به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، نام شریف امام باقر (ع) «محمد» است از ميان همه برادران ایشان به خلافت الهى پس از پدر والاگهرش رسيدند، امور امامت را پس از شهادت پدرش اداره مى كردند ، فضيلت ، علم، زهد و بزرگواريش از همه آنها بيشتر و برتر بود، همه مردم وی را به عظمت مى ستودند، عوام و خواص او را احترام مى كردند، قدر و منزلتش از ديگران بيشتر بود و از هيچ يك از فرزندان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به اندازه وی در خصوص علم دين ، نشر آثار و سنت نبوى ، حقائق قرآنى، سيرت الهى، فنون اخلاق و آداب، و علوم گوناگون يادگارهاى گرانبها و آثار جاویدان باقى نمانده است. لذا در این خصوص با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی انجام دادیدم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
در خصوص ویژگی های شخصیتی امام باقر (ع) توضیح دهید؟
نام شریف امام باقر (ع) «محمد» است از ميان همه برادران ایشان به خلافت الهى پس از پدر والاگهرش رسيدند، امور امامت را پس از شهادت پدرش اداره مى كردند ، فضيلت ، علم، زهد و بزرگواريش از همه آنها بيشتر و برتر بود، همه مردم وی را به عظمت مى ستودند، عوام و خواص او را احترام مى كردند، قدر و منزلتش از ديگران بيشتر بود و از هيچ يك از فرزندان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به اندازه وی در خصوص علم دين ، نشر آثار و سنت نبوى ، حقائق قرآنى، سيرت الهى، فنون اخلاق و آداب، و علوم گوناگون يادگارهاى گرانبها و آثار جاویدان باقى نمانده است.
وجود گرامی رسول الله لقب« باقر العلوم» را به آن امام باقر (ع) داده است که یکی از اعجاز رسول الله می باشد، این لقب که آن حضرت بیش از صدها باب علم را به روی مردم گشود باتوجه به کشش وظرفیت زمان بود وگرنه علوم بی پایان اهل بیت متصل به علم لایزال الهی است. «جابر» صحابی بزرگ پیامبر (ص) همواره مترصد بود که در موقعیت هایی سلام رسول خدارا به آن حضرت ابلاغ نماید ؛ وقعى كه امام محمّد باقر(ع) جوانى شد و با پدر خود داخل مسجد گرديد «جابر بن عبد اللّه انصارى» نزد آن حضرت آمد، سر او را بوسيد و گفت: جدّ تو پيغمبر خدا صلى اللّه عليه و آله تو را سلام ميرسانيد، بمن ميفرمود: تو زنده خواهى بود تا فرزند من محمّد بن على بن الحسين را ببينى، وقتى كه او را ديدى سلام مرا به او برسان.
جابر در وقت ديگرى در حضور امام محمّد باقر (ع) آمد، سر آن حضرت را بوسيد و بآن بزرگوار فرمود: اى شكافنده (علم و دانش) چون جابر انصارى اين عمل را انجام داد، امام زين العابدين عليه السّلام به امام باقر(ع) دستور داد كه از خانه خارج نگردد، ولى جابر صبح و عصر به حضور امام مشرف مي شد و بر آن حضرت سلام مي كرد. وقتى كه على بن الحسين (ع) شهيد شد، امام محمّد باقر به جهت پيرى جابر و همنشينى او با رسول اللّه و امير المؤمنين عليهما السّلام به ديدن جابر مىآمد..
از دیگر ویژگی های آن حضرت این است که صحنه عاشقانه و جهاد جد بزرگوارش سید الشهدا واسارت خاندان وعترت وآل الله را دید واز این واقعه گزارشات دقیق داده است؛ دوره امامت حضرت حدود 20 سال است که دراین دوران خدمات بی مانند وبی بدیلی به تمدن اسلامی عرضه نمود ؛ بسیاری از علوم را به یقین می توان گفت حضرت، پایه گذاری نموده است که هنوز نیز دراین باره تحقیق دقیق ولازمی صورت نگرفته است.
درباره نهضت علمی بزرگ امام توضیح دهید چرا به باقر العلوم معروف بودند؟
سرزمین حجاز در باره علم وتمدن سابقه عریقی ندارد لا اقل سابقه مانده برجای از گذشته ؛ علم عرب منحضر به اطلاعات شفاهی ودرخشش آن در جلوه شعر وحماسه سرایی وافتخار به نسب و حسب و وصف اسب وشمشیر و گاهی نیز شعر حکمت در آن به دست می آمد که مانده است ؛ قرآن کریم وبعثت خاتم پیامبران ازاین دیار دراندک زمانی عرب را عزت بخشید که نقطه قوت آن مبارزه با جهل وارج گذاری به جایگاه علم است ؛ سیره وسنت رسول الله و همه محتوای کتاب نازله برحضرت که قرآن واین کتاب بی مانند است آکنده از ره یافتهای علم و منشاء شاخه های علم وآگاهی رهین سعادت است ؛ قرآن علم تمام است وتمام علم در قرآن است اگر اهل استنباط و استخراج وموشکافی درقرآن وجود داشته باشد چنانکه مولای موحدان فرمود : «إَ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ، لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ» بدرستى كه ظاهر قرآن،نيكو و باطن آن عميق است.شگفتيهاى آن از بين نمى رود و غرايب آن تمام نمى گردد و تاريكيها،جز به سبب قرآن،گشوده نمى شود.
چنانکه عرض شد اعجاز علمی امام باقر(ع) را پیامبر(ص) سالها قبل از ولادت حضرت فرموده بود ؛ دراین باره حضرت صادق عليه السّلام فرمود: جابر بن عبد اللَّه در مسجد حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله مي نشست و عمامه سياهى را بر سر و صورتش مىبست، و مي گفت: اى باقر علم، مردمان مدينه مي گفتند: جابر هذيان مي گويد، وى اظهار مي داشت نه به خداوند سوگند من هذيان نمي گويم، بلكه از رسول خدا شنيدم مي فرمود: شما بزودى يكى از فرزندان مرا خواهى ديد كه علم را از هم خواهد شكافت، حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله مي فرمود: رخسار او مانند رخسار من است، و نام او هم با من يكى است، مرا رسول خدا(ص) خبر داده است ، امام صادق عليه السّلام درادامه فرمود: جابر روزها خدمت امام باقر عليه السّلام مي رفت، اهل مدينه مي گفتند: تعجب از جابر است كه با اين كودك رفت و آمد مي كند، و حال اينكه وى از اصحاب پيغمبر است.
امام باقر (ع) فرمودند: روزى به منزل جابر بن عبد اللَّه رفتم و بر وى سلام كردم، جابر جواب سلام مرا داد و سپس گفت: شما كه هستى؟ اين در موقعى بود كه چشمانش از ديدن محروم گرديده بوده گفتم: من محمّد بن علي بن الحسين هستم، گفت: اى پسر نزديك من بيا، من نزديك او رفتم جابر ابتداء دست مرا بوسيد و بعد خواست از پايم ببوسد من جلوگيرى كردم، پس از اين، گفت: اى پسر جدت رسول خدا تو را سلام رسانيد. در اين هنگام حضرت باقر عليه السّلام فرمود: سلام و رحمت بر حضرت رسول (ص) باد، اكنون بگوئيد: مطلب از چه قرار است؟ فرمود: روزى در خدمت حضرت رسول بودم گفتند: يا جابر شما خواهى ماند تا آنگاه كه مردى از خاندانم را بنام محمّد ملاقات كنى، خداوند به او نور و حكمت عطا خواهد كرد، هنگامى كه او را ديدى سلام مرا به او برسان.
براین اساس نهضت علمی که امام بر پا نمود اینگونه اساس وبنیانی دارد که متصل به علوم وحیانی و نبوت است ؛از مهمترین عناصر شکوفایی تمدن اسلامی تلاش های علمی وتربیت نسلی عالم برای حفظ ورونق تمدن اسلامی می باشد؛ اگر تلاش های علمی ائمه (ع) به ویژه امام باقر(ع) از بعد علمی تمدن اسلامی جدا شود، قطعا این تمدن با چالش بزرگی مواجه می گردد؛ ابعاد تاثیر گذاری علمی اهل بیت(ع) ودانش آنان در رونق وشکوفایی تمدن اسلامی بسیار مهم وقابل توجه است؛ یکی از این وجوه مهم وکارکرد مهم آن در راستای حفظ تمدن اسلامی، تربیت شاگردان وترویج دهندگان وحافظان ومیراث داران این علوم می باشد؛ امام باقر علیه السلام در این زمینه تلاش های سترگ وقابل توجهی داشت که این مهم نیازمند تحقیق وتدقیق بیشتر است که در این نوشتار به گوشه ای از آن اشاره می شود.
اقدامات علمي امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سبب پيدايش چه مكتبي شد؟
اقدامات علمي امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سبب پيدايش مكتبي با فرهنگي غني گرديد كه بعدها به مكتب جعفري شهرت يافت. چون عملاً در زمان امام صادق( ع) به بار نشست. اين مكتب فكري كه در تمام زمينهها، علوم اهل بيت را به طور منظم ارائه ميدهد نتيجة بيش از نيم قرن (از سال 94 ـ 148) تلاشهاي پيگيرانة اين دو امام شيعه ميباشد.
انتخاب چنين موضعي در جامعة سياسي آن روز، كه امويها و بعد از آن عباسيها براي بقاي حكومت خويش هر مخالف و مخالفتي را به شدّت سركوب ميكردند، طبعاً نميتوانست همراه با شركت در اقدامات سياسي مهم باشد، موضع اصلي امام در اين برهه بيان معارف اسلام و تدوين فرهنگ دینی بود و در عين حال امام خلافت را حق خود و پدرانش ميدانست كه قريش آن را به زور غصب كرده بودند، و مخالفت با حكّام جور و دعوت به عدم همكاري و مبارزة منفي با آنها از مواضع، روشن و مشخص امام بود.امام در اين برهه از زمان از تقيه به عنوان سپري براي حفاظت تشيع استفاده مينمودند، چنانكه از پدر بزرگوارشان نقل فرمودهاند: «تقيه دين من و دين پدران من است، كسي كه تقيه ندارد دين ندارد.» در دوران امام باقر(ع) حكّام اموي نسبت به اهل بيت (ع) سختگيري ميكردند و اين سختگيري به جهت ادّعاي امامت و زعامت ديني آنها بود كه در دوران اموي بيشترين فشارها از ناحية هشام بن عبدالملك به اهل بيت (ع) وارد ميشد.
عبدالله ابن عطاء مكّي گفت: در نزد هيچ كس دانشمندان را حقيرتر و كوچكتر نديديم، همچنان كه در نزد امام محمد باقر (ع) هستند و در برابر احدي اين اندازه فروتني نمي كنند، و جابر ابن يزيد جعفي با آن علم و دانشي كه داشت هرگاه چيزي از آن حضرت روايت مي كرد، مي گفت: «براي من حديث كرد، وصيّ اوصياء، و وارث علوم انبياء محمد ابن علي ابن الحسين (ع ) و بازماندگان از صحابه رسول خدا و بزرگان از تابعين و فقهاء مسلمين همگي معالم و احكام دين را از آن بزرگوار روايت كرده اند، و در فضل و دانش سرآمد دانشمندان و ضرب المثل همگان بود.جلسات درس امام همواره صدها تن از مناطق مختلف ممالک و قلمرو اسلامی براي فراگيري فقه و حديث و تفسير و لغت و ديگر علوم در بر مي گرفت، كوفه، بصره، واسط و حجاز واز ممالک دیگر اسلامی به ویژه ایران آن روز گار افرادي را به دارالعلم امام که در مدینه مستقر بود جذب شده بودند.
«حسن ابن علي الوشا» خود 900 شيخ را درك كرد كه در مسجد كوفه به درس و بحث اشتغال داشتند و همگي از امام محمد باقر(ع) و فرزندش جعفر ابن محمد (ع) نقل حديث مي كردند، حسن ابن علي الوشا با امام رضا (ع) معاصر بود و با زمان مدرسه امام محمد باقر (ع) و امام صادق(ع) سي سال فاصله بود كه تأليفات فارغ التحصيلان اين جامعه را شمارش نموده و به شش هزار كتاب بالغ شده است و چه بسا بيشتر كتاب هاي كافي،من لايحضره الفقيه، الوافي، الاستبصار از آنها برگرفته شده است، دانشگاه اهل بيت (ع) چهارهزار دانشجو را در بر مي گرفت.
و شيخ مفيد در ارشاد مي نويسند: اصحاب حديث كه نام راويان ثقات آن بزرگوار را (امام صادق) جمع كرده اند با اختلاف در عقيده و گفتار شماره آنان به چهار هزار نفر مي رسد. از ميان اصحاب و شاگردان امام محمدباقر و امام جعفر صادق (ع) برخي ايراني بوده اند از جمله آنها «عبدالله ابن سعد اشعري» و برادرش «عيسي ابن عبدالله» هستند كه هر دو از اجلاء اهل قم و از محبوبين آن حضرت (امام صادق) بوده اند. در كتاب امام باقر (ع) جلوه امامت در افق دانش نام 461 نفر از اصحاب و شاگردان امام باقر (ع) را ذكر كرده است از جمله «اسحاق القمي» كه ايراني بوده است.مي توان نتيجه گيري كرد كه در مدينه عده زيادي از محضر امام محمد باقر (ع) كسب علم مي كردند وهریک قطب وکانون علم شدند که در نشر دانش های اسلامی وتاثیر در گستره تمدن اسلامی داشتند.
نظر شما