دلايل مخالفان اسلامي سازي علوم انساني و پاسخ آنها

حجت الاسلام ساجدی گفت: اندیشمندان علوم تجربی به توصیف واقعیات تجربی اکتفا نکرده بلکه آن را به متافیزیک متصل کرده اند و می گویند هدف از فيزيکدان بودن اين است که اصولي را كه بر طبق آن جهان كار مي كند را بشناسيم.

حجت الاسلام «ابوالفضل ساجدی» در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در خصوص دلايل مخالفان اسلامي سازي علوم انساني گفت:كار علم توصيف و تبيين واقعيات است و به وجود خدا كار ندارد بلكه نسبت به آن ساكت است.

 

این عضوء هیئت علمی  موسسه علمی پژوهشی امام خمینی (ع) اظهار کرد:اين سخن در صورتي صحيح است كه انديشمندان علوم تجربي به توصيف اكتفا كنند مثلا فقط در صدد بيان فورمول شيميايي عناصر جهان مادي باشند، در اين صورت اسلامي يا غير اسلامي بودنِ علم، معنا ندارد. اگر چنين بود كتب علمي به كاتالوگهايي از يافته هاي تجربي تبديل مي شد كه غالبا ارتباطي با هم ندارند. اين در حالي است كه غالب دانشمندان برجسته گذشته و معاصر  به توصيف پديده ها اكتفا نكرده اند و از مطالعه طبيعت درصدد نيل به نگر ش كلي در باب جهان برآمده اند.

 

وی تصریح کرد: از اينشتين كه از قهرمانان فيزيك اول قرن بيستم است تا «ويتن»  كه از قهرمانان فيزيك آخر قرن بيستم است اين خواسته مشترك را مي شنويم كه هدف آنها از مطالعه طبيعت، فهم جهان طبيعت است.

 

حجت الاسلام ساجدی در ادامه افزود: به زبان اينشتين من مي خواهم بدانم خدا چگونه جهان را آفريد. من به اين يا آن پديده، يا طيف اين يا آن عنصر علاقه اي ندارم. من مي خواهم افكار خدا را بدانم. بقيه جزييات هستند.

 

این عضوء هیئت علمی موسسه علمی پژوهشی امام خمینی (ع)؛بیان کرد: اندیشمندان علوم تجربی به توصیف واقعیات تجربی اکتفا نکرده بلکه آن را به متافیزیک متصل کرده اند. برای مثال، «ويتن»  كه از قهرمانان فيزيك آخر قرن بيستم است می گوید: "هدف از فيزيکدان بودن اين نيست كه بياموزيم چگونه چيزها را محاسبه كنيم، بلكه هدف اين است كه اصولي را كه بر طبق ان جهان كار مي كند بشناسيم."

 

وی ادامه داد: چنانچه مشاهده کردید، دانشمندان در صدد بيان نظريه هاي جهان شمول و وارد كردن مفروضات متافيزيكي هستند.

 

حجت الاسلام ساجدی  تصریح کرد: اسلام با واقعيات تجربي مخالفتي ندارد اما هر نوع جهان بيني کلی كه مبناي استنتاجات دانشمندان باشد قابل قبول نيست، بلکه برخی از آنها مردود است. به گفته پيتر مور  "چيزي كه مشخصه فرهنگ جديد است، باريك شدن حوزه علم و ظهور علم زدگي است كه داده هاي علمي را بر طبق ماترياليسمي كه بر علم حاكم كرده است، تعبیر می کند نه اينكه آن را از اين داده ها استنتاج كرده باشد."

 

 

 

 

 

 

کد خبر 1189610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha