به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، عصر روز دوشنبه(۱۳تیرماه) و همزمان با روز ملی دماوند و جشن تیرگان، پیاده گردی کودکان رشت در «محله چمارسرا» آغاز شد. این پیاده روی، چهارمین تور پیاده رشت گردی ویژه مادران و کودکان و با رویکرد آموزشی بود که به همت گروه ادبیات خلاق برگزار شد. این برنامه با هدف آشنایی کودکان با غربیترین محله رشت و عناصر هویت ساز آن همچون؛ بقعه دانای علی، مسجد چمارسرا، تنها پل خشتی باقیمانده رشت و چشمه چمارسرا، بقایای عمارت خان تالش، دباغ محله، باغ سالارمشکات و تنهل برف چال رشت صورت گرفت.
«مهری مهری شیرمحمدی» ضمن ارائه توضیحاتی درباره وجه تسمیه محله چمارسرا گفت: شهر رشت در گذشته بین دو رودخانه زرجوب از شرق رشت به سمت گوهررود در غرب رشت به صورت خطی شکل گرفت و محله چمارسرا غربی ترین حد رشت بوده است.
مدیر اجرایی این برنامه افزود: بنابر یک نظر، نام محله «چومارسرا» و یا «چوب بارسرا» بوده است. رودخانههای رشت در گذشته کار حمل و نقل را هم انجام میداد. در بالادست رودخانه چوب درختان جنگلی را میبریدند و برای مصارف مختلف باید به شهر میرسید. برای حمل آسان، تنه درختان بر آب رودخانه افکنده میشد و گوهررود چوبها را پایین میآورد.
وی یادآور شد: در قدیمیترین نقشه رشت- که سال ۱۲۴۹ خورشیدی کشیده شده - مسجد چمارسرا و قبرستان پیرامون آن مشخص شده است. این گورستان بعد از احداث خیابان بیستون در دهه ۴۰ از بین میرود و مزار فرد پرهیزگاری که مردم به او ارادت داشتند، به نام بقعه دانای علی در وسط بلوار باقی میماند. مسجد چمارسرا نیز تا دهه ۴۰ معماری بومی داشته و مناره کوتاهی همچون مسجد گلدسته ساغریسازان داشت که در نوسازی تخریب کردند. پل خشتی چماسرا، بهعنوان تنها بنای تاریخی این محدوده بازدید شد. اما این پل دوره قاجار که تنها راه ارتباطی رشت به سمت فومن بود، در حصار پل آهنی جدید و تاسیسات اداره برق و آب مدفون مانده است.
شیرمحمدی در این باره گفت: ۱۶پل خشتی بر رودخانه های رشت احداث شده بود که همگی تخریب شده اند و پل خشتی چمارسرا به دلیل ثبت در فهرست آثار ملی هنوز پابرجاست. ولی همانطور که می بینید، بدرستی قابل مشاهده نیست و بخش های زیادی از جانپناه آن فروریخته و مستلزم مرمت اساسی است.
وی، با اشاره به فضاسازی بخشی از محله چمارسرا در قسمتی که بقایای عمارت خان تالش باقی مانده است، افزود: بازآفرینی این پل خشتی و ادامه فضاسازی اطراف پل توسط مدیریت شهری ضروری است اما پیش از آن ادارات خدمات رسان می باید تاسیسات خود را جابجا کنند. چشمه چماسرا، یکی از چشمه های آب شرب غرب رشت است که تا دو دهه پیش نیز اهالی آب آن را استفاده میکردند. این چشمه در گودالی در غرب پل خشتی قرار گرفته و روی این چشمه جوشان، سقف طاق ضربی ایجاد کرده بودند تا آب پاکیزه بماند و یک لوله آب را به بیرون هدایت میکرد. اما از وقتی پمپ بنزین چمارسرا احداث شد، بنزین به حریم چشمه نشت و آب شیرین و پاک غیرقابل شرب شده است.
مدیر اجرایی تور، با اشاره به دیگر کارکردهای گوهررود گفت: در نزدیکی باغ سالار مشکات، یک کارگاه دباغی قرار داشت که پوست احشام را به منظور تولید چرم به آن میآوردند و در آب رودخانه شست وشو میدادند. اگرچه از آن دباغخانه چیزی نمانده ولی نمادهای آن در نامگذاری «کوچه چرمچی» باقی مانده است.
بازدید از باغ «حسینعلی سالار مشکات»، مالک باغ مشکات، از دیگر بخشهای پیادهروی بود. تنها یخچال طبیعی رشت در این باغ قرار دارد. مهری شیرمحمدی درباره کارکرد آن گفت: یخچالهای طبیعی در گیلان در واقع «برف چال» بودند. گودالهای عمیقی کنده میشد و دور آن را درخت آزاد میکاشتند. در زمان بارش برف، برفها را به داخل گودال هدایت و روی آن را گیاه کرف و سبوس برنج ریخته و فشرده می کردند. ریشه درختان به تصفیه کمک میکرد و برگها نیز سایهانداز برف چالی بود که تابستانها رویش را باز میکردند و یک کارگر مسئول تقسیم و فروش یخ مورد نیاز مردم بود. در گذشته محلات مختلف برف چال داشتند اما به مرور زمان همه این گودال ها پرشدند و برف چال باغ مشکات تنها یخچالی است که اگر میراث فرهنگی آن را ثبت نمی کرد، آن هم تخریب میشد.
در پایان این پیاده روی، یکی از کودکان بنام «رومینا سبحانی پور»، پیرامون اسطوره آرش کمانگیر و فداکاریهای او در مشخص کردن مرز ایران و توران سخن گفت که بر بلندای «کوه دماوند» رفت و جانش را در چله کمان نهاد و تیرش سرزمینهای تصرف شده توسط توران را بازپس گرفت. سبحانی پور، همچنین، پیرامون آئینهای جشن تیرگان به پاس آرش کمانگیر سخن گفت.
مدیر گروه ادبیات خلاق درباره تیرگان توضیح داد: تیرگان عموما مطابق با ۱۳تیرماه است و آنگونه که ابوریحان بیرونی نوشته، روز بزرگداشت نویسندگان، روز فرشته باران آور و روزی بود که آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران و توران تیر انداخت. به همین دلیل مراسم امروز در کنار چشمه چمارسرا و رودخانه گوهررود برگزار شد.
دلارام جباری که کوزهای آب با خود داشت، یکی از رسوم کهن یعنی فال کوزه را برای کودکان اجرا کرده و اضافه کرد: در این روز دختران جوان، کوزههای خود را از آب چشمه پر میکردند و روی آن را با پارچه ابریشمی سبز میپوشاندند. سپس هرکس به نیت برآورده شدن حاجت، چیزی همانند انگشتر، سنجاق سر و... داخل کوزه میانداخت کوزه را زیر درخت سبز میگذاشتند و سپس شعرهای فولکوریک مخصوص این روز را می خواندند، نیت کرده و دست در کوزه آب برده و یکی از محتویات را بالا میآورد.
وی ادامه داد: در این روز، دستبندی از هفت رشته رنگی بافته و به دست میانداختند و روز نهم دستنبد را به باد میدادند تا آرزویشان برآورده شود.
جباری از اسطوره های ایران زمین سخن گفت، از اینکه چگونه در تیرماه، بین دیو خشکسالی و فرشته تیشتر (فرشته باران) نبردی صورت میگیرد و در نهایت با شکست اپوش، باران میبارد. از فرهنگ ایران گفت که چگونه آبها را آلوده نمیکردند و رودها را پاکیزه میگذاشتند. فرهنگی که امروز از جامعه ما رخت بربسته است؛ چشمه آب شیرین چمارسرا با بنزین غیرقابل شرب میشود و رودخانههای رشت در نهایت آلودگی است و کسی مسئولیت آن را نمیپذیرد.
نظر شما