به گزارش خبرگزاری شبستان؛ جهاد تبیین در کلام رهبر معظم انقلاب به معنای آغاز تحولی بنیادین و متمایز از حرکتهای قبل است و این تحول باید از جهت «کمیت و مقدار» و «کیفیت و شیوه» مورد توجه باشد. جهاد تبیین اقدامی جهادی با مسیر و روشی مشخص است، زیرا تبیین به معنای بیان حقایق است و در این برهه نباید به روال سابق عمل کرد و باید به صورت جهادی و انقلابی در مسیر کشف حقایق در مقابل ابهامآفرینیهای دشمنان گام برداشت.
اگر جهاد در کنار تبیین قرار گیرد به معنای یک تلاش مستمر و پرانگیزه، برای بیان حقایق و آرمانهای بزرگ انقلاب برای ایجاد تمدن نوین اسلامی خواهد بود، ضرورت پرداختن به جهاد تبیین تا جایی مهم است که مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان دستگاه قضائی در سال ۱۳۸۲ فرمودند: «بدون تبیین حقیقت، افکار عمومی در ظلمت و فضای غبارآلود باقی خواهد ماند و دشمن سوءاستفاده خواهد کرد».
همچنین مقام معظم رهبری در بیان دیگری در سال ۱۳۹۵ فرمودند: «امروز به خاطر اینکه ما فریضه تبیین را درست انجام ندادهایم، یک عدهای دچار گمراهیاند و به خیال اینکه برای اسلام دارند کار میکنند، علیه اسلام دارند کار میکنند.» در خصوص اهمیت پرداختن به موضوع جهاد تبیین خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام هادی عجمی، مدرس و پژوهشگر فقه فرهنگی و عضو گروه فقه تربیتی موسسه اشراق و عرفان به گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:
زمینه و دلیل طرح موضوع «جهاد تبیین» از سوی رهبر انقلاب در این برهه از زمان چیست؟
این زمنیه را باید در دو بعد داخلی و خارجی جستجو کرد. به نظر بنده در بعد خارجی که روشن است. هجمه فرهنگی و به تعبیری تهاجر فرهنگی امروز دیگر روشنتر از آن است که نیازمند اثبات داشته باشد. تهاجمی که در برخی موارد مانند حجاب به کودتای فرهنگی تبدیل شده است.
نه تنها اکنون که مقام معظم رهبری بحث جهاد تبیین را مطرح کردند که ایشان پیوسته در مقابل این هجمه، ومطالبه کار فرهنگی را داشتهاند. مانند تعبیری که چندی پیش با عنوان کار تمیز فرهنگی و آتش به اختیار داشتند.
در آن باره آقا فرموده بودند:
ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعههای مسئول دولتی، هم مجموعههای گستردهی عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتشبهاختیار»به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند۱۳۹۶/۰۴/۰۵خطبههای نماز عید فطر
اما از جهت داخلی، به نظرم به ارتباط با استقرار یک دولت انقلابی نباشد. یادم هست در دوره دولت نهم و دهم، مقام معظم رهبری بحث تمدن اسلامی را مطرح میکردند اما در دهه 90 و به ویژه در دولت یازدهم و دوازدهم بسیار از مباحث انسان درباره مسائل اقتصادی بود. زیرا گیر کشور بود از طرفی دولت اقدام جدی و حتی نگاهی درست به این موضوع نداشت. اما امروزه با نگاه خوب دولت درباره اقتصاد، رهبری معظم فرصتی دارند که به مسائل اصلیتر بپردازند. البته این تحلیل من است.
به هر جهت آنهایی که ایراد میگرفتند چرا شعارهای سال و حرفهای اصلی درباره اقتصاد است و فرهنگ رها شده، الان دیگر بهانه ای ندارند و باید به میدان بیایند.
جهاد تبیین در چهل سال دوم انقلاب اسلامی مردم ایران چه نقشی میتواند ایفا کند؟
وقتی از نقش و وظیفه سخن میگوییم، پای فقه به میان میآید. الحمد الله در فقه معاصر و جدید، علما به این مسائل توجه داشتهاند. مثلا متناسب با نیازهای فقهی، قواعدی استکشاف میشود و در سلسله قواعد نوظهور فقهی قرار میگیرد؛ مانند قاعده هدایت که از قواعد عام تربیتی است.
این قاعده تکلیف عموم مردم را درباره جهاد تبیین روشن میکند.
هدایت از ماده «هدی» (به معنای ارشاد) و مراد از آن راهنمایی بهسوی مطلوب است. هدایت از واژگان مهم ی قرآنی است. مجمع البحرین این ماده را به معنای بینه، راهنمایی و دعوت بیان کرده است.[1]
هدایت مراتبی دارد:
یکم. شناخت درست دین
یک هدایت کننده و تبیین کننده ابتدا خود باید فهم درست از دین داشته باشد. اگر بدون مطالعه و شناخت لازم تببین را شروع کنیم، همان عجله است که از آن نهی شده است:
امام صادق فرمودند «مع التثبت تكون السلامة و مع العجلة تكون الندامة و من ابتدأ بعمل في غير وقته كان بلوغه في غير حينه».[2] یعنی باتثبت و مقدمه ساز و انجام مقدمه، کار به سلامت انجام میشود اما با عجله ندامت و پشیمانی می آرود. واقعا چه بسیار افرادی که به شوق تبیین وارد گود شده اند اما برای پاسخ به یک مسئله مطالعه لازم را نداشته اند و پشیمان شده اند.
نکته مهم این است قرآن دستور میدهد که تببین را از خود و خانواده آغاز کنید:
(66) التحريم : 6 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً
دوم. دعوت
درجه بعدی هدایت، دعوت و فراخواندن مردم به هدایت و کلمه حق است.
دستهای از آیات به خیر دعوت میکنند؛ مانند:
((أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي))[3]؛ ((ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة))[4]؛ ((يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْر))[5].
نیز روایاتی هستند مانند «داعیاً إلی الله»[6] که دلالت بر دعوت دارند که در واقع یک بعد مهم تبیین است.
مجموع این ادله دعوت دیگران به سخن حق و هدایت و یک بعد و مرحله مهم تببین استنباط میشود.
دقت شود که دعوت به خیر، غیر از امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا در امر و نهی نوعی استعلاء و مولویت لحاظ میشود؛ اما دعوت جنبه نصیحت و خیرخواهی دارد و فارغ از استعلاء و مولویت است.
سوم. طلب استقامت در مسیر هدایت
مرتبه دیگر، در خواست طلب استقامت در مسیر هدایت است؛ این امر لازمه پیمودن راه هدایت است. مانند بیابان گردی که همواره ملازم جاده حرکت میکند؛ به علت اینکه پیوسته ترس از گمشدن وانحراف دارد.
به این مرحله بارها قرآن دستور داده است زیرا اگر استقامت نباشد به نتیجه نمیرسیم:
فَاسْتَقِمْ کما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ / هود: 112
إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ / فصلت : 30
. إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ/ الأحقاف : 13
چهارم: توفیق
هر کسی توفیق این مسیر را ندارد. نشانه اش اینکه بسیاری در شانه خالی کردن از این واجب توجیهات بسیاری میآورند.
نخبگان چه نقش و جایگاهی در جهاد تبیین می توانند داشته باشند؟
نجله بودن یک تمکن است. قدرت است خدادادی. هر قدرتی یک شکری میخواهد. جهاد تببین یک وظیفه عمومی است اما نخبگان وظیفه ویژه دارند.
البته نهادهای در ارتباط با نخبگان نیز وظایفی مهم دارند. وظیفه آنها تبیین اهمیت و جایگاه «جهاد تبیین » و وظیفه آنها نسبت به آن است. بنیاد ملی نخبگان باید نقشه عملیاتی خودش را ترسیم کند.
وزارت فرهنگ و ارشاد در تبیینِ «جهاد تببین» به هنرمندان و به خط کردن آنها و ایجاد انگیزه برای حرکت هنرمندان در این مسیر نقشه مهندسی طراحی کند.
ما نمیتوانیم از نخبگان و تاثیرگذاران انتظار داشته باشیم اما وظایفی را انجام دهند که خبری از آن ندارند!
[1]. «الهدى... معناه الدلالة و الدعوة و البينة» (فخرالدین طریحی، مجمع البحرين، ج1، ص471).
[2]. محمد بن على ابن بابويه، الخصال، ج1، ص100.
[3]. سوره یوسف (12)، آیه 108.
[4]. سوره نحل (16)، آیه 125.
[5]. سوره آلعمران (3)، آیه 104.
[6]. محمد بن يعقوب کلینی، الكافي، ج5، ص 18. البته در روایات و نیز کلام فقها، ذیل عنوان «دعوة إلی الخیر»، گاهی عنوان «ترغیب و حَسّ إلی الخیر» آمده است که بهعنوان دعوة إلی الخیر برمیگردد؛ مفاد آن با دعوة إلی الخیر یکی است.
نظر شما