استفاده از معماری ایرانی اسلامی باعث القای حس آرامش در جامعه می شود

قاسمی گفت:مدیریت شهری می‌تواند با استفاده از پتانسیل ‌های معماری ایرانی اسلامی و عناصر هنری که در گنجینه تاریخی و هنری ما وجود دارند در فضای کنونی شهرها که به شدت با فرهنگ های دیگر آمیخته است، می‌تواند به عنوان یک منبع هویتی عمل کند و مؤثر باشد.

خبرگزاری شبستان – مشهد- علی شکوفه؛ اسلام مبتنی بر مجموعه‌ای از اصول فکری و اعتقادی است که این اصول حقیقی، کلی، ازلی، ابدی و غیر نسبی هستند در حالی که مسلمانان انسان‌هایی نسبی بوده و در نتیجه آثار معماری آنها هم نسبی و وابسته به شرایط زمان و مکان خواهد بود بنابراین بهتر است بگوییم معماری دوران اسلام، بسترسازی سیر انسان از کثرت به وحدت مهمترین ویژگی بارز معماری دوران اسلامی است.

 

معماری دوران اسلامی علاوه بر ظاهری زیبا، باطنی عمیق و انسانی و با صفا دارد همچنین معماری این دوره ضمن رعایت دستاورد‌های علوم تجربی با روح و دل‌انگیز است به این معنا که حس، عقل و روح را تغذیه می‌کند، اصل عنصر فضا در معماری دوران اسلام محل حضور انسان است و سایر عناصر نظیر بدنه‌ها و اجزاء ساختمان بر مبنای آن هویت می‌یابند.

 

در معماری اسلام علاوه بر فضای سرپوشیده داخلی، فضای سرباز و سرسبز خارجی یعنی حیاط مرکزی هم از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است همچنین در معماری این دوره سقف مانند کف طراحی نمی‌شود بلکه کف با الهام از بستر طبیعت هموار و مسطح است و سقف با الهام از آسمان لایتناهی و کهکشانی طراحی می ‌شود، لذا برای درک بهتر این هنر ایرانی اسلامی و تاثیر آن در فضاهای شهری با «فاطمه قاسمی» کارشناس و پژوهشگر معماری ایرانی اسلامی، گفتگویی به شرح ذیل انجام دادیم.

 

- لطفا در مورد اهمیت هنر معماری ایرانی اسلامی توضیح دهید؟

 

به نظر بنده هنر معماری اسلامی به مثابه هنری است که پیام الهی را به بشر منتقل می‌کند، زنده نگه داشتن آرمان‌های والا،‌ هدف حیات و ارتباط بشر با خدا در روزگار مرگ ارزش‌ها و هدفمند ساختن زندگی در مقابل پوچ انگاری، از جمله پیام‌ها و کارکردهای معنوی آن است، هنر معماری ایرانی اسلامی، فراتر از زمان و مکان بوده و ریشه در عالم تجرد داشته که از عالم بالا در جهان جسمانی خود را متجلی ساخته است.

 

هنر معماری ایرانی اسلامی، هنری انتزاعی و بریده از واقعیات نیست بلکه ریشه در واقعیت‌ها دارد و در جهان معاصر، کارکردهای ارزشمند و شگفت آوری دارد که انسان امروز به آن‌ها نیازمند است، از این رو هنر و معماری ایرانی اسلامی از برجسته ترین هنرهایی است که آگاهانه یا در مواقعی غیر‌ مستقیم با ایجاد موج مثبت در تقویت عزت نفس و احساس رضایت، نقش مهمی ایفا می‌کند که این موضوع می‌تواند تأثیرات بزرگی در سطح جامعه و انسان‌ها ایجاد نماید.

 

هنر و معماری ایرانی اسلامی به معنی «ایجاد کننده فضا» است، وقتی هنرمند و معمار فرآیند ایجاد یک اثر را مدیریت می‌کند، وارد مسیری می‌شود که به جزئی‌ترین احساسات و عواطف بشری می‌رسد و مستقیما روی سبک زندگی انسان تأثیر می‌گذارد.

 

می‌توان با قاطعیت گفت، هنر و معماری اسلامی یکی از عوامل مؤثر برای ایجاد حس آرامش در انسان و جامعه است که عناصر تشکیل دهنده آن می‌تواند فضایی بارور برای رشد و تکامل فردی ایجاد کند و در نتیجه موج مثبت آن می‌تواند در تقویت احساس عزت نفس و رضایت نقش داشته باشند.

 

- به نظر شما استفاده مدیریت شهری از معماری ایرانی اسلامی می‌تواند باعث اعتلای این هنر در سطح شهر شود. چگونه ؟

 

هنر ایرانی اسلامی طی سده‌های متمادی با تکیه بر غنای تحسین برانگیز در فرم و معنا در عرصه‌های گوناگون توانسته است حامل ارزش‌های والای معنوی برای مخاطبان باشد، از دغدغه‌های اصلی حوزه ی هنر، لزوم توجه به ارزش‌های کهن و مفاهیم عالی جهت انتقال آن به نسل‌های جدید است که حفظ، تداوم و بهره‌گیری از این مفاهیم در تلطیف فضای کالبدی و ذهنی زندگی معاصر شهری تأثیرگذار است.

 

برای این منظور بهتر است از آثار دوره اسلامی، نقوش، رنگ‌های معماری اسلامی برای فضاهای مغشوش و بی‌هویت معاصر که پر از ناگفته‌ها و پیام‌های معنوی و اجتماعی است، استفاده کنیم، بنابراین می توان گفت استفاده از منابع فرهنگی و هنری غنی ایرانی اسلامی می‌تواند جهت کاربرد در تزئین بناها، مبلمان شهری، فضاهای عمومی و سایر اقسام هنر در جهت رفع نیازهای روحی، بصری و اقتصادی فردی و اجتماعی، تأثیر به سزایی داشته باشد.

 

مدیریت شهری می‌تواند با استفاده از پتانسیل ‌های معماری ایرانی اسلامی و عناصر هنری که در گنجینه تاریخی و هنری ما وجود دارند در فضای کنونی شهرها که به شدت با فرهنگ های دیگر آمیخته است، می‌تواند به عنوان یک منبع هویتی عمل کند و مؤثر باشد.

 

- به نظر شما با توجه به افزایش ساخت و سازهای عظیم، هنر معماری اسلامی چگونه می تواند بخشی از این سازه ها باشد؟

 

با پیشرفت تکنولوژی و ورود اندیشه‌های شهرسازی و معماری غربی به شهر‌های اسلامی، بسیاری از سنت‌های اسلامی در شهرسازی و معماری مورد غفلت واقع شده و معماری شهرها رنگ بوی غربی به خود گرفته‌اند، با ورود عناصر فرهنگی دیگر کشورها، به خصوص کشورهای غربی، فرهنگ و در پی آن هویت و هنر و معماری اسلامی جامعه ایرانی نیز دست خوش تغییراتی شده است.

 

طراحی‌های بی‌هویت غربی که بصورت قارچ گونه در جای جای معماری شهری ما به چشم می‌خورد که باعث بی هویتی در معماری ما می‌شود، حالا اگر در ساخت و سازهای عظیم امروزی با تکرار الگوهای گذشته نمودی از بعد میراث فرهنگی ملی، اسطوره‌ها و حتی نمادهای ملی ایجاد نماییم.

 

طراحی طبق اصول معماری ایرانی اسلامی در بعد تزئینات در ارتباط با ارزش های ملی، باورهای مذهبی و اسطوره‌ها و نمادهای ملی معنا می یابد. استفاده از پنج اصل معماری ایرانی یعنی مردم‌و آموزه‌های اسلامی، نشانگر این حقیقت است که اسلام عبادت صرف و دوری کردن از مردم را جایز نمی‌داند از طرفی، نگاه معماری به انسان به منزله روح بنا است و کالبد بنا همان جسم است که معمار آن را می سازد.

 

پس معمار موظف است کالبد بنا را متناسب با روح آن بیافریند، پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی، نیایش و درونگرایی قابل بررسی در ابعاد ارزش های ملی، ویژگی های جغرافیایی و باورهای دینی هستند.

 

استفاده از عناصر هویت ساز معماری ایرانی می تواند ضمن ایجاد ترتیبی نو در فرآیند شکل‌گیری معماری، به نوسازی، بهسازی و بازسازی شهر نیز کمک نماید و باعث ایجاد حس تعلق به مکان و همچنین ایجاد آرامش در انسان‌ها می گردد که این خود موجب تأثیر مثبتی بر رفتار جامعه نیز می گردد.

 

- با توجه به اینکه مشهد یک شهر مذهبی است، چگونه می‌توان معماری ایرانی اسلامی را در سطح شهر گسترش داد؟

 

از ویژگی‌های هنر اسلامی این است که می‌کوشد تا انسان ها را متوجه خداوند و غایت‌مندی عالم سازد. هنر دینی غفلت زدا است و توجه به مرکز عالم را که ذات پروردگار است، در انسان‌ها احیا می‌کند، از جمله وجوه ممیزه هنر دینی از غیر آن این است که در هنر برآمده از ویژگی‌های دینی، انتظار می‌رود که انسان به خداوند نزدیک گردد، نه این که هنر انسان را، دل مشغول دنیا سازد و به امیال و غرایز پای بند نماید.

 

در معماری شهر‌های مذهبی نه تنها دین با هنر ملاقات می‌کند بلکه مهم‌ترین نمودهای هنر اسلامی، معماری مذهبی و ویژگی‌های بارز آن عبادت و رسیدن به آرامش است. هنر اسلامی نه تنها در شهر‌های مذهبی بلکه در متن زندگی مردم جریان یافته و در طول قرن‌های متمادی، محیطی را فراهم آورده که در آن مسلمین با به یاد داشتن خداوند و با عنایت و تامل در باب زیبایی که نهایتا فقط ناشی از خداوند است که به مفهومی مطلق و زیبا منتهی می‌شود کار هنری انجام می‌دهند.

 

در هنر، اسلام میراث تزئینی بسیاری از ملل را جذب کرده و آنها را بدون شک یکنواخت ساخته و شاید بتوان گفت آن‌ها را یک نوع وضوح عقلی بخشیده است. همان طوری که گفته شد، هنرمندان اسلامی جلوه‌های نبوغ خود را بیشتر در معماری و هنرهای ظریف آشکار ساخته اند.

 

معماری شهر‌های مذهبی به گونه‌ای خاص تحول یافت و آنچه از نظر مسلمانان هنرمند جلوه می‌کرد این بود که سطح خارجی و داخلی بنای مذهبی، تماما پوشیده باشد. این پوشش که عالی‌ترین جلوه‌های آن، صنعت کاشی‌کاری و گچبری است، دارای طرحی یکنواخت و بدون تضاد است؛ یعنی همه جا، مجموعه کار و آهنگ ملایم رنگ‌ها و طرح های مورد نظر است، هنر و معماری اسلامی روح و روان انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

برای انسان تأثیر هنر اسلامی در ساختمان‌ها طوری است که راز و نیازهای وی را با معبود آسان می‌کند. مؤلفه‌های هنر اسلامی در فضای شهری باید فضای پیوسته را چنان به تکه های همسان پخش نماید که باعث ایجاد حالت معنوی خاصی در انسان گردد.

کد خبر 1158264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha