به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان؛ از جمله تلاشهاي علمي امام هادي عليه السلام، نوشتن رساله کلامي است که آن را به انگيزه پاسخگويي به مشکلات اعتقادي اهالي اهواز نگاشته است. امام در اين رساله، با ايراد بحثهاي مستدل درباره قرآن و عترت و معرفي ثقلين و لزوم تمسک به آن، مبحث جبر و تفويض را که از پيچيدهترين مسائل کلامي است، با بياني بسيار روشن و شيوا مطرح و نقد کرده و نظر اماميه رابه اثبات رسانيده است. لذا دربخش دوم این مطلب با حجت الاسلام و المسلمین «محمد باقر پورامینی» مدیر مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم و مدیر گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگویی انجام دادیدم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
در خصوص شیوه پاسخگویی به شبهات امام هادی (ع) توضیح دهید؟
از جمله تلاش هاي علمي امام هادي عليه السلام، نوشتن رساله کلامي است که آن را به انگيزه پاسخگويي به مشکلات اعتقادي اهالي اهواز نگاشته است. امام در اين رساله، با ايراد بحث هاي مستدل درباره قرآن و عترت و معرفي ثقلين و لزوم تمسک به آن، مبحث جبر و تفويض را که از پيچيده ترين مسائل کلامي است، با بياني بسيار روشن و شيوا مطرح و نقد کرده و نظر اماميه رابه اثبات رسانيده است. امام به بررسي مسئله جبر و تفويض در قالب پنج مثال ديگر مي پردازد و با بهره گيري از آيات قرآن و استدلال هاي عقلاني و با نهايت دقت و حوصله، آن را از زواياي گوناگون بررسي مي کنند؛ به گونهاي که مطالب با بياني بسيار ساده، مستند و عقلاني مطرح مي شوند و در عين کامل و مبسوط بودن، جمله هاي را تکراري و بدون بار محتوايي لازم نمي يابيم.
برطرف کننده اوهام
يکي از انديشه هاي منحرفي که با رخنه در جامعه اسلامي، سبب بدنامي شيعه و تشويش افکار عمومي جامعه مسلمانان شده بود، «تصوف» بود. آنان با نماياندن چهرهاي زاهد، عارف، خداپرست، بي ميل به دنيا و پاک و منزه از پستي ها و آلايش هاي دنيايي از خود، مردم را گمراه مي کردند. روزي امام هادي عليه السلام با گروهي از ياران صميمي خود در مسجد پيامبر صلياللهعليهوآله نشسته بودند که گروهي از صوفيه وارد مسجد شدند و دور هم حلقه زدند و با حالتي ويژه، مشغول تهليل گرديدند. امام با ديدن اعمال فريب کارانه آنها، به ياران خود فرمود: «به اين جماعت حيله گر و دو رو توجهي نکنيد. اينان همنشينان شياطين و ويران کنندگان پايههاي استوار دينند.آنها براي رسيدن به اهداف تنپرورانه و رفاهطلبانه خود، چهرهاي زاهدانه از خود نشان ميدهند و براي به دام انداختن مردم ساده دل، شبزندهداري مي کنند.
از مهمترین تلاش های علمی امام هادی(ع) نام ببرید؟
پيکار با خرافات
از تلاش هاي مهم علمي امام هادي عليه السلام، مبارزه با خرافات است. روزي «حسن بن مسعود» خدمت امام رسيد، در حالي که جراحتي به دستش وارد شده بود و سواري هم به وي برخورد کرده و به شانهاش آسيب رسانده بود و در اثر ازدحام جمعيت، لباسهايش پاره شده بود. در اين حال او از ناراحتي گفت: «وه که چه روز شومي بود! خدا شرّش را از من بگرداند». امام فرمود: «آيا تو هم که نزد ما رفت و آمد مي کني و با ما در ارتباطي، گناه خود را بر گردن ديگري مينهي که گناهي ندارد؟!» او از اين سخن امام شرمنده شد و گفت: «سرورم! از خداوند آمرزش ميخواهم . امام فرمود: «اي حسن! روزها چه گناهي دارند که وقتي شما به سزاي اعمال خود مي رسيد، آنها را سرزنش مي کنيد و شوم مي پنداريد ؟
ایستادن در مقابل افکار وارداتی
در دوران امامت امام هادي عليه السلام، مکتب هاي عقيدتي منحرف، گسترش يافته و پراکندگي آراي فراواني در سطح فرهنگي جامعه پديد آمده بود. دستگاه حکومتي، کتابهاي علمي دانشمندان ملت هاي ديگر را به عربي ترجمه مي کرد و در اختيار مسلمانان مي گذاشت. اين روند از زمان مأمون آغاز شد و به تدريج ادامه يافت و به اوج رسيد. او تلاش فراواني در ترجمه کتابهاي ديگر سرزمين ها، به ويژه يونان داشت و بودجه بسياري در اين راه هزينه کرد. آنان هموزن کتابهاي ترجمه شده طلا مي دادند و مردم را به خواندن و فراگرفتن آن علوم تشويق مي کردند. نيز دانشمندان را به کاخ فرامي خواندند و با آنان خلوت مي نمودند. اين احترام هرگز به دليل دانش پروري و علم دوستي نبود بلکه آنان با جمع آوري کتابهاي علمي گوناگون، جايگاهي مناسب را در گسترش مناظره هاي علمي فراهم آوردند که اهداف شوم خود را در سرکوبي امام و شاگردانش پياده کنند.اما امام وشاگردان حضرت از هر سوی که این شبهات به دین روی می آورد جواب می دادند چنانکه امام رضا (ع ) جواب می داد به همه شبهات کلامی ، امام هادی (ع) نیز به این دست از شبهات جواب می داد.
مبارزه با انحراف
چه بسيار رخ مي داد که حکومت عباسي، مشتي عناصر فريب خورده، فرصت طلب و سودجو را گرد مي آورد و در اصطلاح خود، جلسه علمي تشکيل مي داد. از جمله اين گروهها «غلات» بودند که انسان هايي تندرو، افراطي و بي منطق بوده، درباره امامت، بيش از اندازه مبالغه مي کردند و امام را تا سرحد پرستش بالا مي بردند. آنان با بهره گيري از عقايد انحرافي خويش، بسياري از واجبات الهي را حرام و بسياري از گناهان کبيره را برخود حلال مي دانستند.
گاه خود را از سوي امام که خدا قلمداد شده بود ، پيامبر معرفي مي کردند و بسياري از موجبات بدنامي شيعه را در عصر گسترش فرهنگ ها فراهم مي آوردند. آنان مي کوشيدند وجوهاتي را که مردم ساده و بي آلايش به امام مي پرداختند، به چنگ آورند و با تشريع بدعت هاي گوناگون در دين، به اميال نفساني خود رنگ شرعي و ديني بدهند، ولي امام هادي عليه السلام به سختي با آنان مبارزه کرده، آنان را طرد مي کرد و همواره چهره کريه آنان را مي نماياند و به مبارزه آشکار با آنان مي پرداخت.
مناظرات علمي
دولت عباسي مي کوشيد با زير نظر گرفتن امام هادي عليه السلام و کنترل شديد ملاقات هاي ايشان با شيعيان، از روشن شدن افکار مردمي جلوگيري کند و جلوي فيضان اين سرچشمه بزرگ را بگيرد، ولي بر پايي نشست هاي علمي، در تناقض با اين سياست برمي آمد و تمام تلاش هاي عباسيان را بيهوده مي ساخت. پيگيري اين سياست متناقض از سوي سردمداران نفاق، حاکي از کوته فکري، ناکارآمدي، نارسايي در چاره جويي و بن بست هاي فکري آنان در برابر اهداف معين خود بود.
متوکل عباسي براي اين منظور، دو تن از دانشمندان به نامهاي «يحيي بن اکثم» و «ابن سکيت» را به خدمت خواند تا نشستي علمي با امام علي النقي عليه السلام ترتيب دهند. پاسخ هاي امام هادي عليه السلام چنان کوبنده و دقيق بود که يحيي بناکثم در پايان اين رويارويي به متوکل گفت: پس از اين جلسه و اين پرسش ها، ديگر سزاوار نيست از او درباره مسئله ديگري پرسش شود؛ زيرا هيچ مسئله ا ي پيچيده تر از اينها وجود ندارد. اين کار موجب آشکار شدن بيشتر مراتب علمي او و تقويت شيعيان خواهد شد.
مرجعیت مکتب علمی و معرفتی؟
به دليل جايگاه ويژه علمي و مرجعيت خاصي که امام هادي عليه السلام در دوران امامت خويش داشت، بسياري از مسائل شرعي از ايشان پرسيده مي شد. گذشته از آن، دانش والا و برتر ايشان در ديگر رشته هاي علوم، سبب شده بود که دانشمندان، مسائل مشکل و پيچيده خود را با ايشان در ميان بگذارند و از اين سرچشمه جوشان دانش بهره گيرند. امام هادي عليه السلام، همواره به دنبال شناسايي و جذب افراد مستعد و تربيت و تجهيز آنان به دانش روز بود. اگرچه اعمال فشار از سوي حاکميت و محدوديت هايي که در مورد ايشان صورت مي گرفت، مانع دستيابي کامل تشنگان دانش و معرفت به اين سرچشمه جوشان علم مي شد، ولي تا حدي که در توان آنان بود، خود را از اين اقيانوس بيکران سيراب مي ساختند و شرايط نامساعد فرهنگي و سياسي و نيز تنگناهايي که در پيش رو داشتند، آنان را از کسب فيض از آفتاب عالم تاب دانش باز نمي داشت. شمار شاگردان آن امام همام را بالغ بر 185 تن برشمرده اندکه همگي از دانشمندان و بزرگان علمي روزگار خود به شمار مي آمدند.
نظر شما