خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ زهرا مهرور-امروز آمدهام مادرش را ببینم تا شاید بفهمم معنای فراق را، بفهمم سختی انتظاری از جنس انتظار یعقوب(ع) و یوسف (ع) را، بفهمم شوق وصال را، و این بار شهید «علیرضا حسینی» مفسر سورهی یوسف شده است. علیرضایی که بعد از ۳۳ سال میخواهد مادرش را ببیند و به سالهای چشم انتظاریش پایان دهد.
اینجا بیرجند است، سرزمین ۲ هزار شهید. خاستگاه سرداران شهید ناصری، آخوندی، فایده، آهنی و ... و یک شهید مدافع حرم. بار دیگر عطر شهادت فضای بیرجند را معطر کرد و این بار بوی پیراهن یوسف چشمان یعقوب را روشنی بخشیده است.
انتظار همیشه جانکاه است به خصوص اگر انتظاری ۳۳ ساله باشد برای دیدار فرزند. از روزی که خبر پیدا شدن شهید علیرضا حسینی را به خانوادهاش دادهاند حال و هوای خانه طور دیگری است مدام زنگ در و تلفن به صدا در میآید هر کسی که این خبر را شنیده خود را به مادری ۸۰ ساله میرساند که پس از سالها انتظارشان به پایان رسیده است. وقتی خبر شناسایی شدن علیرضا را دادند از شدت خوشحالی چند روز پلک روی هم نمیگذاشت دوست داشت پر در بیاورد پرواز کند به دیدنش برود.
مادر پیر این شهید اهل شهر ری استان تهران حالا به دیدار فرزند آمده است؛ دیروز غروب وارد فرودگاه شهید کاوه بیرجند شد و امروز صبح بر بالین فرزندی که سالهاست در بیرجند آرام گرفته، حاضر شد. اشک مستقبلان از خانواده شهید جاریتر است و خدا میداند در دل مادر چه می گذشت؛ آخرین باری که فرزندش را دید ۳۳ سال پیش در سال ۶۷ بود که راهی جبهه های نبرد حق علیه باطلش کرد تا اینکه حالا مرقد مطهر فرزند شهیدش را که ۱۴ سال پیش به عنوان شهید گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی شهر بیرجند آرمیده است، در آغوش می گیرد.
شهید علیرضا حسینی در لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهدا (ع) ارتش جمهوری اسلامی خدمت می کرد که سال ۱۳۶۷ و در سن ۲۱ سالگی در منطقه مهران به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید ۲۸ خرداد ۱۳۸۶ همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در بیرجند تشییع و به عنوان شهید گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند به خاک سپرده شد.
گویی که دست تقدیر آستینهای همتش را بالا زد تا گمنامی را از مزار کبودش پاک کند و نام و نشان واقعیاش را با خط خوش حکاکی کند، همان نام زیبایی که پدر در گوش او اذان و اقامه کرده بود. پدری که بعد از سالها فراق فرزند در سن ۷۵ سالگی دار فانی را وداع گفت و در جوار حق آرام گرفت و حالا امروز در میان ما نیست تا باری دیگر در گوش جگرگوشهاش نجوا کند.
بیرجند امروز میعادگاه وصل مادری به فرزند شهیدش بود. شهیدی که ۳۳ سال در گمنامی سپری کرد و امروز طعم گرم آغوش مادر را دوباره حس کرد و قطرات اشک زلالش را بر مزار خود احساس کرد. شهیدی که مسیر زادگاهش شهر ری را تا جبهههای جنگ طی کرد و سالها بعد به عنوان شهیدی گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند در کنار چهار همرزم گمنام دیگرش دفن شد.
مداح حاضر با اشعار خود «خواهرش چشم به در دوخته تا برگردد/ انتظاری که کشیده است مگر سر گردد/ سی و سه سال از آن روز زمان می گذرد/ سالها از سفر مرد جوان می گذرد/ وقت رفتن پدرش زار و زمین گیر نبود/ مثل امروز ولی مادر او پیر نبود/ رفت تا پای کسی در وطنش وا نشود/ پای هر بولهوسی در وطنش وا نشود/ رفت تا که خودمان صاحب ایران باشیم/ نه که در خاک وطن این شبه مهمان باشیم... یادتان هست که می گفت اگر پر باریم/ همه را از نمک ماه محرم داریم» دلها را روانه کربلا میکند و مجلس را حال و هوایی دیگر میبخشد و مادر آرام آرام اشک می ریزد و با زمزمه میگوید: «ننه قربونت برم چه جای خوبی هستی، مادر علیرضا همش چشمم به در بود...»
«رباب موحدی» با قدردانی از استقبال مردم و گرامیداشت یاد فرزند شهیدش میافزاید: من فقط یک فرزندم را دادم و اگر نیاز باشد خودم و فرزندان دیگرم را هم در راه اسلام و کشور فدا میکنم.
وی با بیان اینکه مصیبت من که از مصیبت حضرت زینب (س) بیشتر نیست، ادامه می دهد: برخی مادران شهدا سه تا چهار فرزند خود را برای پایداری این کشور فدا کردند که در مقابل آنها خجالت میکشم و به عنوان مادر شهید، کوچک همه شما دانشجویان، اساتید، مردم، مسئولان و نیروهای نظامی و انتظامی هستم.
مادر شهید حسینی با اشاره به اینکه علیرضا داوطلب رفت تا نامردها وارد کشور نشوند، میگوید: اما اکنون دشمن پنهان شده و نمیتواند این عظمت شهدا و ایران اسلامی را ببیند.
وی با مشتی گره کرده از مردم بیرجند می خواهد تا شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر دهند تا دشمن بداند که هرچه شهید بدهیم باز هم داوطلب برای دفاع از اسلام و انقلاب میآید.
موحد توضیح می دهد که علیرضا از من خواست که بعد از ازدواج با همسرش در مشهد زندگی کنند که من هم قبول کردم، وقتی جبهه رفت فقط یکبار آمد و بار دیگر که رفت برنگشت اما امروز بعد از ۳۳ سال در سرزمین خراسان امام رضا (ع) آرمیده است و شما مردم برای علیرضا مراسم دامادی گرفتید.
مردم شهیدپرور بیرجند هم انصافا این روزها کم نگذاشتند؛ مراسم استقبال پرشور و شلوغ بود، البته همراه با یک درخواست؛ خیلی ها آمده بودند تا از مادر شهید بخواهند رضایت دهد پیکر شهید همچنان در این دیار بماند و همچنان زینت بخش این شهر و استان باشد.
مادر شهید حسینی هم در پایان گفت که هر سال برای امام حسین (ع) نذری میدادیم و این بار فرزندمان را برای امام حسین (ع) دادیم، مردم بیرجند هم فرزندم را احترام و تکریم کردند و علیرضا همین جا میماند و من هم به بهانه زیارت امام رضا (ع) به بیرجند میآیم.
امیر سرتیپ دوم ستاد «محمود محمودی» نیز در آیین تکریم و استقبال از خانواده شهید علیرضا حسینی و یادواره شهدای دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند که همزمان با روز دانشجو در مزار شهدای گمنام این دانشگاه برگزار شد، گفت: شهید علیرضا حسینی در لشکر ۲۱ خدمت کرد و در منطقه دهلران به شهادت رسید، منطقهای که یکی از حساسترین مناطق جنگی بود.
فرمانده لشکر عملیاتی ۳۱ ارتش در بیرجند ادامه داد: تیر سال ۱۳۶۷ جنگ یکی از سختترین دوران خود را گذراند و پرمشقت و دشوار بود لذا کسانی که در این زمان خدمت کردند بیشترین سختیها را متحمل شدند و شهید علیرضا حسینی یکی از این رزمندگان شهید است.
وی در پایان افزود: خانواده شهید حسینی از امروز جزو خانوادههای بیرجندی هستند و مردم خراسان جنوبی از آنها به خوبی میزبانی خواهند کرد.
«سید حسن هاشمی» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند گفت: امروز پذیرای خانواده شهید گرانقدر و مادری هستیم که مظهر شجاعت، ایثار، صبر، استقامت و الگوی انتظار است و خراسان جنوبی از این جهت مفتخر است.
وی با یادآوری اینکه ۲۹ خرداد ۱۳۸۶ مصادف با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) مراسم تشییع باشکوهی در دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند برگزار شد و مردم مانند امروز به استقبال شهدای گمنام آمدند، خطاب به مادر شهید افزود: اگر آن روز شما در این دیار حضور نداشتید همه خانوادههای شهدا، مادران شهید، رزمندگان و دانشجویان و مردم از پیکر مطهر شهدا استقبال کردند و به نیابت از شما اشک ریختند.
گفتنی است طی روزهای گذشته آیین استقبال از خانواده شهیدان «جهانگیر نقدیپور» اهل استان خوزستان و شهید «حسین بابایی» اهل خراسان رضوی در بیرجند و شهید «اصغر رستمی شاپورآبادی» اهل استان اصفهان در حاجیآباد شهرستان زیرکوه برگزار شد.
نظر شما