خبرگزاری شبستان - البرز: پایان جنگ سرد و پیروزی آمریکا در آن، مرحله جدیدی از روابط بین الملل را پایه گذاری کرد که توانست بر ماهیّت رقابت و منازعه در نظام بین الملل تأثیرگذار باشد؛ مهّم ترین شاخصه این دوران جدید، ظهور و کنشگری بازیگران حاشیه ای در نظام های منطقه ای است.
در این باره جیمز رزونا به عنوان نخستین طراحان موضوع می نویسد: « در دوره ما در همه دنیا، منابع اقتدار و مرجعیّت از معیارهای سنتی مشروعیت دور شده اند و به سمت معیارهای کاربردی و کارآمد حرکت کرده اند. به عبارت دیگر، امروزه ساختارهای مرجعیت و اقتدار دچار بحران شده اند و یک نوع جابه جایی مراکز قدرت به عنوان سرچشمه آشوب در دنیا در حال شکل گرفتن است. در حال حاضر از دل خاکسترهای جنگ سرد نظم نوینی در حال شکل گیری است. باید توجه داشت که این نظم، نظمی است که به تدریج و اندک اندک در حاشیه پا می گیرد و نه آن که در مرکز یکباره هویدا شود. (روزنا، 1380: 60-48)
رهبران آمریکا ورود به دوران پس از جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ را با حملات گسترده به عراق در چارچوب عملیات آزادسازی کویت آغاز کردند. این مقدمه دخالتهای وسیعتر آمریکا در منطقهای بود که مهم ترین و سختترین چالشها را برای موقعیت آمریکا در نظام بینالمللی ایجاد کرد.
در این بین جریان باز خیزی اسلامی که با انقلاب اسلامی ایران آغاز شد رشد بیشتری یافت. تداوم مقاومت در سرزمینهای اشغالی فلسطین و نهایتاً رشد گرایشهای افراطی در منطقه خاورمیانه در مقطعی با طرح خاورمیانه بزرگ توسط آمریکا پاسخ گفته شد، اما این طرح نیز تأثیر چندانی بر حل یا کاهش چالشهای آمریکا در منطقه نداشت، به طوری که آمریکا به رهبری باراک اوباما سیاستهای جدیدی برای رفع این چالشها اتخاذ کرد و پس از او ترامپ و بایدن نیز مبتنی بر همان اصول حرکت کردند.
دقت نظر در سیاست خارجی ایالات متحده نشان می دهد که این کشور همواره از یک ایدئولوژی لیبرال در برابر دیگر ایدئولوژی ها به مثابه انگیزه اقدام بهره برده است و به عنوان مهم ترین اصل بقای ایدئولوژی به دنبال رقابت با دیگر ایدئولوژی های رقیب و از میان به در کردن آن ها بوده است.
این انگیزه مهم در سیاست خارجی که راهنمای ورود آمریکا به مداخله در موضوعات و تحولات جهانی بوده است، همواره با پردازش منظومه های فکری کلان آغاز و سپس به اتخاذ سیاست و دستورالعمل های اجرایی ختم شده است.
واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۵۸ با محوریت دانش آموزان زمینه ای را فراهم آورد که طی آن تحولات و بسیاری از معادلات روابط بین الملل در خصوص ایران را تغییر داد و بنیانگذار انقلاب اسلامی از این اقدام به عنوان « انقلاب دوم» مردم ایران یاد کرد.
تنها با گذشت سه روز پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، و بعد از این که امام خمینی(ره) اجازه نداد « رمزی کلارک» دادستان پیشین آمریکا و « ویلیلام میلر» مدیر امور کارکنان کمیته اطلاعات مجلس سنا برای رساندن پیام کارتر وارد ایران شوند، دولت آمریکا تصمیم گرفت که ایران را مجازات کند.
اوّلین قدم تنبیهی در تاریخ یکم نوامبر ۱۹۷۹اجرا شد که طی آن وزیر امور خارجه آمریکا براساس دستورالعمل کارتر براساس بخش۲ قانون « مهار و مرور تسلیحاتی» مانع ارسال محموله ای به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار شامل قطعات یدکی نظامی شد که ایران قبلاً سفارش داده و بهای آن را پرداخته بود.
با دستور کارتر، تمامی اموال و منافع مربوط و متعلق به دولت ایران، موسسات وابسته و در مهار دولت مذکور و نیز بانک مرکزی ایران که در قلمرو آمریکا هستند یا قرار می گیرند یا در تصرّف و مهار اتباع آمریکا هستند یا در خواهند آمد، مسدود شد.
با صدور این دستور العمل اجرایی رئیس جمهور برای اوّلین بار از اختیارات خود در قانون اختیارات اضطراری بین المللی استفاده کرد. دارایی های ایران که حدود ۱۲ میلیارد دلار برآورد می شد با حرکت ساده یک خودنویس مسدود شد.
مسدود شدن 12 میلیارد دلار دارایی های ایران مهم ترین اقدام آمریکا در تاریخ تحریم ها است.
تمامی این موارد در حالی انجام شد که ایران جنگ هشت سال دوران دفاع مقدس را پیش رو داشت. با وجود این روحیه استکبارستیزی و مقاومت علیه سیاست های استکبار ذره ای از دل جوانانی که دل در گرو امام(ره) داده بودند کاسته نشد.
امروزه؛ ایران اسلامی در عرصه روابط بین الملل مدعی راستین استکبارستیزی است، مردمانی که اهل جنگ و نزاع نبوده و نیستند و در عرصه های مختلف زورگویی بدخواهان با خون خود از کیان ایران اسلامی دفاع کرده اند.
یوم الله ۱۳ آبان تبیین کننده معنای استکبارستیزی در روابط بین الملل از طرف ایران است این مهم در عرصه دفاعی و نظامی ایران نسبت به تجاوزهای صورت گرفته که نمونه اخیر آن نفتکش آمریکایی متجاوز در آب های ایران و اقدام نظامی نیروهای سپاه در جهت متوقف کردن آن در روزهای گذشته قابل تأمل است.
*مهدیه دانایی؛ کارشناس ارشد روابط بین الملل
نظر شما