به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، «طاهره کنگازیان» به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا و روز زن در یادداشتی آورده است: کلمه الله، دختر خدیجه و محمد است، همسر علی و مادر حسنین و زینب، ام الائمه است؛ بهانهی آفرینش است، جدا شده از آتش، کسی که مردم از درک و شناختش عاجزند، اینها همه کافی نیست برای اویی که فاطمه است، آری فاطمه فقط فاطمه است.
فاطمه(علیهاالسلام) کلمهالله است، همانگونه که در قرآن آمده: (فتَلقی آدَمَ مِن ربّه کلماتِ)( سورهی بقره، آیهی ۳۷)
فاطمه (علیها السلام) مایهی شادمانی دل، قره عین و عامل آرامش و آسایش جان رسول الله(ص) است، آنجا که پیامبر (ص)فرمودند:《 تَسَرُّ بها عَینی، تَقَرُّ بها عَینی، و یَطمَئنُ بها قَلبی. 》
زهرا( سلامالله علیها) از مقربان درگاه خداوند، والسّابقون، اصحاب یمین و ابرارند.
شخصیتی که پیامبر اکرم (ص) ایشان را امّ ابیها و فداها ابوها خطاب میکرد.
فاطمه از حیث مرتبهی وجودی و نسبت حقیقی با خدا و رسولش به مقام و منزلتی رسید که فانی فی الله شد و مظهر اسماء جمال و جلال الهی گشت، به گونهای که پیامبر اکرم (ص)فرمود: خشنودی فاطمه خشنودی من و غضب او غضب من است.
فاطمه (علیها السلام ) و قرآن در هم تنیدهاند آنجا که قرآن با کلام《لَن یَفتَرِقا 》 به این جداییناپذیری اشاره میکند. قرآن نور است و فاطمه (علیها السلام) نیز نور، قرآن قول فصل است و فاطمه (علیها السلام) نیز فصلالخطاب. قرآن هدی است و فاطمه (سلامالله علیها) نیز هدایت کننده...
قرآن رشد، حق، کریم، شفاء، رحمت، برهان، عزیز، حکیم، مطهر، غیر ذی عوج، ذکر، مصدّق، عظیم، بیان و قیّم است، فاطمه (سلام الله علیها)نیز بر اساس نصوص حدیث و مجامع روایی و بهویژه متن《زیارت جامعهی کبیره》تمامی این صفات را داراست.
در قرآن کریم تعابیر ویژهای به کار رفته که طبق روایات میتوان حضرت زهرا (سلام الله علیها) را یکی از مصادیق آن تعابیر دانست و این امر نشاندهندهی عظمت، جلالت و مقام عصمت آن حضرت است؛ تعابیری چون: کوثر، مشکات، اهل بیت، عبادالله و ذویالقربی.
کوثر
اِنّا اَعطَیناکَ الکَوثر، فَصلّ لِربّکَ وانحَر، اِنّ شانِئک هُو الاَبتَر.
ای رسول ما دشمن تـو خـودش ابتـر است و تو ابتر نیستی بلکه ما به تو خیر کثیر عطا کردهایم به گونه ای که نسل مبارک تـو جهان را پر خواهد کرد.
این تعبیر در سورهی کوثر خطاب به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ شماتت کوتهفکرانی مانند عاصابنوائل که پیامبر را ابتر مینامید و اعرابی که فرزند ذکور را موجب تداوم نسل میدانستند آمدهاست.
کـوثر همان وجـود مقـدس حضرت زهرا (سلامالله علیها ) است که منشاء استمرار نسل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شد.
مشکات:
در سورهی مبارکهی نور آیهی ٣٥ قرآن کریم به معرفی امامان و اهل بیت و اولیاء خود در قالب تمثیل و تشبیه میپردازد و هر کدام از آن بزرگواران را به قسمتی از مجموعهی نور الهی تشبیه میکند: «الله نُورُ السَّمواتِ و الارضِ مَثلُ نُورهِ کَمِشـکوهِ فیهـا مِصـباحُ المِصـباحُ فـی زُجاجَـه ...» خدا نور آسمانها و زمین است. این نور به مثابه چراغـدانی است که در آن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشهای بلورین ...
در تفسیر این آیه آمده است که فاطمه زهرا (سلامالله علیها) مصداق بارز الله نور السموات و الارض فیهـا، مصـباح: امام حسـن(ع) و المصباح : امام حسین (ع ) هستند.
«مشکات» از ریشهی شکو است که در لغت آن را بـه معنـای روزنـهی بینفوذ و کاسهی قندیل و هر چیزی که در آن چراغ قرار میدهند دانستهاند. (المنجـد). از تعبیر خود آیهی شریفه نیز همین معنا به خوبی روشن میشود، چراکه مـیفرمایـد: مشـکاتی که در آن چراغی باشد.
به دنبال تعبیر «کوثر» که بر اساس آن، حضرت زهرا (س ) منشاء نسل پیامبر اکـرم (ص ) بودهاند، تعبیر مشکات نکتهی لطیف دیگری را بیان میدارد و آن این کـه ایـن وجـود مقـدس چراغدانی است که یازده چراغ امامت را در خود پذیرفته؛ به تعبیـر دیگـر یازده امام معصوم از نسـل او بـه دنیا پا میگذارند؛ حضرت امیرالمؤمنین (ع )، هم در کنار ایشان قرار داشته و همۀ امامان (اهل بیت) با اویند و به او وابستگی دارند.
عبادالله:
«اِنّ الاَبرار یَشربُون مِن کَاس کان مِزاجُها کافورأ عَینأ یَشربُ بِهـا عِبـادالله یُفجّرونَهـا تَفجیـرأ».
(الدهر، ٥و ٦)، نیکوکاران در بهشت از جامی مـینوشـند کـه آمیختـه با کـافور است.(کافور) چشمهای است که «عبادالله » از آن میآشامند و آن را هـر کجـا بخواهنـد جاری میسازند.
در این آیه از دو دسته سخن میگوید: یک دسته، ابرار و نیکان که عموم مؤمناناند؛ اینها به چشمهی کافور مستقیمأ دسترسی ندارند بلکه از جامی که مقداری از این چشمه با آن مخلوط شده است میآشامند. اما دسـتهی دوم عبـادالله اند که اصل چشمه در اختیار آنان است. تعبیر «عبادالله » اشاره به اهل بیـت پیـامبر اکـرم (ص ) از جمله حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) دارد که تعبیری بسیار لطیف، همراه با عنایتی ویژه است.
اهل البیت:
تعبیر به «اهل البیت » که دارای مقام طهارتاند، در آیهی٣٣ سورهی احزاب آمده و این نکتـه بیان شده که ارادهی خدای رحمان بر آن است تا رجس و پلیدی را از شما خاندان دور سـازد و شما را در نهایت پاکی و طهارت قرار دهد.
میدانیم که براساس روایات فریقین حضرت زهرا (سلاماللهعلیها ) در زمرهی اهل بیت (علیهم السلام ) و بلکه به یک معنا محور اهل بیتاند؛ پس در مقام طهارت مطلق قرار دارند.
ذوی القربی:
تعبیر به ذویالقربی دربارهی اهل بیت که حضرتزهرا (س ) نیز مرکز آن است، در آیهی٢٣ سورهی شوری آمده است، براساس این آیه در قرآن کریم تنها اجری که برای رسالت رسول اکرم (ص ) از امت اسلامی خواسته شده، مودت ذویالقربای رسول خدا (ص ) اسـت.
قابل توجه است که همین ذوی القربای مطهر رسول خدا (ص ) هستند که در سال نهـم هجرت برای مباهله انتخاب شدند و تنها کسانی بودند که پیامبر اکـرم (ص) آنـان را بـه صحنهی راز و نیاز با خدای سبحان بردند آنجا که خدا میفرماید: (فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)-(سورهی آل عمران آیهی ۶۱)
در میان امت اسلامی حضـرت زهـرا (سلاماللهعلیها) تنها بانویی بودند که در این مرحله از قداست قرار داشتند کـه بـرای ایـن امـر انتخـاب شدند و اگر فرد دیگری در این مرتبه بود میبایست رسـول خـدا (ص ) او را بـه صـحنه میبردند، زیرا عبارت «نساءنا» جمع است و اگر افرادی شایسته، وجود میداشتند باید بـه این دستور جمع عمل میشد.
بانویی هیجده ساله آنچنان به مرحلهای از رشد و کمال رسید که واسطهی فیض گردید و جز به ذات اقدس اله به چیز دیگری تکیه نکرد. شخصیتی که پیامبر عظیم الشان در اوصاف و فضائل ایشان تعابیری به کار بردهاند که هر کدام از آن تعابیر نشانهای از مراتب شخصیتی بانوی دو عالم است. برخی از آن تعابیر عبارتند از:
_اولین شخصی که در بهشت بر من وارد میشود فاطمه است.
_همانا خداوند از رضایت تو راضی و از خشم تو خشمگین میشود.
_فاطمه سرور زنان در روز قیامت است.
_او سیدهی زنان اهل بهشت است.
_فاطمه بخشی از وجود من است.
_ای فاطمه آیا خشنود نیستی که سرور زنان جهانیان و سرور زنان این امت و سرور زنان اهل ایمان هستی؟
به راستی که تمامی این تعابیر و تعابیر دیگر، همه و همه برازندهی شخصیت والامقامی چون فاطمه(سلام الله علیها) است. اگر قلب انسان با خداوند پیوند بخورد و در هر کاری اول رجوع به قانون اساسی الهی یعنی قرآن کند، ازخدا مدد بجوید و زندگیاش را با این قانون اساسی الهی تطبیق دهد، نتیجه این میشود که "اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضبِ فاطِمه و یَرضی لِرضاها"
نظر شما