانیم؟

روش شناسی در ۵ سطح مطرح شده است:

۱ – سطح نانو: سطحی است که فرد معصوم اعتباریات اجتماعی را می‌سازد؛ زیرا او ارزش ساز، مرجع و الگوی ما است. بنابراین سطح مذکور را باید به وسیله روش اجتهادی بررسی کرد.

۲ – سطح خرد(بنگاه): روش شناسی آن توصیفی است که به صورت تاریخی می‌باشد. در این سطح باید بنگاه‌‌های موجود را توصیف کرده و با وضعیت مطلوب سنجیده ‌شود سپس روش صحیح بنگاه داری اسلامی متناسب با واقعیت و مطابق با الگوی مطلوب را طراحی کنیم.

روش شناسی سطوح متوسط، کلان و فراکلان از روش اقتصاد سیاسی بهره می‌گیریم و به دنبال ترسیم رابطه میان دولت، بازار و جامعه مدنی هستیم. روش تحقیق ما دراین مقاله با توجه به نبود آمار دقیق، روش تحقیقی کیفی است و با استفاده از ابزار‌های اسنادی مباحث سازمان دهی شد‌ه‌اند.

در جمع بندی به تشریح وضعیت اقتصادی نهاد وقف پرداختیم. آینده نظام وقف را به وسیله استفاده از نظام اقتصادی سطحی (۵سطح) طراحی می‌کنیم. اقتصاد نهاد وقف که در ارتباط با خیریه و عام المنفعه است را متناسب با الگوی علوی و اقتصاد دهشت طراحی می‌کنیم که هماهنگ با اقتصاد بخش سوم باشد.

دکتر داوود نصرآبادی، ناقد

در دو محور ساختار و محتوا بر این مقاله چند اشکال وارد است: ایرادات وارد بر ساختار مقاله. ساختار مقاله پیش رو با ساختار مقاله‌های مرسوم متفاوت است. در قسمت پایانی جمع بندی در بخش ظرفیت‌های کنونی آماری بیان شده است. بنظر این آمار باید قبل از جمع بندی مطرح شود.

در بخش ظرفیت‌های کنونی به آماری از سازمان اوقاف اشاره شده است که سهم وقف را ۲ درصد از درآمد ملی دانسته است. در اینجا باید میان نهاد وقف و سازمان اوقاف تفاوتی گذاشت، سازمان اوقاف بخش کوچکی از نهاد وقف است؛ بنابراین آمار سازمان اوقاف را نمی‎توان درآمد سهم وقف دانست و این چنین نتیجه گرفت که نهاد وقف سهم پایینی در کشور دارد.

سوالات باید با توجه به شرایط و اوضاع اولویت بندی شود. در این صورت بر اساس اولویت بندی پاسخ آنها احصا می‌گردد که منجر به پاسخ‌های سریع و کاربردی می‌شود. تعریفی که از اقتصاد نهاد وقف در قسمت نخست مراحل هشتگانه صورت گرفته است، بسیار خوب و جامع است. بهتر است که این تعریف عملیاتی شود که این امر موجب برطرف شدن ضعف‌های نهاد وقف خواهد شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین کاظمی‌نجف آبادی، ناقد

به لحاظ موضوعی: این مضوع یک حلقه مفقوده در دانش اقتصاد وقف است. یکی از با اهمیت ترین بخش‌های اقتصاد اسلامی، اقتصاد دهشت و اقتصاد وقف می‌باشد اما بخش اعظمی از تمرکز دانشمندان اقتصاد اسلامی در حوزه پولی بانکی است که منجر به ایجاد خلع در این مضوع شده است؛ از این رو مقاله پیشه رو از اهمیت بسیاری برخوردار است.

به لحاظ پژوهش: هر چند در صفحات کم ارائه شده است اما تصویر جامعی از سرفصل‌های این حوزه ارئه کرده است.

ساختار این پژوهش اینگونه است؛ تعریف، تعیین هویتی معرفتی اقتصاد، پیشینه، نظام مسائل، روش شناسی و در پایان جمع بندی ذکر شده است. این چینش توقع مخاطب را از اقتصاد نهاد وقف برآورده نمی‌کند. بنظر با تغییر درعنوان پژوهش بتوان این ضعف را جبران کرد. عناوینی مانند نقشه راه اقتصاد نهاد وقف یا نظام مسائل اقتصاد نهاد وقف و … با متن تدوین شده فعلی همانگ است.

در بحث عرضه و تقاضای اقتصاد دهشت که از آقای اندرونی مطرح شده، ایراداتی وارد است. به این محو که طرف تقاضا از دیدگاه ایشان سازمانهای خیریه است اما به نظر من عرضه کنندگان واهبان و تقاضا کنندگان موقوف علیهم می‌باشند و موسسات خیریه میان این دو واسط می‌شوند.

 

در چند نقطه از متن تحقیق به ساختار گروه اقتصاد پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه اشاره شده است، گویا محقق با این اقدام در پی این است که حوزه تخصصی خود و ارتباط این تحقیق با حوزه موظفی خود بیان کنند. اما باید توجه کرد که این مطلب در مقاله علمی پژوهشی نباید مطرح شود بلکه باید در طرح نامه‌‌های پژوهشگاه ذکر شود.

در بخش سوالات؛ زمانی که کلمه وقف بکار برده می‌شود ذهن مخاطب به عناوینی مانند عرضه و تقاضا و ماهیت کالای عرضه شده سوق پیدا می‌کند و سوالاتی را مانند عرضه کننده چه کسی است؟ کالای عرضه شده چیست؟ تقاضا چیست و متقاضی کیست؟ ماهیت اینها چیست؟، ایجاد می‌کند. در نظام مسائل پرسش‌های مرتبط با این سوالات وجود نداشت.

پرسش‌های فرعی به منابع مستند شده است. در حالی که شکستن موضع اصلی نظام مسائل، نیازمند استناد دهی نیست.

 

در پیشینه مقاله باید توجه کرد که در غرب معادل وقف اموری بیان شده است و فعالیت‌های با ارزشی نیز در باره تحلیل‌های اقتصادی آنها انجام داد‌ه‌اند، مناسب بود نویسنده به آن مباحث نیز اشاره می‌کرد.

روش: در قسمتی از روش نوشته شده است که روش شناسی اقتصاد نهاد وقف ترکیبی است. در پاراگاراف بعدی گفته شده است روش این تحقیق کیفی است. در سطر بعد در روش تحقیق گفته شده است گردآوری داده‌‌ها کتابخانه‌ای است و در پاراگراف آخر نوشته شده است روش تجزیه و تحلیل داده‌ها در سطح خورد وکلان تحلیل توصیفی است و در سطح نانو منطقه اجتهادی فقه امامیه است. این نوع بیان مخاطب را در اینکه روش این تحقیق چیست، سردرگم می‌کند.

در بخش جمع بندی بروارد‌هایی ذکر شده است که بخشی از آن برای سال ۱۳۸۹ است و قسمتی برای سال ۱۳۹۴ می‌باشد. درحالی که این تحقیق در سال ۹۹ منتشر شده است؛ از این رو باید این براورد‌ها به روز رسانی شوند.

در بحث وضعیت آتی: پیش بینی‌‌ها باید در چارچوب آینده پژوهی صورت می‌گرفت که این اتفاق نیفتاده است.

در متن به الگوی علوی اشاره شده است اما در کل مقاله هیچ تبیینی در خصوص آن دیده نمی‌شود. حتی ارجاعی نیز داده نشده است. در بحث ۲ درصدی که در مقاله آمده و آقای دکترنصر آبادی نیز اشاره داشتند بنظر باید ملاک استخراج آن ذکر می‌شد.

از لحظ شکلی برخی از مطالب تحقیق ارجاع داده نشده است به عنوان نمونه تقسیم ثروت به سه قسم بدون ارجاع است. همچنین استناد به کتاب اندرونی که برای سال ۲۰۰۷ برای مقاله‌ای که در سال ۲۰۲۰ نوشته شده است، جای سوال دارد. همچنین استناد به نسخه ۲۰۱۳ کتاب «شاخص جهانی» با وجود اینکه این کتاب هر سال تجدید چاپ می‌شود نیز عجیب است.

پاسخ‌های حجت‌الاسلام والمسلمین جهانیان

این مقاله در حقیقت مقاله‌ طرح تمحض بنده در پژوهشگاه است. به دلیل اینکه پژوهشگاه میل به چاپ آن در مجله اقتصاد اسلامی داشت، مورد ارزیابی مرحوم دکتر موسویان و دکتر مجید رضایی قرار گرفت و سپس چاپ شد. ما نیز همان را برای ارزیابی به شما داد‌ه‌ایم تا نقاط ضعف آن آشکار شود.

بحث سهم وقف که ۲ درصد ذکر شده بود. بنظر می‌رسد در مقاله نوشته شده است ظرفیت اقتصاد وقف می‌تواند ۲ درصد از درآمد ملی باشد. اما الان با توجه به مشکلات به ۲۵ هزار هم نمی‌رسد؛ لذا ادعای ۲ درصد نشده است.

درخصوص پیشنهاد دکتر نصرآبادی در خصوص اولویت بندی پرسش‌ها باید عرض کنم در چند وقت اخیر بحث اقتصاد نهاد وقف را در۳۳۰ صفحه تکمیل کرده و در اختیار گروه اقتصاد برای ارزیابی اول قرار داد‌هام. در آنجا بسیاری از مطالب مطرح شده است.

ارزیابی ساختاری و محتوایی دکتر کاظمی‌نجف آبادی؛ اگر عنوان مقاله نقشه راه اقتصاد نهاد وقف بود، بهتر بود زیرا همانگونه که بیان شد این مقاله طرح تمحض پژوهشگاه است. در پژوهشگاه هر طرح تمحض نیازمند سه امر پیش نیاز، هم نیاز و پس نیاز است. باتوجه به اینکه محور اصلی اقتصاد وقف بود، اسم مقاله را باتوجه به توضیحاتی که در مقدمه مطرح شده است، به صورت موقتی اقتصاد نهاد وقف گذاشتم که پیش نیاز آن فقه وقف، هم نیاز آن اقتصاد دهشت و اقتصاد بخش سوم و پس نیاز آن ابزار‌ها و مالیه وقف است.

 

 

 

کد خبر 1110092

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha