تربیت دینی کودکان و غفلت خانواده ها

نقش والدین به عنوان نخستین مربیان در پرورش اصول تربیتی و آموزه های دینی پیشگام از سایر نهادها است؛ امری که در صورت غفلت به آسیب های عدیده برای جامعه و دین گریزی تبدیل می شود.

خبرگزاری شبستان- جهرم:

مادر بزرگ کنار حوض زیبای خانه اش نشسته بود و از خاطرات دوران کودکی اش برای بچه ها تعریف می کرد؛ از بازی های کودکانه و همراهی با مادر در کارهای خانه و نگهداری خواهر کوچکتر؛ از روزی که مادر برایش چادر نماز گلگلی زیبایی دوخته بود و دست در دست آقا جان و مادر راهی مسجد شده بود و در کنار مادرجان جا نماز کوچکش را پهن کرده و اولین نمازش را در مسجد به جا آورده بود.

 

مادر بزرگ آنچنان با ذوق و شوق این خاطرات را تعریف می کرد که دوست داشت ساعت زمان متوقف شود و او را به همان دوران خوش کودکی ببرد؛ مادر بزرگ وقتی حال و هوای آن روزها را با این روزها مقایسه می کند آهی از ته دل می کشد، سری تکان می دهد و در سکوتی پر معنا فرو می رود.

 

تقویم، هشتم اسفندماه را روز «امور تربیتی و تربیت اسلامی» نامیده و این مناسبت بهانه ای است تا برای دقایقی کوتاه هم که شده وقتمان را به تفکر و اندیشیدن در باب «تربیت اسلامی» اختصاص دهیم؛ مسئله ای که جامعه امروز ما به شدت به آن نیاز دارد و غفلت از این مسئله می تواند به پاشنه آشیل جامعه اسلامی تبدیل شود.

نقش خانواده در تربیت فرزندان

اگرچه در مسئله تربیت، نگاه ها به سمت آموزش و پرورش نشانه رفته اما بزرگان دین و کارشناسان مسائل روانشناسی، نقش «خانواده» را پیش از مدرسه و البته مهم تر از آن در اولویت تربیت می دانند.

 

مکتب های متعدد تربیتی، روش های متفاوتی از شیوه های تربیتی را ارائه می کنند، دین اسلام روش خاصی را در راستای تربیت انسان ها ارائه می کند که در جامعه اسلامی ما نیز از دیرباز مورد تاکید و اهتمام مردم و متفکران بوده است.

 

در باب تربیت فرزند، احادیث متفاوت و بسیاری از سوی ائمه اطهار (ع) بیان شده است که با بهره گیری از آن می توان سعادت دنیوی و اخروی خود و فرزندان را تضمین کرد.

 

لزوم آگاهی والدین در تربیت کودکان

یک کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه تربیت چیزی جز از قوه به فعل رساندن استعدادها و توانمندی های بالقوه انسان نیست، گفت: اکثریت قریب به اتفاق پدران و مادران پیش از تولد اولین فرزند خود آگاهانه هیج دانشی درباره تربیت کودک کسب نکرده اند و این حتی در مورد افراد تحصیل کرده نه تنها در ایران بلکه کم و بیش در سایر کشورها از جمله کشورهای پیشرفته صادق است.

 

حجت الاسلام «زین العابدین دستداده» افزود: غالبا تنها اطلاع افراد، تجربه ای است که از تربیت خود به وسیله والدین خویش به دست آورده اند که تقریبا تمام روش های درست و نادرست آن را در مورد کودکان خویش به کار می برند و این روش ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود بدون آنکه مناسب بودن آن مورد کمترین تعمیقی قرار گرفته باشد.

 

وی بیان کرد: یک روان شناس آمریکایی به نام «سیلوانوس استال» می گوید: از حکیمی پرسیدند از چه زمانی تربیت را باید آغاز کرد حکیم گفت «از 20 سال قبل از تولد و اگر به نتیجه نرسیدید معلوم می شود که باید زودتر از آن شروع می کردید»؛ این سخن حکیمانه در خور توجه است و معنای آن حضور معنوی نسل پیشین در زندگی روانی انسان حاضر است.

 

تربیت کودک سالها قبل از تولد

به گفته این مربی تربیتی، در آموزش های دینی ما نیز شواهدی وجود دارد که انتقال زمینه های روحی و اخلاقی را از والدین به فرزندان تایید می کند؛ تجربه های فراوان موجود نیز گواه بر این مسئله هستند هر چند از لحاظ علمی نتوانسته اند حد و مرز آن را به دقت تعیین کنند بنابراین کودکی که امروز به دنیا می آید زمینه های گوناگون ارثی را با خود به همراه دارد پس تربیت کودک سالها قبل از تولد طفل آغاز می شود و بذرهای اولیه شخصیت او را باید در وجود والدین جستجو کرد.

 

حجت الاسلام دستداده عنوان کرد: هر انسانی به فطرت خداپرستی متولد می شود و خداوند صفت خداپرستی را در ذاتش قرار می دهد و با سرشتش می آمیزد؛ از این رو هر کسی به سراغ معبود می رود هر چند بسیاری در تطبیق مصداق دچار اشتباه می شوند.

 

وی با نقل حدیثی از پیامبر (ص) که «هر نوزادی بر فطرت خداپرستی متولد می شود تا آنگاه که پدر و مادرش او را یهودی یا مسیحی سازند»، تصریح کرد: پرورش این فطرت و سرشت پاک بر عهده والدین است؛ والدین باید در بیدارسازی و جهت دهی و پرورش این ودیعه خدایی بکوشند و آنان را چنان راهنمایی کنند که شئون زندگی خویش را بر پایه تعالیم دینی پی‌ریزی کنند.

 

راهنمایی های سعادت بخش دینی

به اعتقاد این کارشناس مسائل تربیتی، والدین نباید در آموزش دین به تعلیم چند نمونه عبادت ظاهری اکتفا کنند بلکه باید راهنمایی های سعادت بخش دینی را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی فرزندان وارد کرده و صراط مستقیم را بشناسانند و در این راه از آموزش های عملی تلقین و ترغیب به تفکر و تدبر کمک بگیرند و بدانند که بهره وری از روش های غیر معقول و قهری باعث سرخوردگی فرزندان می شود.

 

 وی معتقد است در صورتی که والدین در پرورش فطرت خداپرستی و آموزش مذهب به فرزندان شان مسامحه کنند و مبانی عقیدتی نونهالان خویش را تحکیم نکنند راهزنان فکری، فطرت پاک فرزندان شان را آلوده می سازند و عقاید باطل و انحرافی خویش را به عنوان عقاید درست به آنان تلقین کرده و آنها را به فروع دین بی علاقه می سازند.

 

این استاد دانشگاه گفت: والدین آگاه دلسوز حقیقی فرزندانند که بیش از آنچه در اندیشه دنیای فرزندان خود هستند، به فکر معنویات و آخرتشان باشند که سعادت و رستگاری این جهان نیز به آن وابسته است؛ همان طور که والدین به مسائل جسمی، روحی و رفاعی فرزند توجه دارند بسیار بیش از آن باید به مسائل معنوی و پاینبدی او به دستورات اسلامی توجه کنند و با ملاطفت، عطوفت و اسلوب صحیح، عقاد دینی را به آنان بیاموزند و همه سوالاتشان در این زمینه را با حوصله و گشاده رویی پاسخ دهند.

 

ارتباط کودک با خدا

بررسی ها نشان می دهد که کودکان از حدود سه سالگی علاقه ای بسیار به دعا، سرودها و نغمه های مذهبی دارند و از تکرار آن به ویژه اگر همراه با آوازهای جمعی باشد بسیار لذت می برند. به تدریج از حدود 6 سالگی ارتباط کودک با خدا به صورت حرف زدن و درخواست کردن است و این نکته را هم بگوییم که نوع درخواست های او صورت مادی دارد. مثل خوردنی ها، اسباب بازی، لباس و...

 

هماهنگی والدین در نظام تربیتی

یک روانشناس عمومی نیز گفت: والدین موفق، فرزند پروری را کاری گروهی می دانند و در اعمال تربيت، رفتار و واکنش ها در ارتباط با فرزندان هماهنگ هستند؛ نه اينکه پرورش فرزندان فقط به عهده يک نفر باشد و ديگری نظاره گر، زيرا امری زمانگير است و صرف انرژی زيادی می خواهد تا بتوان فرزند پروری خوبی داشت.

 

«محمد منصوریان» خاطرنشان کرد: والدين بايد بتوانند در نظام تربيتی خود هماهنگی کاملی داشته باشند و در مقابل هر رفتار كودک، واكنشی در يک راستا از خود بروز دهند تا اينكه كودک رفتاری متعارض از والدين خود نبيند زيرا كودكان بد بودن و يا خوب بودن هر رفتاری را با درجات و ميزان مختلف واكنش های بزرگسالان در ذهن خود ثبت می كنند و اينگونه ابعاد رفتاريشان شكل می گيرد و متوجه می شوند چه كاری به چه ميزان خوب است و چه كاری به چه ميزان بد است و چه كاری می تواند چه نوع پاداش و چه نوع عواقب و محروميت هايی در بر داشته باشد.

 

وی عنوان کرد: حال اگر رفتار والدين با هم همسو نباشد، كودک دچار نوعی دوگانگی شده و اغلب سعی می كند غريزی عمل كند و اين نوع رفتار در شخصيت او قالب می گيرد.

 

به گفته منصوریان، والدینی که محبت، آرامش و امنیت را بین خودشان به بهترین وجه برقرار کرده، بستری مناسب برای تربيت و رشد کودک خود ايجاد می کنند چراکه بحث و جدل های خصمانه والدين و خصومت هايی كه بين آنها رخ می دهد و چه بسا درگيری های فيزيكی، باعث ايجاد جوی نا آرام و نا امن شده و در كودک خلق و خوی بی ثبات، تكانه ای و نيز اضطرابی قابل توجه ايجاد كرده و موجب اختلال در تربيت او می شود.

 

گزارش: مهدی رحمانیان

 

کد خبر 1152405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha