به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران در چهارمین نوبت از هفتمین فصل برگزاری «پاتوق فیلم کوتاه» که دوشنبههای هر هفته به همت انجمن سینمای جوانان ایران در پردیس سینمایی چارسو برگزار میشود، روز دوشنبه 9 خردادماه فیلمهای کوتاه «هلو» ساخته مهدی حسینخانی، «کبود» به کارگردانی علی توکلی، «دوآلپا» ساخته محمدرضا مرادی و انیمیشن کوتاه «خولانهوه» ساخته هژیر اسعدی به نمایش درآمد و با حضور سعید قطبیزاده منتقد سینما مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
* مخاطبانی که برای فیلم کوتاه نعمت هستند
سعید قطبیزاده منتقد سینما هم در ابتدای صحبتهای خود ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری نشستهای پاتوق فیلم کوتاه خطاب به حاضران گفت: هر کس با هر انگیزهای اینجا حاضر شده، به فیلم کوتاه و سازندگان آن افتخار داده است به ویژه در شرایطی که این فیلمها امکان دیده شدن ندارند و حضور مخاطبانی مانند شما یک نعمت است.
این منتقد در ادامه به طرح نکاتی درباره فیلم «هلو» پرداخت و گفت: جامپکات در کارگردانی خطرناک است. درست است که فیلمسازی مانند گدار در فیلمهای اولیه خود استفادههایی هوشمندانه از جامپکات میکند اما اینجا و در تجربههای نخستین بهتر است کارگردانی را بهصورت پایهای و براساس الگوهای کلاسیک تجربه کنیم. اینها مشق فیلمسازی است.
قطبیزاده گفت: بازیگر اگر بهدرستی هدایت شود میتواند بسیاری از ضعفهای فیلم را بپوشاند. شما اگر فیلمنامه خوبی نوشته باشید و شخصیت خوبی هم در آن پرداخته باشید، اما انتقال حسی درستی توسط بازیگر صورت نگیرد، همه تلاش شما روی هوا میرود.
* لاکپشتهایی که قربانی میشوند
سعید قطبیزاده در ادامه درباره فیلم «کبود» بیان کرد: نکته مثبت این فیلم، در فیلمنامه است و نکته منفی آن هم در فیلمنامه است. نکته مثبت این است که این کار یکی از بهترین فیلمهای کوتاه است که شروع و میانه و پایان درستی متناسب با اهداف و فلسفه فیلم کوتاه دارد. در این فیلم قصه با مقدمه درستی روایت میشود، پرورش درستی هم دارد و نتیجهگیری درستی هم میکند. با اطمینان میگویم 90 درصد فیلمهای کوتاه ایرانی این ویژگی ساده را ندارند. اما ایراد این فیلم هم در همین فیلمنامه است.
قطبیزاده با اشاره زاویه نگاه انتقادی فیلم نسبت به مسائل جامعه توضیح داد: وقتی شخصیتپردازی زیادی در فیلم کوتاه داریم، برخی شخصیتها از بین میروند. در جنوب که بودم متوجه شدم وقتی میخواهند میگو شکار کنند، کلی لاکپشت میمیرد، چرا که لاکپشتها هم زیاد هستند و هم تنبل. فیلم «کبود» هم همین مشکل را دارد و برای رسیدن به دو شخصیت اصلی، تعداد لاکپشت را میکشد! شخصیتهایی را در کار به عنوان آکسسوار داریم نه آدمهایی هویتمند. در مجموع اما فیلم قابلیت ارتباط با اقشار مختلف را دارد.
* فقدان جسارت در نزدیک شدن به الگوهای ژانر وحشت
سپس نوبت به نقد «دوآلپا» به کارگردانی محمدرضا مرادی رسید.
قطبیزاده در این بخش گفت: من از این فیلم خوشم آمد چون اساسأ هم فیلم ترسناک دوست دارم و هم اینکه فقدان جسارت در بین فیلمسازان ایرانی برای نزدیک شدن به الگوهای ژانر ترسناک همیشه برایم نشاندهنده خفت سینمای ایران بوده است، این موضوع نشان میدهد که چقدر ما تنوع ژانری نداریم این در حالی است که تعداد زیادی کتاب درباره تاریخ ژانر داریم، ما فیلمهای متنوعی در جشنواره کن و اسکار میبینیم ولی هیچوقت از خودمان نمیپرسیم چرا فیلمهای ما مدام درباره موضوعات خانوادگی و کمدی است به طوری که ما کلا در سینمای خودمان سه ژانر بیشتر نداریم به نحوی که سایر ژانرها در ایران وجود ندارد، این همه فیلمهای روز جهان را نگاه میکنیم ولی هیچکس تعجب نمیکند که چرا چنین فیلمهای در ایران ساخته نمیشود؟
* انیمیشن در ایران یتیم است
در ادامه فیلم کوتاه «خولانهوه» به کارگردانی هژیر اسعدی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
قطبیزاده با بیان اینکه «خولانهوه» فیلم خوش ایدهای است مطرح کرد: انیمیشن در ایران دقیقا وضعیت یک بچه یتیم را دارد و در ایران حمایت نمیشود مگر اینکه دولتی باشد. سفارشدهنده دولتی هم از انیمیشنی حمایت نمیکند مگر آنکه مطابق فرموده و سفارشها باشد. این معضل بزرگ انیمیشن در ایران است و من واقعا بابت آن نگران هستم. نگران همه بچههایی که فارغالتحصیل انیمیشنسازی از دانشگاههای ایران هستند و کلی ایده برای کار دارند و کلی شوق برای ساخت انیمیشنهای درجه یک دارند اما مجبورند یا سراغ سرمایههای شخصی بروند یا اگر نهادی از آنها حمایت میکند، این حمایت مقطعی و غیرمداوم است.
بخش پایانی این نشست به پرسش و پاسخ علاقمندان حاضر در سالن درباره فیلمهای به نمایش درآمده با حضور منتقد مهمان اختصاص یافت.
نظر شما