مدل مفهومی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

با توجه به سیر تاریخی مفهوم و الگوهای پیشرفت و توسعه می‌توان دریافت که این الگو یک الگوی فراتوسعه است و بازگشت به گذشته نیست.

به گزارش خبرگزاری شبستان، سید اسکندر صیدایی، دانشیار جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی دانشگاه اصفهان و سکینه کرمانشاهی دانش آموخته مقطع دکترای جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی دانشگاه اصفهان در یادداشتی مشترک نوشتند: امروزه اکثر کشورها به سمت ایجاد جامعه‌ی مدنی ، با الگو گرفتن از غرب ، پیش می‌روند. از این رو، وجود یک الگوی جدید ضروری به نظر می‌رسد؛ زیرا که نبود یک الگو برای حرکت رو به جلو، موجب سردرگمی در مسیر است. هر چند سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران، افقی روشن را برای جامعه ایرانی به تصویر می‌کشد ولی در نگاهی علمی، این مهم ،  میسر نخواهد شد ، مگر در پرتو الگوهای کارآمد، اثربخش و هدایت کننده‌ای که ناظر بر هویت و فرهنگ ایران اسلامی باشد.

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، الگویی مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی اسلامی و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامی است.

 این الگو جهان‌شمول است و می‌تواند با شرایط زمانی و مکانی گوناگون منطبق شود.

 بر این اساس، الگوی  اسلامی‌ ایرانی پیشرفت، الگویی نظری است، یعنی مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه، قوانین و راهبردهایی است که در ساختاری منطقی، وضعیت موجود را تحلیل و وضعیت مطلوب را تبیین می‌کند و راهبرد حرکت از وضعیت موجود به مطلوب را ارائه می‌دهد.

* مدل مفهومی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت :

از آنجایی که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دیدگاه کلی و همه جانبه دارد؛ کلیه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، فردی و ... را در برمی‌گیرد. بهترین و کامل‌ترین مدل مفهومی که در مورد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می‌توان ترسیم کرد؛ در زیر آمده است:

الگوی پایه، چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی به سوی تمدن نوین اسلامی ایرانی در نیم قرن آینده (سال ۱۴۴۴ شمسی) است.

این الگو با مشارکت گسترده متفکران و صاحب‌نظران ایرانی و بر اساس جهان‌بینی و اصول اسلامی و ارزش‌های انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی و اقلیمی و میراث فرهنگی ایران، بر طبق روش‌های علمی و با استفاده از دستاوردهای بشری و مطالعه آینده‌پژوهانه تحولات جهانی طراحی شده و شامل مبانی، آرمان‌ها، رسالت، افق و تدابیر است.

مبانی اهم پیش‌فرض‌های اسلامی، فلسفی و علمی جهان‌شمول معطوف به پیشرفت را ارائه می‌دهد.

آرمان‌ها، ارزش‌های فرازمانی- فرامکانی و جهت‌بخش پیشرفت است. مبانی و آرمان‌ها وجه اسلامیت الگو را تضمین می‌کنند. رسالت، میثاق مشترک مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت است.

افق، آرمان‌های الگو را بر جامعه و زیست‌بوم ایران در نیم قرن آینده تصویر می‌کند و هدف‌های واقعی آحاد مردم، جامعه و حکومت ایران را در آن موعد معین می‌سازد.

تدابیر، تصمیمات و اقدامات اساسی و بلندمدت برای حل مسائل مهم کشور و شکوفا ساختن قابلیت‌های ماندگار ملی به منظور رسیدن به افق است.

این الگو با ایمان استوار و عزم راسخ و تلاش عظیم و مدبرانه مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد (سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت).

برخی معتقد هستند که طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک الگوی بازگشت به گذشته است، اما با توجه به سیر تاریخی مفهوم و الگوهای پیشرفت و توسعه می‌توان دریافت که این الگو یک الگوی فراتوسعه است و بازگشت به گذشته نیست.

الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت دارای ارکان مهمی از جمله آرمان‌ها و مبانی انقلاب اسلامی و با توجه به تجارب توسعه کشورهای دیگر تدوین شده است و از اجماع نخبگانی در تدوین این الگو استفاده شده، تا الگوی نهایی پیشرفت، متناسب با شرایط کشور تدوین شود.

 * مؤلفه‌های اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

از آنجا که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به لحاظ محتوایی، الگویی اسلامی و بر اساس واقعیت‌های ایران است مؤلفه‌های شکل دهنده این الگو عبارت است از:

اسلامی: توحید، معاد، حکومت و عدالت.

ایرانی: استقلال، بومی بودن در طراحی و اجرا، الگو شدن خود ایران برای جوامع اسلامی و غیر اسلامی.

روش‌شناسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

با توجه به متصل بودن معارف اسلامی به منبع سرشار و غنی وحی، این حوزه از ظرفیت‌هایی برخوردار است که مکاتب مادی فاقد آن می‌باشد.

بنابراین بهترین شیوه طراحی مدل‌های برنامه‌ریزی و از جمله مدل‌های پیشرفت در نظام ج.ا.ایران، بازگشت به همین گنجینه است. مقصد نهایی حرکت در پیشرفت، تحقق الگوی اسلامی است که از آن به وضعیت مطلوب تعبیر شد و لازمه این مهم، شناخت وضعیت موجود در کشور می‌باشد تا با استفاده از اطلاعات حاصل از شناخت و تحلیل محیطی و نیز با کمک گرفتن از ابزارها و امکانات و مقدورات (در قالب شرایط زمان و مکان) بتوان برنامه‌های عملیاتی چندی در راستای تحقق برنامه راهبردی کلان کشور تنظیم و نهایتاً به الگوی جامع پیشرفت دست یافت. با توجه به توضیحات ذکر شده، مراحل این مدل را می‌توان به شرح زیر ارائه داد:

۱- شناخت وضعیت موجود از طریق تحلیل محیط و بررسی‌های میدانی.

 ۲- ترسیم وضعیت مطلوب از طریق منابع معرفی شده.

۳- تحلیل شکاف و تعیین فاصله از طریق مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب.

۴- تعیین و تدوین راهبردها، اهداف و برنامه‌های عملیاتی برای کاهش فاصله و شکاف.

* مراحل:

مراحل تولید و تدوین "الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" را با استفاده از منطق علمی و تجربه‌های عملی تدوین و تولید طرح‌ها و برنامه‌های خرد و کلان، در یک مرحله مقدماتی و چهار مرحله اصلی به شرح ذیل می‌توان طبقه‌بندی کرد:

مرحله مقدماتی:

شامل مباحث مقدماتی از قبیل تعریف و چیستی الگو به‌ گونه‌ای اجمالی، ضرورت و بایستگی‌های تولید و تدوین آن و چگونگی طراحی و تولید.

مرحله نخست، تحلیل و پژوهش:

 شامل مباحث مبنایی و نظری و بررسی و تبیین موقعیت و محیط پیرامونی، نیازها، امکانات، محدودیت‌ها، ... مطالعات آینده‌نگرانه و تعیین نقاط مطلوب و اهداف و غایات تولید و تدوین الگو.

مرحله دوم، طراحی و تدوین:

 مبنای این مرحله، یافته‌ها و دلال نهایی است که از مرحله قبل استنباط و اراده می‌شود. در این مرحله، جنس فعالیت نه کشف واقع و تبیین "هست‌ها"، که تولید و معماری طرح و تعیین "بایدها" و تجویزات مد نظر می‌باشد.

مرحله سوم، اجرا:

عملیاتی کردن و پیاده کردن سند طراحی شده و انتقال آن از "علم" به "عین"، مرحله‌ای است که اگرچه عمدتاً بعد از تولید و تدوین، تحقق می‌یابد، ولی اقتضائات ساختاری، انسانی، مالی، حقوقی، سیاسی، ... و لوازم، ملزومات و ملازمات آن باید در مرحله طراحی لحاظ شده در متن سند در حد لازم و کافی بدان پرداخته شود.

مرحله چهارم پایش:

هر طرح، برنامه و یا قانونی دارد که طراحان را به ارزیابی و ارزشیابی آن طرح و برنامه و یا قانون وا می‌دارد و سنجش میزان موفقیت آن و داوری نسبت به برآورد انتظارات را ضروری می‌سازد.

 علاوه بر این، هر سندی متناسب با داشته‌های فکری و تجربی و در فضای خاص خود تولید و تصویب می‌شود و در طول زمان، بر حسب نیازها و اقتضائات جدید، به بازنگری و تکمیل و اصلاح نیاز دارد. بنابراین در مرحله چهارم و پس از اجرای سند در یک بازه زمانی مشخص، باید به ارزیابی و بازنگری آن اقدام کرد.

* الزامات الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت:

برای رسیدن به توسعه نیاز به نظریه‌پردازی ترکیبی است. احتیاج به نظریه‌هایی که در درون این نظریه‌ها، آموزه‌های دینی و اصول رفتار اجتماعی مأخوذ از دین، به همراه یافته‌های علوم اجتماعی در مقوله رشد و توسعه، به بهترین وجه ممکن با یکدیگر ترکیب شده باشند.

در منطق اسلام، پیشرفت مادی و آنچه در دیدگاه غربی توسعه می‌نامند، مطلوب است؛ اما تنها به عنوان ابزاری برای دستیابی به هدف اصلی که همان رشد و تعالی بشری و ایده‌آل نامحدود الهی است، مناسب نیست.

در فرایند پیشرفت باید خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفه انسانی و محبت در انسان‌ها تقویت شود و همه افراد جامعه نسبت به هم احساس مسئولیت کنند. چنین تحولی که در پیوندها و نظامات اجتماعی به چنین حقایقی منتهی شود، پیشرفت مورد تأیید اسلام است؛ در نتیجه برای تدوین این الگو باید نیاز راهبردی و مزیت‌های ملی‌مان را تعریف و تحولات در حوزه‌های نهادی، کارکردی و عملیاتی را شناسایی کنیم. باید کار را با گذشته‌نگاری و آینده‌نگری مستمر جلو ببریم و روش‌های دینی و اخلاقی، نقش اول را در تدوین این الگو داشته باشند.

در نظریه‌پردازی و اجرای هر برنامه توسعه و پیشرفتی باید به این مسائل جغرافیایی، بین‌المللی و فرهنگی توجه کرد تا در اجرای آن الگو با شکست مواجه نشویم. ایجاد جامعه‌ای مبتنی بر عدل و قسط، پرورش انسان‌هایی مؤمن، برخورداری از اقتصاد پویا و پیشرو و مشارکت حداکثری مردم، از جمله مأموریت‌های الگوی پیشرفت اسلامی  ایرانی است. باید با توجه به اسناد فرادستی مانند قانون اساسی و سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، به تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بپردازیم.

 بنابراین، رعایت شاخصه‌های عدالت اجتماعی در تمامی برنامه‌ریزی‌های کلان کشور، احیا و رشد هویت اسلامی و ایرانی و نیز بهره گرفتن از الگوهایی متناسب با واقعیت‌های جامعه اسلامی ایران، از نخستین الزامات طراحی و تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

در فرایند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، هدف و غایت کلی این است که الگویی منطبق بر آموزه‌های دینی و در چارچوب فضای کشور و متناسب با نیازهای جامعه و نظام اسلامی ارائه دهیم. این الگو باید چنان جامعه باشد که علاوه بر کشور هدف (ایران)، برای سایر کشورهایی که دارای تجانس فرهنگی و ریشه‌ای با جامعه‌ ایرانی‌اند نیز مفید و مؤثر باشد.

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید مطابق با کرامت آدمی و مبین سیمای جامعه نمونه ایرانی در سراسر جهان باشد.

تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جز در یک فرایند بلندمدت امکان‌پذیر نیست. بنابراین در این الگو باید هدف‌های غایی و چشم‌انداز کلی بلندمدت، مشخص شود، اما راهبردها ممکن است به تناسب شرایط زمانی، دچار تغییر  و اصلاح شوند که این مسئله، نشان دهنده انعطاف‌پذیری الگو است. شرایط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اقلیمی، جغرافیای سیاسی در تشکیل این الگو تأثیر می‌گذارند.

الزامات الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت را می‌توان به شرح زیر بر شمرد:

۱- اسلام و معنویت، و اتکا بر مبانی اعتقادی، ارزش‌ها و اصول دین مبین اسلام، هم در ناحیه پیش‌فرض‌ها و هم در ناحیه هدف‌هایی که برای این الگو باید تعیین شود.

۲- برای تدوین این الگو باید تعریف جدیدی از هستی و انسان و رابطه او با طبیعت و جامعه داشت تا در مرحله اجرای الگو، انسان‌ها ملزم به رعایت ارزش‌های الهی و انسانی باشند؛ به ‌گونه‌ای که در تعامل با افراد جامعه و طبیعت باشد.

۳- این الگو باید همسو با سیاست‌های کلی اصل ۴۴ و چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ شمسی و سیاست‌های کلی نظام و سیاست‌های کلی برنامه‌های پنج‌ساله باشد.

۴- گسترش نهضت نرم‌افزاری و تولید علم.

۵- درک مناسب از محیط بین‌الملل و تعاملات متوازن با کشورهای دیگر در چارچوب اصول عزت، حکمت و مصلحت.

۶- ایجاد عدالت اجتماعی در بعد اقتصادی.

۷- خودکفایی و اقتدار اقتصادی.

۸- استقلال و عدم وابستگی.

۹- رشد متوازن در همه ابعاد.

* الزامات تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت:

۱- تحول در علوم اجتماعی و انسانی مبتنی بر آموزه‌های وحیانی.

۲- شناسایی و سازمان‌دهی صاحب‌نظران مسلمان.

۳- برنامه‌ریزی برای آموزش و ترویج الگوی طراحی شده.

۴- حفظ استقلال جمهوری اسلامی ایران.

۵- حفظ وحدت و استحکام اجتماعی اقشار مختلف و تمامی مسلمانان.

۶- تدریجی بودن تحقق آن.

۷- ایجاد امیدواری در مردم به ویژه جوانان.

۸- تقویت برای تحقق عدالت اجتماعی در همه ابعاد.

۹- حفظ و تحکیم بنیان خانواده و پایه‌ریزی نظام تعلیم و تربیت اسلامی.

۱۰- تأسیس حلقه‌های فکری و کرسی‌های نظریه‌پردازی و توسعه همه جانبه علم، فناوری و تفکر.

* مسیر تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت:

برای تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت طی کردن گام‌های زیر ضروری است:

۱- بررسی مفهوم و مبانی مقوله مورد بحث و توافق درباره حوزه معنایی مشترک و قابل قبول از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای همه.

۲- توافق در خصوص حوزه‌های راهبردی که الگوی مورد نظر به تبیین آن خواهد پرداخت که شامل:

حوزه‌های تفکر و معرفت‌شناسی، کسب و کار و تجارت، سیاست و حکومت، خانواده و اجتماع، دیپلماسی و روابط بین‌الملل، امنیت خارجی و دفاع ملی، علم و فناوری، رسانه، محیط‌زیست و ... .

۳- بسیج گروه‌های مختلف متخصصان و اندیشمندان در کنار الزام به همکاری دستگاه‌های اجرایی کشور.

۴- بررسی نقادانه الگوهای رایج از نظر پیش‌فرض‌ها و مبانی و راه‌حل‌های توصیه شده به منظور آسیب‌شناسی الگوهای فوق.

۵- توسعه روش مناسب طراحی الگوهای مطلوب در حوزه‌های مختلف بر اساس طرحی هماهنگ با معیارهای مبانی اسلام.

۶- طراحی الگوهای مطلوب در هر حوزه و تلفیق آنها در چارچوبی منطقی جهت استخراج این الگو در کشور.

۷- پیش‌بینی نتایج حاصل از پیاده‌سازی الگوی مطلوب با استفاده از روش‌های شبیه‌سازی به منظور کاهش هزینه‌های پیاده‌سازی الگو در عمل.

۸- اعتبارسنجی یافته‌های تحقیقات فوق در جمع اندیشمندان و سیاست‌گذاران هر حوزه به منظور زمینه‌سازی الگوی مذکور.

* موانع تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت:

۱- اولین و مهم‌ترین مشکل در تحقق این الگو، ضعف حوزه مطالعاتی و شکل نگرفتن ادبیات علمی موضوع است.

۲- سختی کار در تهیه الگوی مذکور در آنجا است که محققان بخواهند پارادایم برزخی این الگو را تهیه کنند. در حال حاضر کشور، میان سنت و مدرنیته، آموزه‌های اسلامی و عملکردهای غربی، اهداف دینی و راهبردهای سکولاریستی، حکومت اسلامی و ساختار غیراسلامی قرار دارد. دشوارترین کار برای ایده‌پردازان ارائه راه‌های برون‌رفت از این مشکل است.

۳- ساختار مدیریتی کشور برای ایجاد این تحول بزرگ و رسیدن به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت ناکارآمد است. این الگو میان دو مشکل طاقت سوز گرفتار است: مماطله و شتاب‌زدگی. وقتی که کار و مدیریت را دست افرادی از حوزه علمی غیرمرتبط و ناآشنا داده شود، آنها را دچار شتاب‌زدگی می‌کند در مقابل عده‌ای نیز سختی کار را آن‌قدر بزرگ می‌بینند که بیش از حد لازم تحقق آن را به تعویق می‌اندازند.

* اقدامات برای اجرایی شدن الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت:

الف) اقدامات کوتاه‌مدت:

۱- فرهنگ‌سازی: از طریق آغاز نقد علمی آثار الگوی توسعه غربی و ایجاد تفاهم نخبگان پیرامون چرایی و چیستی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.

۲- شبکه‌سازی: تشکیل هسته‌های اولیه علمی به منظور نقد و فرهنگ‌سازی.

۳- تشکیل ستاد راهبردی: به منظور سامان‌دهی، راهبردی و تقسیم‌کار ملی در طی مسیر.

۴- تنظیم نقشه راه: تعیین مراحل محتوایی در دستیابی به نقشه و الزامات اجرایی آن.

ب) اقدامات میان‌مدت:

۱- گسترش و تکمیل شبکه علمی از طریق فراگیر کردن آن در مراکز آموزشی و پژوهشی.

۲- هماهنگی اسناد بالادستی کشور از طریق ملاحظه سندهای بالادستی به محوریت پیشرفت اسلامی ایرانی.

۳- تربیت نیروی انسانی؛ از طریق برگزاری دوره دکتری و یا حمایت از مراکز پژوهشی توانا.

ج) اقدامات بلندمدت:

۱- ارتقای سطح معارف دینی به میزانی که پشتوانه تولید نظریه‌های اسلامی را فراهم کند.

۲- پایه‌ریزی علوم اجتماعی اسلامی؛ اعم از جامعه‌شناسی، مدیریت، اقتصاد، حقوق و ... .

۳- ارائه الگوی ایده آل پیشرفت اسلامی از طریق تعیین نظام مبانی و اهداف، متغیرها و شاخصه‌ها.

۴- بازطراحی ساختارهای اجتماعی بر اساس الگوی پیشرفت تولیدی، ساختارهای سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی.

۵- طراحی برنامه‌های پیشرفت بر اساس الگوی به دست آمده.

شرایط تحقق الگو:

۱- گفتمان‌سازی و رسوخ در بین نخبگان و جوانان؛

۲- شناسایی و سازمان‌دهی صاحب‌نظران مسلمان؛

۳- ایجاد حلقه‌های فکری و کرسی‌های نظریه‌پردازی؛

۴- بسیج گروه‌های مختلف از متخصصان در کنار دستگاه‌های اجرایی.

کد خبر 1166568

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha