خبرگزاری شبستان، گروه مسجد و کانون های مساجد به نقل از ستاد ارتباطات رسانهای (فهما)، انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران اسلامی (فهما) در سال 1401 از میان پنج استان راهیافته به مرحله نهایی داوری در حال انجام است و امسال روند داوری مبتنی بر انتخاب استانهایی بود که بیشترین امتیاز را در رواقهای دوازدهگانه کسب کردند.
بر آن شدیم با توجه به برگزاری مرحله نهایی داوری فهما 1401، انتخاب پایتخت فهما و از سوی دیگر فعالیت های گسترده کانون های مساجد در رواق فیلم نظر یکی از بازیگران سینما و تلویزیون را در مورد رویداد فهما و اساسا انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران اسلامی جویا شویم، به ویژه با توجه به این مساله که در روند داوری فهما در طول سال های گذشته و از جمله سال جاری تنی چند از کارگردانان، بازیگران و فعالان عرصه فیلم و نمایش حضور داشتند.
در ادامه گفت وگوی ستاد ارتباطات رسانهای (فهما) با «ابوالفضل همراه» بازیگر سینما و تلویزیون و (رئیس فرهنگسرای نیاوران) را می خوانید. او در این مصاحبه در مورد ظرفیتهای کانونهای فرهنگی هنری مساجد در امر توسعه هنر دینی و همچنین فیلمسازی و پرورش هنرمند سخن گفته است:
به عنوان نخستین سوال به نظرتان انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران(فهما) در توسعه هنر دینی چه جایگاه و نقشی میتواند داشته باشد؟
وقتی راجع به کانونهای فرهنگی هنری مساجد صحبت میکنیم باید به چند مفهوم به صورت جدی تاکید داشته باشیم، ابتدا واژه فرهنگ، هنر و مساجد است، وقتی این سه واژه در کنار هم قرار میگیرد یک معنای والا را در ذهن مخاطب تداعی میکند، وقتی در هر فعالیتی که میخواهیم انجام دهیم به بحث فرهنگ اشاره میکنیم؛ یعنی عمق بخشیدن به آن فعالیت را مدنظر قرار دادهایم، اگر بخواهیم به هنر اشاره کنیم یعنی ایجاد جذابیت و اثرگذاری مدنظر است و وقتی مسجد را وارد فعالیت کنیم به جنبه معنوی و دینی کار توجه کردهایم و این امر به خودی خود اهمیت دوچندان فعالیت در یک عرصه را مشخص می کند.
بنابراین وقتی با یک مجموعهای با عنوان کانونهای فرهنگی هنری مساجد روبرو هستیم که هر سه مفهوم ارزشمند فوق را در برگرفته است ما با یک مجموعه و مکان مهم روبرو هستیم که میتواند حتی فراتر از یک دانشگاه و مجموعه آموزشی و به عنوان یک مجموعه انسانساز تلقی شود.
شاید مهمترین ویژگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد مردمی بودن آن است، وقتی تعداد کانونها و بچه های مسجد را مشاهده می کنیم اولین مساله ای که به ذهن خطور می کند همین مولفه مردمی سازی فرهنگ و هنر است، ما در ستاد فهما با مجموعهای روبرو هستیم که در پیشبرد اهداف دینی و فرهنگی انقلاب اسلامی اثرگذار است.
از سوی دیگر مهمترین ویژگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص است که به نظر بنده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی سایر دستگاههای فرهنگی کشور اگر به این مجموعه توجه کنند میتواند به مرکز پرورش استعدادهای انقلابی تبدیل شود.
البته تا به امروز زحمات زیادی کشیده شده است اما کافی نیست؛ به هر حال هرچه جلوتر میرویم هنرمندان ما که خود را متعهد میدانند به جای آنکه بتوانند خودشان را با نگاه انقلابی واکسینه کنند متاسفانه شاید از اصول و ارزشهای انقلاب هم فاصله بگیرند که دلیل آن هم ضعف دستگاههایی است که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت میکنند، بنابراین یکی از مهمترین مجموعههایی که میتواند نیروهای متخصص تربیت کند همین کانونهای فرهنگی هنری مساجد هستند.
متاسفانه در برخی موارد با نگاه بسته بعضی افراد روبرو هستیم که معتقدند مسجد را با هنر آلوده نکنید و بعضا میبینیم که برخی معتقدند فضای قدسی مسجد را نباید با فرهنگ و هنر آلوده کرد و که یک نگاه کاملا اشتباه است. اینکه شما بخواهید این دو را تفکیک کنید اصلا منطقی نیست زیرا فرهنگ و هنر دو بال جدانشدنی در هر کشوری است و مخصوصا در کشور ما که با انقلاب اسلامی مساله تمدنسازی به عنوان یک محور قرار گرفت. پس باید از ظرفیت کانون های مساجد در عرصه هنر در راستای تحقق این مولفه ها بهره برد.
همچنین اگر مروری بر تاریخ اسلام هم داشته باشیم میبینیم که مسجد کانون بسیاری از اتفاقات جامعه بوده و جالب است که اوایل انقلاب نگاهی که به مسجد وجود داشت اتفاقا نگاه هنریتری است؛ البته بعد از اینکه سلایق وارد مساجد شد می توان گفت مسجد از فضای فرهنگی و هنری فاصله گرفت. بنده افتخارم این است که کار هنری خودم را از مسجد شروع کردم، از حدود هفت تا هشت سالگی که همزمان با اویل دهه 60 بود در مسجد محلهمان کارهای نمایشی در آخرهای هفته اجرا میشد و من از آنجا کارهای هنرهای نمایشی را دیدم و عاشق هنر شدم.
آن زمان به یاد دارم که پخش فیلمهای سینمایی در مساجد رواح داشت، از این رو من با هنرهای نمایشی و سینما در مساجد آشنا شدم و انگیزهام برای ورود به کار هنر از مسجد اتفاق افتاد اما سوال آن است که چرا امروز این موضوع رخ نمیدهد و چرا ما هنر را به یک کالای شیک تبدیل کردهایم که در یک مراکز خاص با هزینههای گزاف ارائه میشود؟ این در حالی است که هنر را باید مردمی کرد و هنر مردمی در کجا اتفاق میافتد؟ به نظر من در مساجد و چه کسی میتواند متولی آن باشد؛ کانونهای فرهنگی هنری مساجد.
پس ضروری است که هنرمندان و کارهای هنری دوباره با مساجد عجین شوند، کودک و نوجوانی که در مسجد کار هنری خود را شروع کند حتما در برابر خیلی از مشکلات که در آینده سر راه آن قرار میگیرد میتواند با همان نگاه به مقوله مسجد و باورهای آن استقامت کند.
فکر می کنید برای توسعه فعالیتهای هنری به ویژه فیلمسازی میان بچههای مسجد که علاقهمند به این عرصه هستند چه اقداماتی را در سطح کانونهای مساجد کشور میتوان انجام داد؟
کاری که در کانونهای فرهنگی هنری مساجد در حوزه فعالیتهای سینمایی و همچنین در جهت شناسایی استعدادهای کودک و نوجوان باید انجام شود این است که تعامل خوبی با فضای حرفهای هنری داشته باشند و با مراکزی که با هنرمندان حرفهای تعامل دارند ارتباط گرفته و از این ظرفیت استفاده کنند.
مجموعه تالار وحدت، فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر، و سایر مجموعههای فرهنگی میتوانند محلی برای تعامل کانونهای فرهنگی هنری مساجد باشد. در واقع کودکان، نوجوانان و جوانان باید در فضای مساجد پرورش پیدا کنند و کانونهای فرهنگی هنری مساجد باید از فضای حرفهای و حضور هنرمندانی که در این عرصه فعالیت میکنند هم برای امر آموزش و هم نمونهسازی بهره بگیرد.
در نهایت این کودکان و نوجوانان به این مرحله خواهند رسید که اگر کار و تلاششان به سمت حرفهای شدن برود میتوانند از فضاهای فرهنگی چون تالار وحدت، فرهنگسرای نیاروان و سایر مکانهای فرهنگی استفاده کنند، در واقع باید این ظرفیت را برای علاقمندان فراهم کرد که چنانچه تلاش کنید میتوانید در سطح حرفهای کارهای خودتان را عرضه کنید.
همچنین در حوزه سینما میتوان با سازمان سینمایی این تعامل را برقرار کرد که سالنهای سینمایی را در اختیار کانونها قرار دهد همانند سینما تجربه که در بحث سینمای جوان داریم. در این بخش میتوان با سازمان سینمایی، حوزه هنری و شهرداریها ارتباط برقرار کرد تا سینماهایی برای ارائه آثار در اختیار فعالیت بچههای مسجدی قرار بگیرد که در کانونها پرورش یافتهاند.
از سوی دیگر اگر بتوانیم تعامل بهتری بین فضای حرفهای و هنری و تعاملی سازنده با بچههای فعال در کانونهای فرهنگی هنری مساجد داشته باشیم قطعا اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد.
البته این رسالت بزرگی که بردوش کانونهای فرهنگی هنری مساجد است یعنی پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران اسلامی به خودی خود یک ظرفیت والا محسوب می شود که در عین حال میتواند کمککننده باشد. به نظر من کانون های مساجد باید این بار سنگین را به خوبی به دوش بکشند و این بار زمانی به مقصد میرسد که ظرفیتها شناسایی شده، استعدادها پرورش یافته و تعامل با فضای حرفهای صورت بگیرد تا قله اوجی که مدنظر است توسط همین بچههای مسجدی هنرمند، متخصص و متعهد فتح شود.
بعضا برخی هنرمندان نسبت به حضور در مساجد رفتار محافظه کارانه دارند و یا به اصطلاح گارد می گیرند، به نظرتان برای رفع این مساله باید چه اقداماتی صورت پذیرد؟
اینکه برخی گارد می گیرند دلایل مختلفی دارد، شاید عده ای تمایل به غرب گرایی داشته باشند که این مساله موضوع جداگانه ای است. اما عموم هنرمندان ما نسبت به مفاهیم ارزشی نگاه مثبتی دارند و متعهد هستند و نشان دادند که اگر زمینهای فراهم شود حضور خواهند داشت و کمک میکنند.
برای نمونه در ویژه برنامهای که با عنوان «سرو ایرانی» در فرهنگسرای نیاوران در پاسداشت مقام «سپهبد حاج قاسم سلیمانی» برگزار شد تصور بر این بود که طیف خاصی از هنرمندان انقلابی در این مراسم حضور خواهند یافت، اما دیدیم که طیف وسیعی از هنرمندان با هر نگاه و سابقهای در این مراسم برای ادای احترام به مقام شامخ آن سردار شهید حضور پیدا کردند و با آثار یا حضورشان دین خود را ادا کردند، در واقع این نشان میدهد آن صفبندی یا مرزبندی که برخی بعضا برای هنرمندان قائل میشوند درست نیست و باید از ظرفیت این قشر بهره برد.
از سوی دیگر برای نزدیکتر شدن جامعه هنری کشور به فضا و مفاهیم مسجد نباید حتما کانونهای فرهنگی هنری مساجد در هر رشته هنری به چند اسم بسنده کند بلکه در حوزههای مختلف باید دایره ارتباط با هنرمندان را گستردهتر و از ظرفیت آنها بهره ببرد. البته در این مسیر برخی از مجموعههای فرهنگی که پیش از این نیز اشاره داشتم میتوانند واسطه بین کانونهای مساجد و هنرمندان قرار بگیرند تا ارتباط تنگاتنگی ایجاد شود.
البته وظیفه مسئولین کانونهای مساجد نیز این است که در عرصه مذکور پویا و فعال بوده و مطالبهگر باشند و با افراد متعدد و مجموعههای مختلف تعامل برقرار کنند تا از ظرفیتهای آنها به نفع انقلاب و کانونهای مساجد استفاده کنند.
همین حضور شما و مصاحبههایی که کانونهای فرهنگی هنری مساجد با گروههای مختلف فرهنگی و هنری داشته بسیار خوب است اما نباید در حد یک رزومه و گزارش بلکه باید سعی شود تا از این ارتباط و تعامل استفاده کنند تا به اهدافشان برسند.
البته فراموش نکنیم که فضای هنری کشور در دهههای مختلف تحت شرایط متفاوتی قرار گرفته است، در اوایل انقلاب نگاه ضد رژیم پهلوی و انقلابیگری مردم مطرح بود منجر به این شد که هنر انقلاب در آن برهه شکل گرفته و نمود ویژه ای داشته باشد و نوع آثار هنری ما به سمت نقاشی دیواری و برخی هنرها برود، بعد از آن هنر ما با دفاع مقدس و سپس نگاه ضداستکباری عجین شد، اما در حال حاضر دوره هنر مقاومت را داریم، بنابراین در هر دهه با یک جریان هنری روبرو هستیم که باید از ظرفیت آن بهره برد، در بحث هنر مقاومت اگر به مقاومت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... نگاه کنیم مقابله با تهاجم دشمنان جزو اولویتهایی است که می تواند دست مایه خلق آثار هنری و پرورش هنرمندانی با این مفاهیم باشد.
در اوایل انقلاب در باغ فردوس و حوزه هنری تیمهای مختلف هنری تشکیل شد که ماحصل آن پرورش افرادی بود که در حال حاضر گل سر سبد جریانهای هنری هستند و بیشتر افرادی بودند که نگاه ارزشی داشتند و این می تواند دوباره تکرار شود.
در حال حاضر جشنوارههای خوبی در کشور ما برگزار می شود و اتفاقات خوبی رقم میخورد و اکنون با نسلی روبرو هستیم که محدویتهای گذشته را ندارد. امروز با یک گوشی تلفن همراه ساده میتوان فیلم ساخت. از نظر سختافزاری شرایط مهیا است و باید در امر آموزش و اندیشههای افراد کار کرد. به هر حال طرحهایی مدنظر است که کانونهای فرهنگی هنری مساجد در آن راستا علاقمندان را پرورش میدهد اما باید به امر آموزش و اندیشه افراد هم توجه کرد تا بتوان هنرمندانی را پرورش داد که هم از منظر تخصص و هم تعهد در حوزه فرهنگ و هنر این کشور افتخارآفرینی کنند.
به نظر شما آیا مقوله هنر به ویژه فیلم در احیای کارکردهای فراموش شده مساجد تاثیرگذار است؟
ببینید امروز بسیاری از موانع گذشته وجود ندارد و هرکسی میتواند شخصا تولید محتوا کرده و در فضای مجازی آن را عرضه و حتی درآمد کسب کند، فیلمسازی میتواند مهمترین نقش را در معرفی کارکردهای مساجد داشته باشد، کانونهای فرهنگی هنری مساجد میتوانند با ساخت فیلمهای کوتاه در این زمینه کار خود را آغاز کنند.
از سوی دیگر چندسالی است که یکسری فیلمها با عنوان خرده روایتها تولید میشود که زمان کوتاه 1 تا 5 دقیقه ای دارند. محتوای این آثار اخلاق مدارانه است که در حد تلنگر و تذکر به مخاطب است و یکی از کارهایی که کانونهای فرهنگی و هنری مساجد میتواند انجام دهد توجه به این عرصه است، حتی کانونها میتواند یک ژانر جدید و نگاه تازه به فیلمسازی داشته باشد.
در واقع کانونهای فرهنگی هنری مساجد باید کارهای کوتاه و با محتواهای ارزشمند را ارائه کند که میتواند در همه جریانها و شرایط مخصوصا در سبک زندگی اثرگذار باشد. به نظر بنده فیلمهایی با عنوان خرده روایتها بسیار در سبک زندگی تاثیرگذار است. از این رو کانونهای فرهنگی هنری مساجد باید از این مقوله یعنی فیلمسازی کوتاه استفاده و در این زمینه بچههای مسجدی را آموزش داده و هدایت کند که بتوانند حتی با موبایلهای خود فیلم کوتاه و اثرگذار تولید کنند.
نظر شما