خواص حرز امام جواد(ع) که باعث دفع آسیب ها و زیان هاست

ضرابی گفت: حرزدر زبان فارسی به مکانی گفته می‌شود که به طوری حصار یافته و مستحکم باشد که اشخاص با ورود به آن از آسیب ها و خطرات محفوظ باشند

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ امام نهم كه نامش «محمد»، كنیه اش «ابو جعفر» و معروف‏ترین القاب او «تقی» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 هجری قمری در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود. پدر آن حضرت «امام علیّ بن موسی الرضا علیهما السلام» امام هشتم شیعیان بود. مادر او نیز «سبیكه» نام داشت كه از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر اکرم(ص) به شمار می رفت و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری كه امام رضا - علیه السلام - از او به عنوان بانویی منزه و پاكدامن و با فضیلت یاد می كرد.لذا در این خصوص با حجت الاسلام دکتر «ایمان ضرابی» پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود

برخی از فضائل و کرامات امام جواد عليه السّلام را ذکر کنيد:

خب البته در کتابهای روایی ما که با گرایش فضائل اهلبیت (ع) گردآوری شده در خصوص کرامات حضرت جواد (ع)اخبار فراوانی وارد شده که به دوموردی که جناب شهرآشوب وشیخ مفید در کتابشان آورده اند بسنده می کنم .

«محمد بن میمون» یکی از همراهان امام رضا (ع) در ایام حج در مکه بود. در آن هنگام امام رضا (ع) هنوز به سفر اجباری خراسان نرفته بود. او که از نور چشمانش محروم بود، می گوید: پس از مراسم حج، من با امام رضا (ع) خداحافظی می کردم که در آن حال به امام عرض کردم: می خواهم از مکه به مدینه بروم، دوست دارم برایم نامه ای نوشته و مرا به حضرت جواد (ع) معرفی کنید. امام تبسم کرد و نامه ای برایم نوشت. من به مدینه آمدم. کارگزار امام جواد (ع) آن حضرت را به نزد ما آورد. من نامه را به آن کودک بزرگمنش دادم. او به خدمتکارش فرمود: آن نامه را باز کن! او مهر از نامه برداشت و آن را باز کرد و در مقابل امام جواد (ع) قرار داد. حضرت به نامه نگاهی انداخت و در آن حال به من متوجه شده، فرمود: ای محمد! وضع چشمانت چطور است؟ گفتم: ای پسر رسول خدا همانطور که مشاهده می کنید من از چشم و از نعمت بینایی بی بهره ام.

 

حضرت جواد (ع) در آن لحظه دستان کوچکش را نزدیک آورد و به چشمانم کشید. از یُمن برکت آن بزرگوار چشمانم شفا یافت و بینایی ام بازگشت. من از خوشحالی دست و پای آن گرامی را بوسیدم و در حالی از امام جواد جدا شدم که کاملاً همه جا را می دیدم.درخبری دیگر نیز آمده که شخصی بنام «علی بن خالد» می گوید: مدتی من در شهر سامرا بودم. در آنجا شنیدم مردی را از شام با قل و بند و زنجیر آورده اند و در سامرا حبس کرده اند. می گفتند که او ادعای نبوت کرده است. من با شنیدن این خبر کنجکاو شده و به محل حبس او رفتم. پس از تلاشهای فراوان و راضی کردن مأموران موفق شدم تا با مرد زندانی ملاقات نموده و حال و روزش را از زبان خودش بشنوم. با او صحبت کردم و متوجه شدم که او شخصی بیهوده گو و غیر معتدل نیست؛ بلکه دارای فهم و شعور و منطق است.

 

گفتم: اگر ممکن است قصه ات را برایم بگو و علت دستگیریت را توضیح بده! او گفت: من مدتی در سرزمین شام و محل رأس الحسین (ع) به عبادت و نیایش اشتغال داشتم. در یکی از شبها که در محراب ذکر خدا می گفتم، شخصی به نزدم آمد و گفت: بلند شو با من بیا! من بلند شدم و چند قدم همراه او نرفته بودم که خودم را در مسجد کوفه دیدم! از من پرسید: آیا اینجا را می شناسی؟ گفتم: بله اینجا مسجد کوفه است. او در آنجا نماز خواند و من هم نماز خواندم. سپس او از آنجا بیرون رفت و من هم در پی او رفتم. چند قدمی نرفته بودیم که خودمان را در مسجد پیامبر(ع)دیدیم. او به پیامبرسلام داد و نماز خواند و من هم در پی او سلام دادم و در حرم نبوی نماز خواندم. از آنجا بیرون آمدیم و اندکی راه رفتیم که من خودم را در مکه و در کنار خانه خدا دیدم! در آنجا به همراه او طواف کردم و او دوباره آهنگ حرکت کرد. چند گام نرفته بودیم که خود را در همان محل عبادت قبلی ام در شام دیدم. آن شخص با عظمت از نظرم پنهان شد. من از آن همه کمال و شکوه وی در حیرت بودم و در اندیشه عمیقی فرو رفتم. یک سال پس از آن واقعه، همان شخص را دیدم و با دیدنش خوشحال شدم. او دوباره مرا صدا زد و همانند سال قبل به آن مکانهای مقدس برده و مسجد کوفه و مرقد مطهر نبوی و خانه خدا را زیارت کرده و به جایگاه اولم در شام آورد. هنگامی که می خواست برود دامنش را چسبیده و التماس کردم که: [ای مولای من] تو را قسم می دهم به آن کسی که به تو این همه قدرت و کرامت بخشیده است که قطره ای از آن را به چشم خود دیدم، تو کیستی؟ او گفت: من محمد بن علی بن موسی بن جعفرم.

 

من این خبر حیرت انگیز را با شخصی در میان نهادم و کم کم گزارش به گوش «محمد بن عبدالملک زیّات» از حکمرانان عباسی رسید. او مأمور فرستاد و مرا دست بسته به عراق فرستادند و چنان که می بینی در اینجا هستم و به من تهمت ناروای ادّعای نبوت زده اند.علی بن خالد می گوید: از شنیدن قصه اش دلم به درد آمد و به او پیشنهاد کردم که دوست داری حقیقت را برای حاکم نوشته و توضیح دهم که تو بی گناهی؟ او پذیرفت.من نامه ای نوشتم و احوال او را به «محمد بن عبدالملک زیّات » شرح دادم. او زیر نامه نوشت: به او بگو اگر راست می گویی همان فردی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و مکه برده است، بیاید و تو را از دست مأموران ما برهاند!

 

علی بن خالد می گوید: من از پاسخ حاکم بسیار غمگین شدم و از اینکه نتوانستم به آن مرد بی گناه کمکی کنم متأثر بودم. مأیوس و نگران به منزل رفتم؛ امّا شب نتوانستم بخوابم. صبح زود باز به سوی زندان حرکت کردم تا از احوال آن شخص بی گناه خبری بگیرم و مقداری با او صحبت کرده، از غصه هایش بکاهم و به او آرامش دهم. امّا با کمال شگفتی دیدم مأموران و زندانبانان با دلهره و اضطراب به این سمت و آن سمت می شتابند و مردم زیادی هم آنجا جمع شده اند. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: آن مردی که ادّعای نبوت کرده بود با این همه مأمور و زندانبان دیشب ناپدید شده است و معلوم نیست در زمین فرو رفته یا پرنده ای او را ربوده است! علی بن خالد می گوید: فهمیدم که امام جواد (ع) آن یار وارسته خود را از زندان نجات داده است.شیخ مفید (رحمه الله) پس از نقل این ماجرا اضافه می کند، علی بن خالد که تا آن لحظه به مذهب زیدیه گرایش داشت، با مشاهده این اعجاز آشکار به مذهب امامیه به ویژه امامت حضرت جواد (ع) اعتقاد راسخ  پیدا کرد و در اعتقادش ثابت قدم و استوار گردید.

 

آيا ازدواج امام جواد عليه السلام با دختر مأمون صحّت دارد؟ در صورت صحّت چرا امام-عليه السلام- با دختر چنين شخصي ازدواج کردن؟

بله این ازدواج صورت گرفته و بدون شک این ازدواج علتی داشته که در حد توان به بررسی آن می پردازیم.ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون (ام الفضل) نیز از مسایلی است كه اظهار نظر قطعی درباره آن مشكل است؛ ولی می‌توان برخی عوامل را تأثیر گذار دانست. ازدواج حضرت جواد (ع)با ام الفضل هم از ناحیه حضرت قابل تحلیل است و هم از ناحیه مأمون ،كه چه اهدافی از ازدواج دختر خود با امام جواد (ع) داشت؟ به نظر می‌رسد مأمون اهداف زیر را دنبال می‌كرد:

 

نظارت بر رفتار: مأمون با فرستادن دختر خود به خانه امام می‌خواست آن حضرت را همیشه زیر نظر داشته باشد و دختر مأمون نیز در انجام این رسالت موفق بود، زیرا در خبر چینی گزارشگری متبحر بود.جاذبیت حكومت: مأمون تصور می‌كرد با این وصلت امام جواد(ع)را مجذوب مادیات و امكانات سلطنتی نموده و به قداست و حرمت امام لطمه وارد نماید؛ غافل از این كه امام جواد(ع) یكی از زاهدترین امامان بوده و جذب دستگاه حكومت نمی‌گردید.

 

کنترل شیعیان : دشمنی مأمون با علویان موجب شد كه آنان علیه وی اعتراض نموده و حكومت او را متزلزل كنند. مأمون با این ازدواج قصد داشت خود را علاقه‌مند به امام نشان دهد،‌ در نتیجه شیعیان قیام نكنند.طبیعی بود كه مأمون جهت تحقق اهداف فوق شدیداً امام را تحت فشار قرار داد و برای این وصلت از همة‌ راهكارها و اهرمها بهره گرفت.

 

چه عواملی در ازدواج امام جواد (ع)تأثیر گذار بود؟

اجبار امام به ازدواج: بی تردید ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون خواسته امام نبوده و این ازدوج مانند ازدواجهای معمولی كه مبتنی بر خواست و رعایت شرایط باشد، صورت نگرفت. زیرا امام جواد (ع)می‌دانست كه مأمون پدرش امام رضا (ع)را به شهادت رسانده و یكی از دشمنان خاندان اهل بیت پیامبر (ص) و شیعیان است. از سوی دیگر حكومت مأمون وجاهت قانونی و مشروعیت نداشت.مأمون جهت رسیدن به اهداف خود شدیداً امام را تحت فشار قرار داد و حتی حضرت را تهدید نمود. برخی عقیده دارند كه اگر امام ازدواج نمی‌كرد، ممكن بود امام را ترور كند.گرچه درفرهنگ الهی ائمه (ع)ترس از مرگ وجود ندارد، ولی در آن مقطع زنده بودن و رهبری او نقش بنیادی در حفظ دین و مصالح مسلمانان داشت.

 

حفظ جان شیعیان: یكی از استراتژیهای مهم خلفای اموی و عباسی،‌ شیعه ستیزی بوده و آنان از هیچ جنایتی علیه علویان دریغ نكرده و به آزار و زندانی و قتل آنان می‌پرداختند. از سوی دیگر یكی از سیاست های مهم ائمه (ع) حفظ جان شیعیان بود،‌ چنانكه امام حسن (ع)یكی از علل صلح خویش را حفظ شیعیان بیان نمود.ائمه (ع) سعی می‌كردند با اتخاذ سیاست و راهكارهای منطقی و معقول به حفظ شیعیان بپردازند، گرچه ممكن بود اتخاذ راهكار حفظ شیعیان، شخصیت آنها را زیر سؤال ببرد. شاید امام جواد (ع)از ازدواج با دختر مأمون،‌ حفظ شیعیان را دنبال می‌كرد. طبیعی بود كه مأمون با ازدواج دخترش با امام جواد (ع)تا اندازه‌ای از سیاست خصمانه خود علیه شیعیان پرهیز می‌كرد، زیرا به حسب ظاهر با امام شیعیان رابطة فامیلی بر قرار كرده بود.

 

تكلیف گرایی: بی تردید فعالیت های ائمه (ع)ریشه در انجام تكالیف الهی داشته و همه فعالیتهای آنان مبتنی بر مصالح است. شاید علت ازدواج امام جواد (ع)با ام الفضل بر اساس تكلیف بوده است. ائمه (ع) تكلیف‌ گرا ترین انسانها بوده و در برابر انجام دستور الهی مطیع ترین انسانها بودند؛ از این رو هر گاه برای ائمه از سوی خداوند تكلیف تعیین می‌شد، انجام می‌دادند، گرچه انجام تكلیف به ظاهر برای برخی خوشایند نبوده و حتی عمل ائمه (ع)را زیر سؤال می‌برند. شاید ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون نوعی تكلیفی بود كه تعیین شده بود شاید امام جواد (ع)با این ازدواج در صدد خدمت به مردم و حفظ دین بود؛ امام با نفوذ در مركز حكومت سعی می‌كرد كه شیعیان حفظ شده و تا اندازه ای از سیاست دین ستیزی مأمون جلوگیری نماید و به جامعة دینی خدمت كند. با اتخاذ سیاست های مطقی _ به رغم آن كه با ام الفضل ازدواج نمود، تحقق اهداف مأمون را در خصوص ازدواج دخترش غیر ممكن ساخت.

 

در خصوص خاصیت دعای حرز امام جواد توضیح دهید:

اجازه بدید ابتدا خوانندگان محترم با معنی واژه حرز آشنا شوند؛کلمه حرزدر زبان فارسی به مکانی گفته می‌شود که به طوری حصار یافته و مستحکم باشد که اشخاص با ورود به آن از آسیب ها و خطرات محفوظ باشند و اصطلاحا تعویذ و یا بخشی از آن می‌باشد که موافق با قوانین شرع باشد؛در اصطلاح متون دین اسلام به دعای مکتوبی گفته میشود که باعث دفع آسیب ها و زیان ها و جلب منافع برای به کار گیرنده آن دعا می شود.اما در خصوص خواص حرز معروف امام جواد(ع)که در بین علماء و عموم مردم رایج گشته اجازه بدید از استادم مرحوم  آیت الله بهجت(ره) مطلبی را نقل کنم ایشان فرمودند:بنده در مورد اذکار از «آیت الله قاضی» (استادشان) سوالی نمی‌کردم، ولی بعضی اوقات خودشان بیان می‌کردند. مثلا اینکه دعای حرز امام جواد (ع) که با بسته شدن به بازو سبب ایجاد خاصیت مصونیت می‌شود و دیگر خاصیت دعای حرز جواد (ع)  “استفاده برای خنثی کردن جادو و طلسم” است و البته نکته حائز اهمیت این است که فقط باید به بازو بسته شود.

 

درمورد خواص حرز امام جواد(ع) و فواید آن در جای دیگر فرمودند: به جهت دوری از خطرات و بیماری ها، محافظت از آزار شیطان و اجنه، درمان دیدن کابوس در خواب، باطل کردن جادو و سحر و… به همراه داشتن این دعا توصیه می‌شود. چشم زخم، ایشان همیشه در جواب به سوالاتی که در مورد حسادت، آزار شیطان و اجنه، خواب‌های پریشان و … می‌شد تاکید زیادی به خواندن چهار قل، معوذتین و به همراه داشتن حرز امام جواد(ع)می‌کردند.

 

 

گفت و گو از شهلا رکینی

 

 

 

کد خبر 1190997

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha