سیمرغِ کنکور

در غیاب یک سیستم تشخیص و پرورش استعدادهای متنوع فراگیران، این امواج سهمگین اجتماعی و عوامل مافیاست که مسیر آینده دانش آموزان را رقم می زند و آنها را تا مرز ابتلا به بیماری های اجتماعی در صورت موفقیت و در صورت ناکامی تا مرز خودکشی سوق می دهد.

خبرگزاری شبستان- دکتر «رضا مقدسی» دبیر زیست شناسی؛ گویا برای معلمی فقط یک مهارت لازم است: کنکور. با این اوصاف، معلم واقعی کسی است که کنکوری فکر کند و کنکوری تدریس کند. این شیوه نگاه به معلم و عملکرد برخی از معلمان، ظلم به نظام تعلیم و تربیت است؛ ظلم به ارزش و جایگاه واقعی معلم است.

 

تعداد دانشگاه های ایران بسیار بیشتر از نیاز جمعیتی آن است، بر اساس آمار موجود تعداد دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ایران با توجه به جمعیت 85 میلیونی از بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی هند و چین نیز بیشتر است. ایران پنج برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد.

 

بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، در ایران دوهزارو ۵۶۹ دانشگاه در کشور وجود دارد که از این میان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غیرانتفاعی، ۱۷۰ مرکز فنی حرفه ای، ۴۶۶  مرکز پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۲ دانشگاه دولتی ( وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) و البته ۶۸ دانشگاه علوم پزشکی در ۳۱ استان کشور ثبت شده است. این تعداد دانشگاه، حدود پنج هزارمیلیارد تومان از بودجه کل کشور را می‌بلعد و نزدیک به ٥٠‌ درصد از جمعیت بیکار کشور را تولید می‌کند. این درحالی است که براساس اعلام موسسه اسپانیایی CISC چین تنها دو هزار و ٤٨١ و هند هزار و ٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است.

 

بنابراین، هر چند شمار واقعی دانشگاه ها، موسسات و مراکز آموزش عالی ایران در حال تغییر و تحول است، ولی به نظر می رسد بسیار بیشتر از نیاز جمعیت ایران به آموزش عالی است. با توجه به تعداد بسیار زیاد دانشگاه ها، هر سال به ازای هر متقاضی تحصیلات عالیه چندین ظرفیت در دانشگاه های مختلف ملی و آزاد وجود دارد.

 

لذا، ورود به دانشگاه ها با توجه به ظرفیت بالای مراکز آموزش عالی در کنار تنوع بالای رشته های تحصیلی امری بسیار پیش پا افتاده و کم اهمیت است. بنابراین، اغلب دانش آموزان علاقه مند به تحصیلات عالیه، امکان دست یافتن به یک رشته دانشگاهی را بر اساس استعداد، علاقه و سوابق تحصیلی خود دارند. هر چند برخی از رشته های دانشگاهی متقاضیان بیشتری دارند.

 

لازم است به این نکته نیز توجه شود که قطعاً در یک جامعه نرمال، نباید همه افراد علاقه مند به تحصیل در دانشگاه باشند و راه های دیگری را برای زندگی بهتر انتخاب کنند. به نظر می رسد، بسیاری از دانش آموزان تحت فشار شدید اجتماع و خانواده، تبلیغات صدا و سیما، مدرک گرائی، مادی گرائی، رفاه طلبی و کمال گرائی مطلق  به این امر وادار می شوند.

 

آزمون کنکور سراسری دانشگاه ها فقط برای تفکیک ۵ درصد دانش آموزان است: بر اساس آمار سازمان سنجش، در حدود ۹۰ درصد قبولی های دانشگاه های ملی روزانه، که معمولاً متقاضیان بیشتری دارند، از بین دانش آموزان مدارس خاص یعنی مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی می باشند؛ یعنی عملاً ۹۵ درصد از شرکت کنندگان به عنوان سیاهی لشکر محسوب می‌شوند و اغلب آنها، تقریباً نیازی به شرکت در این ماراتون نفس گیر را ندارند. بنابراین، تعداد بسیار کمی از دانش آموزان مدارس عادی دولتی، شانس ورود به رشته های پر طرفدار دانشگاه های ملی را دارند.

 

 هدف کاسبان کنکور این است که به دانش آموزان بقبولانند که در پاسخ به سوالات ناتوان هستند. چون در این صورت کسب و کار کنکور رونق پیدا می کند! در این صورت جیب کاسبان و عمله کنکور پر پول تر و اوضاع آموزشی و تربیتی وخیم‌تر شود. ما در جامعه ای به شدت نابرابر از نظر آموزشی زندگی می کنیم. وجود مدارس رنگارنگ با امکانات و برنامه های آموزشی متفاوت گواه این مدعاست.

 

گویا سودای پزشک شدن و پولدار شدن با توجه به حقوق و درآمد بالایی که این قشر از جامعه امروزه از آن برخوردار هستند، باعث ترغیب دانش آموزان می شود. البته، نه همه دانش‌آموزان رشته تجربی پزشک می شوند و نه همه پزشکان پولدار می شوند و همه پولدارها خوشبخت می شوند؛ یعنی بین شاخص میزان خوشبختی و رضایت از زندگی با مقدار پول و سرمایه های مادی رابطه مستقیم وجود ندارد.

 

 

 

 

کد خبر 1133815

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha