خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی، ۹ اردیبهشت ماه، سالروز ولادت یکی از برگ مردان خلف گیلان است. مردی که زمانی با علی اکبردهخدا همکاری می کرد و زمانی خود «لغتنامه معین» را تدوین نمود.
محمد معین، در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، در خانواده عالم پرور، «معین العلما» و در« محله زرجوب» شهر رشت به دنیا آمد. وی، یکی از شاگردان همشهری اش، استاد ابراهیم پورداود بود. معین، به سفارش «علامه قزوینی» با «علی اكبر دهخدا» در تدوین لغت نامه همكاری می كرد و این همكاری تا سال ۱۳۳۴ به مدت ۱۰ سال یعنی تا روز فوت دهخدا ادامه داشت.
پس از آن دکتر معین، خود کمر همت بست و لغتنامه دیگری با عنوان لغتنامه معین نوشت. متاسفانه عمر پربار دکتر معین کوتاه بود و لغتنامه اش زمانی منتشر شد که وی از این جهان چشم فروبسته بود. تلاش های معین بعد از فوتش، به همت شادوران «جعفر شهیدی» منتشر شد.
یکی از اقدامات دکتر معین در جمع آوری و تدوین لغتنامه، استفاده از مطلعین و معمرین محلی در جمع آوری واژگان بود. بعنوان نمونه، در بخش مقدمه فرهنگ معین نام «ابوالحمد» ذکر شده است. از وی به عنوان کسی که در حوزه فلسفه و عرفان به معین یاری رسانده، یاد می شود.
«نجم الدین ابوالحمد» پسر شیخ محمد واعظ معروف به صدرالواعظین، در شهرلنگرود، دفتر اسناد رسمی داشت. به گفته، دکتر محمدرضا عرب زاده بحری، نویسنده کتاب «لنگرود در خاطره ها»، دکتر معین به منزل ابوالحمد رفت و آمد می کرده است. او در این باره می گوید: ابوالحمد همسایه مجاور ما بود و هر زمان که دکتر محمد معین به لنگرود می آمد، در منزل ابوحمد ساکن می شد و افراد مختلفی که در زمینه های مختلف به دکتر معین برای جمع آوری لغات همکاری می کردند، در خانه ابوحمد جمع می شدند و لغات گردآوری شده به دکتر معین تحویل داده می شد و دسته بندی و تدوین آن در خانه ابوحمد انجام می شد.
معین علاوه بر جمع آوری واژگان، توانست با ارایه طرح جدیدی در دستور زبان فارسی، کار بزرگی انجام دهد. محمد معین در روز ۹ آذرماه ۱۳۴۵ در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشكده ادبیات دانشگاه تهران ، بیهوش شد. اغمایی که پنج سال طول کشید و در نهایت در سیزدهم تیرماه ۱۳۵۰ در بیمارستان فیروزگر به رحمت ایزدی رفت.
کوچه شهید «گلبندی حقیقت» در محله «زرجوب» رشت، کوچه ای است که منزل پدربزگ معین در آن قرار داشت. خانه ای که محمد و برادرش پس از فوت والدینشان در آن خانه بزرگ شدند. این خانه تا چند سال پیش هم سرپا بود. ولی در گذر زمان بخشی از خانه نوسازی گردید و سقف بخشی از بنا هم فروریخت.
درخواست ها و نوشتن ها برای یادبود بزرگان این شهر، در این سالها در حد وعده مدیران باقی مانده است. ازآنجا که مطالبات شهروندان بسیار به حداقل رسیده است، مطالبه خرید خانه دکتر معین و یا ایجاد بنیادی به نام دکتر معین در محله زرجوب رشت، به نصب سردیس و یا تابلوی یادمان تنزل پیدا کرده است.
چندسالی است، لزوم نصب سردیس یادمانی از دکتر معین در ابتدای کوچه یاد شده، از متولیان فرهنگی تقاضا می شود و هرسال با آمدن و رفتن مدیران جدید، بازهم در سالروز ولادت استاد مسلم زبان و ادب فارسی این درخواست تکرار می شود. اگر خرید و یا مرمت خانه های تاریخی و یا خانه بزرگان این شهر در توان متولیان فرهنگی نیست، لااقل می توانند جانمایی مناسبی از مکان های تاریخی این شهر داشته باشند.
کوچه پس کوچه های رشت، پر است از یاد و خاطره کودکانی که بعدا مصدر خدمات بزرگی شدند. خدماتی که رشت به اولین بودن آنها می بالد. نصب تابلویی در محله سبزه میدان رشت برای یادبود استاد ابراهیم پورداود، نصب تابلو در محله پیرسرا به یاد نمایشنامه نویس شهیر گیلان، اکبر رادی و یا تابلویی به یاد تدوین گرد لغتنامه دهخدا، حداقل درخواستی است که دست کم در توان مدیریت شهرداری است.
نظر شما