«میم» مثل مادر

واژه مادر به ظاهر آسان می نماید اما درک این واژه مقدس کاری بسیار دشوار است. مادر فرشته زمینی که نه تنها از وجود خود فرزندانش را سیراب می کند بلکه از جان برایشان مایه می گذارد.

خبرگزاری شبستان -خراسان جنوبی؛ بیهوده نیست که شقایق‌ها در آستانه گام‌هایش سجده می‌کنند و عطر زنبق ها در پیشگاه عطرآگین آغوش گرم و لبخند دلنشینش کور می‌شوند. صدای پر ترنم آکنده از مهرش زنگار از قلب‌ها فرو می‌شوید و غم‌ها چه سبک‌بال در حضورش از دل آدمی رخت برمی‌بندد. او همانست که خداوند باری‌تعالی او را ظریف و زیبا خلق نمود و در اوج ظرافتی بی‌نظیر، تحملی بی‌بدیل به جانش بخشید و با خلق چنین هنری، هنرنمایی خود را به رخ کشید.

 

واژه مادر به ظاهر آسان می نماید اما درک این واژه‌ی مقدس، کاری بسیار دشوار است. مادر فرشته زمینی که نه تنها از وجود خود فرزندانش را سیراب می کند بلکه تا جان در بدن دارد با وجود ناملایمات و خودسری فرزندان از جان برایشان مایه می گذارد و نه تنها چشمه مهر و محبتش تمامی ندارد بلکه بدون هیچ مرز و سنی همیشه در حال جوشش است. گاهی ناملایمات فرزندانش را می بیند و با چشم پوشی، محبت بی دریغش را بیش از پیش وقف فرزندان خلف و ناخلف می کند.

 

تنها مادر این فرشته زمینی می تواند یک تنه بار زندگی را بر دوش کشد و بی منت، کودکانش را با چنگ و دندان بزرگ کرده و به اوج برساند. فعالان گروه جهادی شهید «ابراهیم هادی» و مرکز نیکوکاری تخصصی رسانه یاران مناسبت‌های تقویم را بهانه‌ای می‌دانند برای دلجویی و تکریم مادرانی که الگویشان حضرت زهرا سلا‌م الله علیها است. یک روز به بهانه وفات حضرت ام البنین (ع) به دیدار مادر شهید «شهاب الدین اربابی» می‌روند و روز دیگر به بهانه میلاد مادر آب و آیینه،‌ به دیدار دو مادر و همسر فداکار و صبور می‌روند.

 

در این همراهی یکی از مادران با دلی مملو از عشق بار زحمت نگهداری از سه فرزند معلولش را از جوانی تا پیری بر دوش کشیده و می‌گوید: سه فرزندش از معلولیت حاد ذهنی رنج می‌برند. «مریم» که حالا ۵۵ ساله است و بی توقف کلمات است که بر لبانش جاری می‌شود و اصرار به مکالمه و صحبت با دیگران دارد. مادرش از سختی‌های روزمره خود می‌گوید و قطره اشکی آرام در گوشه چشمانش جای می‌گیرد اما بازهم با صبوری، شکر خدا بر لب دارد. معنای من یک مادرم را در عمق نگاهش فریاد می‌زند این‌ها فرزندان معلول من هستند و تا هر زمان که نایی در بدن داشته باشم با جان‌ و دل از آن‌ها مراقبت و پرستاری می‌کنم.

 

 

باز قلم در برابر واژه عشق مادر به زانو درمی‌آید مگر می‌شود. صبر و تحمل هم حدی دارد. تاکی؟ خسته نشدی مادر. و تنها یک جمله می گوید «وقتی مادر می‌شوی خودت را فراموش می‌کنی. مادر برای فرزندان سالم خود جان‌فشانی می‌کند این‌ها که جای خود دارند».

 

او در شرایط این‌چنین، زیبا مشق عشق می‌کند که نه‌تنها مادر بلکه سرپرست خانوار نیز هست و در دنیای نامرد ناملایمتی ها تنها به برکت حقوق یارانه ای اندک و کمک‌هزینه‌های بهزیستی زندگی سپری می‌کند. دستان پینه‌بسته اش خسته‌اند اما نگاهش مملو از امید است و عشق، عشق به زندگی و زندگی بخشیدن.

 

در جای دیگر همان کالبد ظریف و نحیف نقش زنی را بازی می‌کند که قریب ۱۱ سال است شریک زندگی نباتی مردی است که از انجام شخصی‌ترین امور فردی خود وامانده است اینجا هم باز مادر و بانوی خانواده پرستار تر و خشک نمودن و جابه جایی پیکر بی رمق همسری است که امروز به لطف حضور سبز همسرش هنوز پابرجاست. این‌جا برای فرزندانش اول مادر است و بعد پدر، برای مرد خانه نیز نقش مادری ایفا می کند او برای همه اعضای خانواده نقش درختی است نه چندان تنومند و قوی اما پا برجا، محکم، پراراده و تکیه گاهی مثال زدنی که اهالی خانه بتوانند بر وجودش تکیه زنند بازهم او یک زن است،  یک مادر، یک همسر و درنهایت یک فرشته.

 

یکی دیگر از مادران این خطه همسرش در حادثه گوهرشاد «حاج مهدی اربابی» و فرزندش «شهاب الدین اربابی» در دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. گرچه این مادر همچنان کوهی استوار ایستاده است و خرسند از تقدیم دو شهید به انقلاب اما از ناملایمات روزگار، عدم رسیدگی های لازم توسط بنیاد شهید، نبود منزل شخصی و استیجاری بودن ملکش گلایه ها دارد.

 

 

هر آنچه از مادران و زنان سرزمین خود گفته و بنویسیم کم است و قلم در وصف ایثار و از خودگذشتگی این فرشتگان زمینی عاجز می ماند.

 

آنچه به تحریر درآمد تنها قسمتی از زحمات بی دریغ مادرانی را نشان می دهد که بی هیچ چشم داشتی در بدترین و سخت ترین شرایط عاطفی، مالی و... مادرانه عشق را در گوش زندگی نجوا می کنند. به امید سلامتی و رفع مشکلات همه مادران سرزمینم.

 

 

 

 

کد خبر 1141801

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha