خبرگزاری شبستان،جهان اسلام: رئیس جمهوری آمریکا به تدریج به یک کپی از ترامپ در مورد سیاست خاورمیانه تبدیل شده است .بایدن از سیاست امضای خود یعنی توافق هسته ای با ایران دور شده و به سمت عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل که بخش عمده ناتمام توافق نامه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا است ،حرکت می کند.
با این کار سیاست خاورمیانه ای بایدن قابل تشخیص از ترامپ نخواهد بود. قطر دیگر مورد تحریم نخواهد بود ، اما ایران تحت تحریم های حداکثری باقی خواهد ماند و تمام توجه آمریکا به افزایش پیوندهای اسرائیل با منطقه خواهد بود.
با وجود همه جاه طلبی ها در خصوص حمایت از مستبدان نامشروع میراث ترامپ در خاورمیانه ماندگار است و بایدن که عربستان را محرم می داند نیز همان راه ترامپ را دنبال می کند.
مقامات دولت بایدن اخیرا در مورد موضوع مهم انتقال دو جزیره استراتژیک اما خالی از سکنه از مصر به عربستان سعودی صحبت کرده اند.
زمانی که مصر پنج سال پیش تصمیم گرفت دو جزیره مورد مناقشه تیران و صنافیر در دریای سرخ را به عربستان سعودی منتقل کند، اعتراضات در قاهره آغاز شد. این اقدام مصریها را خشمگین کرد و آنها این معامله را امتیازی برای عربستان در ازای ادامه حمایت مالی از رژیم ورشکسته عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور این کشور میدانستند.
گفته می شود که مک گورک، هماهنگ کننده کاخ سفید برای خاورمیانه و شمال آفریقا مذاکرات محرمانه بین عربستان سعودی، اسرائیل و مصر بر سر انتقال جزایر را رهبری می کند.
تیران و صنافیر کنترل تنگه تیران را در دست دارند، گذرگاه حساس آب به بنادر عقبه در اردن و ایلات در سرزمین های اشغالی . این جزایر به عنوان بخشی از معاهده صلح 1979 بین اسرائیل و مصر غیرنظامی شدند، که به اسرائیل اجازه می دهد در مورد ادامه کار یک نیروی چند ملیتی متشکل از ناظران که در جزایر گشت زنی می کنند و از باز ماندن گذرگاه اطمینان می دهند، اظهار نظر کند.
همانطور که تا به حال به خوبی مشخص شده است، ولیعهد و پادشاه آینده عربستان سعودی، محمد بن سلمان ، عادی سازی با اسرائیل را به عنوان هدف اصلی سیاست خارجی خود قرار داده است.
سر زدن به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل در جلسات مخفیانه، مسیر شاهزاده جوان برای به رسمیت شناختن نام خود توسط کاخ سفید و ایجاد رابطه با خاندان ترامپ بود.
اما پدرش، ملک سلمان، هنوز مالکیت و افتخار به واسطهگری عربستان سعودی در ابتکار صلح عربی دو دهه پیش را حفظ کرده است که وعده داده بود اسراییل را تنها از طریق مذاکره با فلسطینیان به رسمیت میشناسد.
این آخرین فرصت جدی برای توافق صلح منطقه ای بود و در آن زمان توسط اسرائیل نادیده گرفته شد. توافقنامه «ابراهیم» این اصل را با به حاشیه راندن فلسطینی ها که سرنوشت آنها به معاملاتی که بین امارات، مصر، بحرین، مراکش و اسرائیل انجام می شود بی ربط است ، معکوس کرده است.
بایدن که کار دولت خود را با تکرار نگرانی های ملک سلمان در مورد توافق ابراهیم آغاز کرد ، اکنون به طور فزاینده ای از عربستان حمایت می کند.
البته، بایدن در سفر آتی خود به سرزمین های اشغالی و خلیج فارس، آیین های مربوطه را انجام خواهد داد و با محمود عباس، رئیس جمهوری فلسطین که حاضر به بازنشستگی یا اجازه برگزاری انتخابات آزاد فلسطینی ها نیست، دیدار خواهد کرد.
اما هدف اصلی این دیدار فشار برای عادی سازی عربستان با اسرائیل است.
این در حالی است که نظر هیچ شهروند سعودی، فلسطینی یا مصری در مورد معاملاتی که بر سرشان بسته میشود و تأثیر عمیقی بر زندگی آنها خواهد داشت ،اهمیت ندارد .
واقعیت برای نسل جدید فلسطینی ها این نیست که به کدام رهبر رای می دهند یا امیدیبه این رهبران دارند بلکه آنها خودشان وارد میدان شده اند تا حسابشان را با اسرائیل تسویه کنند.
تنها انتخابی که برای آنها باقی می ماند این است که چه شکلی از مقاومت در برابر اشغالگری اتخاذ کنند. آنها امیدی به رسیدن به رهایی از طریق دیگر ندارند. بنابراین انتخاب آنها این است: اکنون به سرعت در حملات به شهرک نشینان، سربازان یا غیرنظامیان اسرائیلی بمیرند، یا به آرامی در زیر اشغال جان خود را از دست بدهند.
نه اسرائیل، نه آمریکا و نه هیچ کشور عربی پاسخی برای آنها ندارند. گزارش در مورد درگیری، همانطور که شیرین ابوعاقله برای الجزیره انجام داد به منزله دادگاهی کردن تک تیرانداز اسرائیلی است که الجزیره اکنون آن را به عنوان جنایت جنگی به دادگاه بین المللی کیفری می آورد.
دفن جسد او به معنای محاکمه ضربات و گلوله های پلیس اسرائیل است. به اهتزاز درآوردن پرچم فلسطین ظاهرا اکنون مجوز نیروی کشنده برای کسانی است که از اسکورت های شدید پلیس برای رژه پرچم های اسرائیل در سراسر محله های فلسطینی استفاده می کنند.
بایدن در پاسخ به این سوال که به طور خاص حملات پلیس به حاملان تابوت را محکوم کند، پاسخی مشابه ترامپ داد: «من همه جزئیات را نمیدانم، اما میدانم که باید بررسی شود.»
زمانی که ترامپ با شواهدی مواجه شد که نشان میداد، بن سلمان دستور قتل روزنامهنگار «جمال خاشقجی» را صادر کرده بود، جمله ای مشابه گفت: «شاید ولیعد در مورد این قتل میدانست و شاید هم نمیدانست. ما ممکن است هرگز از تمام حقایق مربوط به قتل آقای جمال خاشقجی مطلع نشویم.»
هر دو رئیسجمهوری ایالات متحده به طور عمدی و مداوم به راه دیگری برای تقویت اتحاد بین دو نیروی کم ثبات در خاورمیانه یعنی اسرائیل و عربستان سعودی نگاه میکنند. اینکه تا چه زمانی بایدن بتواند به رویدادهایی که در بیت المقدس در شرف وقوع است نگاه کند، بحث دیگری است.
روز یکشنبه، یک رژه قدرتمند از پرچمهای اسرائیل در محله مسلمانان شهر قدیمی، در مراسمی که به عنوان راهپیمایی پرچم روز بیت المقدس شناخته میشود، به نمایش گذاشته میشود.
همین رژه سال گذشته جرقه جنگ با غزه و درگیری بین باندهای بیدار مسلح شهرک نشینان و فلسطینی ها در شهرهای مختلط در سراسر اسرائیل را برانگیخت که در آن 232 فلسطینی از جمله 54 خردسال و 38 زن در طوفان آتش کشته شدند.
یهودی سازی قدس شرقی اشغالی، یورش هفتگی پلیس به مسجد الاقصی، درخواست برای برچیدن قبه الصخره، حملات به فلسطینی هایی که پرچم ملی خود را به اهتزاز در می آورند - همه این ها شهر را به بمبی بسیار قوی تر تبدیل کرده است.
سیاست خارجی ایالات متحده در سه دهه اخیر بارها و بارها غافلگیر شده است. آمریکا از نتایج حمله به عراق غافلگیر شد. از فروپاشی ناگهانی کابل پس از صرف زمان و هزینه بسیار برای حمایت از آن غافلگیر شد. از حمله ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به اوکراین غافلگیر شد.
اما عده کمی می توانند ادعا کنند که از وقوع انتفاضه سوم بر سر بیت المقدس شگفت زده شده اند، حداقل دولت بایدن هرگز نمی تواند چنین ادعایی داشته باشد.
فقط 16 ماه طول کشید تا بایدن در خاورمیانه به ترامپ تبدیل شود. اگر نرون امروز زنده بود، با دیدن بایدن در حالی که بیت المقدس در حال سوختن است، لبخند می زد.
نظر شما