جهاد تببین امروز باید نهادینه‌سازی عقاید در جوانان باشد

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حجت‌الاسلام‌والمسلمین «علی نظری‌منفرد» در چهارمین نشست رسالات و در جمع منبری‌های جوانان هیأت‌های حسینی گفت: یکی از مراجع از اساتید بنده می فرمودند: مردم ما را نمی‌شناسند، این منبر است که ما را به مردم می‌شناساند؛ منبر جایگاه بسیار والا و مهمی دارد، هرچند امروزه عرصه تبلیغات یک عرصه گسترده‌ای شده است اما یکی از شکل‌های تبلیغات هم همین منبر، خطابه و مستمع است که حالت سنتی خود را حفظ کرده است و شاید بیش‌ترین تاثیر را هم همین بخش داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: امروزه اقتصاد یکی از مسائل مهم جامعه ما محسوب می‌شود، اما مهم‌تر از این مسأله، باورها و ارزش‌های دینی مردم است. باید بپذیریم که امروزه باورهای دینی مردم به ویژه نسل جوان بسیار کم‌رنگ شده است، ما این مسأله را در جامعه لمس می‌کنیم. سؤال این‌جاست که ما برای حل این مشکل چه کارهایی باید بکنیم؟ یکی از راه‌ها این است که این باورها را عودت دهیم و جوانان را مجدداً به این باورها و ارزش‌های دینی برگردانیم.

وی با بیان اینکه فضای مجازی جوانان را از ما گرفته است، اظهار کرد: بخشی از جوانان بلافاصله بعد از خواندن دروس خود به وب گردی در فضای مجازی می‌پردازند و به هیچ عنوان به ارزش‌ها و باورهای دینی توجهی ندارند و تنها هدف‌شان از تحصیل‌کردن این است که فقط بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. در حال حاضر افرادی که می خواهند وارد دانشگاه شوند، ابتدا سوال می‌کنند که چه رشته ای بازار کار دارد. اگر بازار کار نداشته باشد به هیچ عنوان به آن رشته ورود نمی‌کنند. بر همین اساس است که امروزه صندلی‌های بسیاری از رشته‌ها در دانشگاه خالی مانده است.

حجت الاسلام نظری‌منفرد در ادامه تصریح کرد: این در حالی است که ما برای یک امر دیگری به این دنیا آمده‌ایم، یعنی فقط خوردن و آشامیدن اولویت اول ما نیست. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» و جن و انس را نيافريدم مگر براى آنكه مرا عبادت كنند. در حال حاضر دشمن با تمام وجود به میدان آمده تا جوانان ما را از مسیر اصلی خود منحرف کند. جریانی که امروزه در فضای حقیقی  در حال تلاش است، این است که می خواهند جوانان ما را تهی از اعتقادات کنند. هرچند اقتصاد خوب و مهم است اما باورها و اعتقادات مردم هم در جای خود حائز اهمیت است. اگر ما از طریق نظام آموزشی و از مقطع ابتدایی باورها و ارزش‌های دینی دانش‌آموزان را تقویت می‌کردیم، امروز با این مسأله مواجه نبودیم.

این استاد حوزه در ادامه افزود: پیامبر خدا برای تقویت اعتقادات و باورهای دینی مردم از کجا شروع کرد؟ در سال آخر عمرشان معاذ بن جعفر را به یمن فرستادند، وی می گوید یا رسول الله من خجالت می‌کشم شما پیاده و من سواره باشم. حضرت فرمودند: این قدم‌هایی که برمی‌دارم به حساب پروردگار می‌گذارم و به معاذ بن جعفر فرمودند: زمانی که تو از یمن برگردی دیگر من را نخواهی دید و منبر من خالی  خواهد بود، همین‌طور هم شد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مردم یمن را به اخلاق و مکارم دعوت نکن بلکه ابتدا سعی کن اعتقادات را درون این مردم نهادینه کنی؛ پیامبر(ص) چنین باور و اعتقادی را در افراد به وجود آورده بود که جوانی جشن عروسی خود را رها می‌کند و پیاده در میدان جنگ حاضر می‌شود و می‌گوید سزاوار نیست که من در اینجا استراحت کنم و برادران من در میدان جنگ باشند.

وی با بیان اینکه بعد از مسأله توحید، معاد مهم‌ترین مسأله است، افزود: اینکه شما می‌بینید یهودیان و مسیحیان اعتقاد زیادی به قیامت ندارند به این دلیل است که معاد در تورات و انجیل به آن صورتی که در قرآن کریم آمده نیست. تهدیدها و وعده وعیدهایی در تورات داده شده ولی معاد نیست. اما در قرآن کریم بیش از هزار آیه راجع به معاد وجود دارد. آیت‌الله گلپایگانی می‌فرمایند: آنچه به زندگی معنا می دهد و آن را از پوچی بیرون می‌آورد، اعتقاد به معاد است؛ بنابراین ما این مسأله را باید در جامعه احیاء کنیم، بایستی کار کارشناسی روی این مسأله صورت بگیرد. حالا یا می‌توانیم از طریق تشکیل هیأت‌ها و گفت‌وگو با جوانان و یا از طریق راه‌کارهای دیگری که مثمرثمر باشند، انجام دهیم.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین نظری‌منفرد خاطرنشان کرد: اگر ما بخواهیم قلوب جوانان را به دست بگیریم چه کار بکنیم؟ راه‌کار این است که بتوانیم عقاید جوانان را نهادینه و درونی کنیم. این همان جهاد تبیینی است که مقام معظم رهبری فرمودند و از همین جا بایستی آغاز کنیم و دولت هم باید همکاری‌های لازم را داشته باشد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین نظری‌منفرد گفت: انسان نباید ناامید شود، چون خداوند یاری گر است. ما باید مشکلات را بررسی و راهکارهای لازم را برای آن ارایه دهیم. در روضه کافی آمده است: «علی بن حدید» نامه‌ای به امام موسی کاظم (ع) در زندان نوشتند، حضرت جواب ندادند، ایشان ناامید شدند تا این‌که حضرت یک هفته قبل از شهادت‌شان فرمودند: من نمی‌توانستم به دلیل شرایطی که حاکم بود، جواب نامه شما را بدهم، اکنون که آماده ملاقات با خداوند متعال هستم، جواب می‌دهم. شما ببینید در دوره امام موسی کاظم(ع) چه خفقانی حاکم بود که حضرت نتوانسته بودند، جواب نامه را بدهند. آن زمان را با زمان فعلی قیاس کنید. ببینید شرایط در زمان ما فراهم و مهیاتر است، نبایستی ناامید شویم. هنوز در جامعه ما افراد و حتی جوانان متدین و خوبی وجود دارد، منتهی ما بایستی این هنر را داشته باشیم که بتوانیم آن‌ها را به این جلسات سوق دهیم.