به گزارش خبرگزاری شبستان، عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در یادداشتی به "نقش پدیدههای نوظهور در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" پرداخت. متن یادداشت محمدرحیم عیوضی عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به این شرح است :
مقدمه
تحقق پیشرفت و نیل به آینده مطلوب نیازمند مواجهه قدرتمند و با بصیرت جوامع با چالشهای ناشی از این مسائل و پدیدههای نوظهور میباشد. ظرفیت چالشآفرینی مسائل و پدیدههای نوظهور منجر به تشدید پیچیدگی فضای رقابت در آینده خواهد شد و کشورهایی قادر به پیمایش مسیر پیشرفت و تعالی خواهند بود که از «موقعیتی راهبردی» ناشی از «اندیشهای راهبردی» برخوردار باشند. برخی از این پدیدهها و مسائل نوظهور جنبه بینالمللی و عمومی و برخی جنبه داخلی دارد. بر این اساس، مسائل و پدیدههای پیش روی ج.ا.ا جهت نیل به پیشرفت با دو حوزه مسئلهمحور و پدیدههای نوظهور مواجه است:
1- پدیدههای نوظهور آینده جهان
2- پدیدههای نوظهور آینده داخلی
بنابراین شناسایی و پیش تدبیری برای رویارویی مناسب و فرصتساز با این پدیدهها در پیشرفت ایران نقش مؤثری دارد. لیکن این امر در خصوص جمهوری اسلامی بایستی دارای این ویژگیها باشد:
1- جامعهای آیندهنگر با نقش فعال و پیشرو در ساخت آیندههای دلخواه مبتنی بر ارزشهای انقلابی- اسلامی
2- ساختار منعطف وهوشمند درقبال تغییرات محیطی ورویدادهای روندشکن.
3- جامعه نیازمند نظامهای آیندهنگر، کارآمد و نرم درافقهای بلندمدت .
از آنجا که پدیدههای نوظهور، پدیدههای نوآیند، پویا و تحولآفرینی میباشند؛ بنابراین نظامهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار میدهند و تغییرات اجتنابناپذیری را در گستره زمانی حال و آینده موجب میشوند. پدیدههای نوظهور، از پیچیدهترین پدیدههای ممکن الوقوع به شمار میرود که تمامی مراحل آن (شکلگیری، ظهور، تداوم، افول) از قابلیت تحلیلپذیری برخوردار میباشند؛ افزون بر این، تأثیرگذاری پدیدههای نوظهور برآیند مجموعه عواملی میباشد که میتواند دستآویز تحلیلهای متعددی قرار گیرد.
پردازش، اکتشاف، توصیف و تبیین و شناخت پدیدههای نوظهور به یک حوزه مطالعاتی محدود نشده و مستلزم کاربست علوم مختلف از جمله روانشناسی، جامعهشناسی، سیاستشناسی، اقتصادشناسی، انسانشناسی، تاریخشناسی و علم ارتباطات وآمار میباشد.
از این روی، پردازش اثربخش این پدیدهها مستلزم شناخت نظریهها، رویکردها ونگرشهای علمی و نیز کاربست روشها، ابزارها، الگوها و مدلهای ویژه و نوین در این زمینه میباشد. در این راستا، با توجه به ماهیت و آثار بسیار پیچیده پدیدههای نوظهور، دستیابی به فرانظریهای جهانشمول به منظور تحلیل و ارزیابی چرایی، چگونگی و محتوای این پدیدهها غیرممکن به نظر میرسد.
با این وجود، نگارنده اعتقاد دارد باکاربست مفهوم "پیشران" امکان طراحی مدلی جهانشمول به منظور تحلیل، تبیین، توصیف و پیشبینی پدیدههای نوظهور فراهم خواهد شد.
پدیده های نوظهور:
شگفتیسازها ، سیگنالهای ضعیف ومسائل نوظهور
شگفتیساز:
شگفتیسازها اقدرت مختلسازی کامل بسیاری ازامور و تغییر بنیادین تفکر و برنامهریزی بسیاری ازافراد برخوردار میباشند.
شگفتیسازها عبارتاند از رویدادهای ناگهانی و منحصر به فردی که میتوانند نقطه عطفی را درتکامل یک روند معین ایجاد کنند. شگفتیسازها یکی از غیرقابل پیشبینیترین و به صورت بالقوه آسیبرسانترین عوامل تغییر از میان چهار عنصر ممکن تغییر روندها، چرخهها، مسائل نوظهور وشگفتیسازها- به شمار میروند.
سیگنالهای ضعیف:
نشانکهای ضعیف به تحولاتی اشاره دارند که اکتشاف وشناسایی آنها دشوار میباشد و در زیر رادار توجه وآگاهی اکثریت قرار دارند، اما از ظرفیت بالقوه تبدیل به مسائل نوظهور و یا حتی روندها ورویدادهای مهم برخوردار میباشند. به منظور تفکیک شگفتیسازها از نشانکهای ضعیف، توجه به بعد ضروری این دو مفهوم مفید میباشد. نشانکهای ضعیف، مسائل کوچک و ظاهراً کم اهمیت موجود میباشند که میتوانند اطلاعاتی را در خصوص تغییرات در آینده ارائه کنند. نشانکهای ضعیف، در راستای اهداف آیندهپژوهی، ابزاری برای اجتناب از کوروارگی در پیشبینی تغییرات تدریجی و واکنش بهنگام نسبت به آنها میباشد. جمعآوری و تحلیل سیگنالهای ضعیف میتواند کلید پیشبینی زودهنگام تغییرات و اجتناب از شگفتیساز شدن آنها باشد.
مسائل نوظهور:
به مسائلی اشاره دارند که از احتمال وقوع اندکی برخوردار میباشند، اما در صورت وقوع، تأثیر شگفتانگیزی بر جامعه میگذارند.
بنابراین، این مسائل نگرانکننده و تحرکآفرین میباشند و مفروضات مطرح در خصوص ماهیت آینده را به چالش میکشند. مسائل نوظهور میتوانند در پاسخ به رویدادها نمایان شوند که غالباً دارای تأثیرات مختل کننده میباشند و یا در پاسخ به روندها و در جریان واکنشسازیهای متفاوت جوامع و دولتها پدیدار شوند.
پیشران و پیشران شناسی پدیدههای نوظهور:
پیشران اصطلاحی است کلی که برای اشاره به هر "نیروی تغییرساز" مورد استفاده قرار میگیرد. این تغییر میتواند توسط اشخاص، نهادها و یا حتی شرایط ایجاد شود. برای تلخیص و نمایش انواع پیشرانهایی که باعث ایجاد تغییر میشوند از سرواژه/سرنام (Acronym) استفاده میشود. جامعترین سرنام برای تلخیص و نمایش انواع پیشرانها، سرواژه "PINCHASTEM" میباشد که عبارت است از:
* سیاسی
* اطلاعاتی (ارتباطی، رسانهای)
* طبیعی (کلان محیطی)
* تضاد/تعارض
* سلامت (بیولوژیک، خردمحیطی)
* هنری (فرهنگی)
* اجتماعی
* فنّاورانه (مکانیکی، الکترونیکی)
* اقتصادی
* اخلاقی (وجدانی، مذهبی)
اکنون این امکان فراهم میشود تا با کاربست مفهوم پیشران، چیستی، چرایی و چگونگی پدیدههای نوظهور فراروی سامانه در سطوح مختلف سازمانی، ملی و بینالمللی را مدلسازی کرده و به تصویر کشاند.
ترسیم نمودار ذیل پیشرانشناسی پدیدههای نوظهور را نشان میباشد.
اعتبارسنجی و اعتمادسنجی مدل پیشنهادی
اعتبار یا روایی به دقت سنجه (مدل یا ابزار) در بررسی و اندازهگیری یک مفهوم یا سازه اشاره دارد. مدل ارائه شده با شمول و ترکیب تمامی سلسله عوامل تأثیرگذار و نیز روابط موجود میان این عوامل در شکلگیری یک پدیده نوظهور از جامعیت و کلیت ویژهای برخوردار میباشد. بدون تردید، در صورت تعریف و تحدید دقیق شاخصهای هر پیشران، دقت مدل در ارائه تحلیلها و تبیینهای اثربخشتر افزایش مییابد.
اعتماد، قابلیت اطمینان یا پایایی نیز به ثبات سنجه (مدل یا ابزار) در ارائه نتایج مشابه در طی کاربستهای متعدد اشاره دارد. در این خصوص، مدل ارائه شده نیازمند شواهد و اطلاعات درباره تکتک شاخصها در جریان ظهور، پیدایش و افول پدیدههای نوظهور میباشد تا پس از اعمال آنها، میزان انطباق نتایج حاصله با واقعیت به وقوع پیوسته مورد قضاوت قرار گیرد. از آنجا که پدیدههای نوظهور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پیشرفت ایران هدف اصلی این نوشته میباشد، عمدهترین شاخصههای پیشرانهای این سه حوزه به شرح ذیل خواهد آمد:
1- پیشرانهای سیاسی:
نظام سیاسی/ مناسبات سیاسی/ منابع سیاسی/ منافع سیاسی/ نهادهای سیاسی/ سرمایههای سیاسی/ باید و نبایدهای سیاسی.
2- پیشرانهای اجتماعی: نظام اجتماعی/ نظام انتخاباتی/ نظام آموزشی/ مناسبات اجتماعی/ مهارتهای اجتماعی/ پیشینه اجتماعی/ سرمایههای اجتماعی/ نهادهای اجتماعی.
3- پیشرانهای فرهنگی:
نظام فرهنگی/ هویت فرهنگی/ منابع فرهنگی/ نهادهای فرهنگی/ سرمایه فرهنگی.
ماهیت پدیدههای سیاسی و فرهنگی ریشه در مسئله اجتماعی دارد. امروزه در بین جامعهشناسان نیز عمده اختلافات موجود، در منشأ و منبع «مسئله اجتماعی» است و نه واقعیت آن. بنابراین هر جامعهشناسی برای نظریهپردازی با یک مسئله روبهرو است و همین سؤال در صورتی که واجد شرایط، مورد قبول و در چهارچوب مکتب وی باشد، «اجتماعی» تلقی میشود و تلاشهای وی معطوف به پاسخگویی به آن است. البته قطعاً مسئله اجتماعی هیچگاه به اندازه کافی روشن نیست. در واقع سه دلیل ذهنی، تاریخی و سیاسی، تعریف مسئله اجتماعی را با دشواری مواجه ساخته است. تفاوتهای ذهنی سبب میشوند موضوعی که برای یک گروه مسئله تلقی میشود، برای گروه دیگر به عنوان مسئله طرح نگردد. بنابراین ما نمیتوانیم یک تعریف مشخص، دقیق و جهانشمول برای مسئله اجتماعی ذکر کنیم. همچنین مسائل اجتماعی طی زمان تغییر ماهیت میدهند و نمیتوان در تعریف، یک صورت ثابت برای آن فرض کرد. نهایتاً آنچه که از نظر سیاسی مشکلساز بوده، همانا صلاحیت تشخیص مسئله اجتماعی است. بدین معنا که چه کسانی باید تشخیص مسئله اجتماعی از غیر آن را بر عهده بگیرند؟ طبیعی است تغییر تشخیصدهندگان، تغییر دیدگاهها و منافع را در پی دارد که همین موضوع سبب میشود که مصادیق نیز تغییر یابند. عامل دیگری که نقش اساسی و مهم در تشخیص و تعریف مسئله اجتماعی دارد، تفاوت دیدگاههای متفکران و جامعهشناسان است، که از یک سو متأثر از تفاوتهای تشخیص آنان و از سوی دیگر متأثر از تعلقخاطر فکری و حتی سیاسی آنان به یک مکتب و حکومت خاص است.
با توجه به مطالب مذکور در مورد مسئله اجتماعی و پدیدههای نوظهور موارد زیر به عنوان جمعبندی ورود به مباحث مسئلهشناسانه در آیندهپژوهی اشاره خواهد شد:
* مسئله اجتماعی مولود تغییرات اجتماعی در جامعه است؛
* تنوع و کثرت مسائل اجتماعی در کشورهای مختلف از یک سو و اختلاف دیدگاههای متفکران، جامعهشناسان و سیاستمداران از سوی دیگر، مانع از شکلگیری زمینه برای دستیابی به یک اجماع در مورد مفهوم مسئله اجتماعی میشوند؛
* مسئله اجتماعی موضوع کلان را در بر میگیرد و برای پاسخ به آن نیازمند اطلاعات تاریخی و مقایسهای هستیم.
ابعاد مسئلهشناختی پدیدههای نوظهور
اکتشاف، ابداع، بررسی، ارزیابی و پیشنهاد آینده ممکن، محتمل و مرجح پدیدهها به عنوان اهداف کلان آیندهپژوهی در کانون و محور فعالیتهای آیندهپژوهانه قرار دارد. در این راستا، پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت پدیدههای نوظهور مستلزم اتخاذ رویکرد سیستمی و پدیدهشناختی نسبت به ابعاد مختلف مسئلهشناختی پدیدههای نوظهور در یک چارچوب کلگرایانه میباشد.
این ابعاد مسئلهشناختی عبارتاند از:
ماهیتشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت سرشت، ماهیت، ویژگیها و مؤلفههای پدیدههای نوظهور؛
علتشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت علت یا علل رویدادی، وجودی و یا بقاپذیری پدیده نوظهور؛
کارکردشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت عملکردها، کارکردها و نقشهای پدیدههای نوظهور؛
پیامدشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت آثار و پیامدهای پدیدههای نوظهور بر محیط، انسان و سایر پدیدهها؛
فرآیندشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت مراحل پیوسته و نظاممند شکلگیری و ظهور پدیده نوظهور؛
روندشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت الگوی تغییر منظم متغیرها و پارامترهای پدیدههای نوظهور؛
ساختارشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت ساختار، ارکان، عناصر، انتظام، انسجام و پیکربندی پدیدههای نوظهور؛
مکانشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت مکان و فضای جغرافیای شکلگیری و وقوع پدیدههای نوظهور؛
زمانشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت زمان شکلگیری، وقوع و استقرار پدیدههای نوظهور؛
تکاملشناسی:
پردازش، اکتشاف، توصیف، تبیین، ارزیابی و شناخت چرخه حیاط و سیر تکوین، تحول و رشد پدیدههای نوظهور.
پس از معرفی ابعاد مسئلهشناسی پدیدههای نوظهور و با تأکید بر اهداف این نوشتار لازم است فرایند اکتشاف، توصیف، و تبیین پدیدههای نوظهور چالشآفرین آینده ایران در مسیر پیشرفت را ترسیم نمود. سپس مسائل نوظهور باز دارنده و پیشبرنده حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب جامعه ایران (که منتج از چنین پدیدهای نوظهور میباشد) را معرفی کرد.
نتیجهگیری:
پیشرفت فرایند تغییرات همه جانبه است که به تحول در چارچوبهای ذهنی، حوزههای ارزشی و ساختارهای نهادی جامعه منتهی میشود و پیامدها و آثار آن در قلمروهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تبلور مییابد و منعکس میشود. در این راستا، هدفمندی، روشمندی و جهتمندی فرایند پیشرفت و تغییرات مستلزم آیندهپژوهی است و به آیندهپژوهی نیز منجر میشود. تغییر و تحول، از دید آیندهپژوهی، از یک سو به فرایندهای پویایی اطلاق میشود که زیربنای پیشرفتهای مبتنی بر فناوری هستند و از سوی دیگر، تحول در شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم را در بر میگیرد. در این راستا، پدیدههای نوظهور با برخورداری از قابلیت گسستسازی و مختلسازی تفکرات، برنامهریزیها، فرایندها و مکانیسمهای پیشرفت از اهمیت فزایندهای برخوردار میباشند. پدیدههای نوظهور به پدیدههای نوآیند، پویا و تحولآفرینی اشاره دارند که نظامها و نظمهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار میدهند و تغییرات اجتنابناپذیری را در پیوستار زمانی حال و آینده موجب میشوند. آثار و پیامدهای چنین تغییراتی سبب میشود تا پردازش، پیشبینی، شناسایی و مدیریت این پدیدهها به منظور راهبری و هدایت اثربخش و کارآمد فرایند پیشرفت ضروری کند.
نظر شما