کسب معرفت الهی هدف نهایی خلقت است

آیت الله کمیلی گفت: از منظر امام راحل(ره) غایت خلقت، معرفت الله است. عبادت ظاهری خشک که محتوایی از معرفت در آن نیست، به هیچ دردی نمی‌خورد.

به گزارش خبرگزاری شبستان،‌ بیست و چهارمین جلسه درس اخلاقِ آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب گرانقدر آداب نماز امام خمینی (ره) با حضور شاگردان و علاقمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی قم برگزار شد. در ابتدای جلسه آیت الله کمیلی خراسانی دام ظله با توجه به مناسبت روز ۲۴ام ذی الحجه به آیه مباهله اشاره فرمود و گفت: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ». مفسرین گفته‌اند در این آیه مقصود از «اَبْناءَنا» حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهم السلام)، مراد از «نِساءَنا» حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و مراد از «اَنْفُسَنا» حضرت علی (علیه‌السلام) است. صاحب این دعوت نیز پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) است که خمسه طیبه هستند. مباهله به مفهوم ابتهال و تضرع به درگاه خداست تا دینِ بر حق، باقی بماند و ادیان غیر حق، زائل شوند. آن‌ها نیز همانند قوم حضرت یونس «علیه‌السلام» با مشاهده آثار عذاب متنبه شدند و گفتند نباید با این وجود طیبه و نورانی مباهله کرد؛ لذا حاضر به دفع جزیه شدند.


استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: تفاوت بین اهل کتاب از کفار با غیر اهل کتاب از کفار در مسئله جزیه است. اهل کتاب سه راه‌کار دفع جزیه، مسلمان شدن و پذیرفتن جنگ با مسلمانان را دارند. اما غیر اهل کتاب از کفار فقط دو راه‌کار مسلمان شدن و جنگ با مسلمانان را دارند. یعنی برای غیر اهل کتاب از کفار مسئله جزیه که دفع مالیات مخصوص است وجود ندارد.
این فقیه عارف ضمن تأکید بر خواندن نماز آخر سال هجری قمری گفت: برای روز آخر ماه ذی‌‌الحجّه كه آخرین روز از سال عرب‌هاست سيّد در اقبال یک روایت ذکر کرده است. در چنین روزی دو رکعت نماز بجا آورده شود که در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه آیت‌الکرسی و بعد از نماز نیز دعایی دارد که خوانده شود.
 اگر این دعا و نماز با توجه و اخلاص خوانده شود؛ صدای شیطان در می‌آید که وای بر من! با این نمازی که خواند و هرچه من در این سال در حق او تعب کشیدم همه را خراب کرد؛ و همچنین شهادت می‌دهند که سال گذشته برای او سال خوب و ختم به خیر شده است.  لذا کدام عاقلی از خواندن چنین نمازی غافل می‌شود.
آیت‌الله کمیلی دام ظله در ادامه شرح و تفسیر مقاله دوم با عنوان «مقدمات نماز و بعضی از آداب قلبیه آن» به شرح مبحث مقصد سوم با موضوع «آداب قلبیه مکان مصلّی» که در دو فصل «معرفت مکان» و «آداب اباحه مکان» بیان می‌شود، پرداخت.
آیت الله کمیلی اظهار کرد: مکان مصلی از نظر احکام شرعی و آداب قلبی که جنبه عرفانی دارد دارای احکام و مسائل مخصوص به خود است. وی اظهار داشت: چون مسائل شرعی مکان مصلی در رساله‌های عملیه بیان شده لذا حضرت امام راحل (ره) در این فصل فقط به ذکر مطالب عرفانی معرفت مکان پرداخته است.


این فقیه عارف گفت: محل سجده‌ نمازگزار باید پاک و طاهر باشد. ولی اگر مکان نمازگزار به غیر از جایی که پیشانی را بر آن می‌گذارد، نجس و خشک باشد و این نجاست، سرایت نکند اشکالی ندارد و نماز صحیح است. ولی از نظر فضیلت بهتر است مکان نمازگزار پاک باشد. چه بهتر که انسان، سجاده، مصلای مخصوص و اتاق عبادت داشته باشد. حتی یک اتاقی را در منزل برای انجام تهجد، خواندن نماز شب، نوافل و نمازهای یومیه اختصاص دهد.
این استاد حوزه گفت: مکان مصلی به دو نوع تقسیم‌بندی می‌شود. مکانی که مسجدیت دارد همانند مسجدی که در آن نشسته‌اید یا مکانی که اصلاً حکم مسجد ندارد. ابتدا حضرت امام راحل(ره) به نشئة طبیعیة ارضی این مکان که طبیعتِ دنیاست اشاره می‌کند و از قول رسول اکرم (ص) می‌فرماید: «‏‏جُعِلَتْ لِیَ اْلاَرْضُ‏‎ ‎‏مَسْجِداً وَ طَهوراً.» یعنی خداوند زمین را هم مسجدی قرار داده همانند مساجدی که هست و هم آن را طهور قرار داده است؛ یعنی در مواقع ضروری می‌شود با خاکِ تیمم، نماز خواند و یا رفع جنابت کرد.
این استاد عرفان عملی گفت: از منظر امام راحل(ره) غایت خلقت، معرفت الله است. در حدیث آمده است: «رَحِمَ اللّه امْرَءاً عَلِمَ مِنْ اَیْنَ‏‎ ‎‏وَ فی اَیْنَ وَ اِلی اَیْنَ». اصل خلقت انسان در این دنیا فهم این معانی است که از کجا آمده؛ در کجاست؛ و به کجا خواهد رفت. این معانی نیز با معرفت، عبادت و امثال ذالک حاصل می‌شود. انسان باید از این‌که مکان مصلی از ارض است و خود نیز از ارض خلق شده متوجه غایت و هدف نهایی خلقت شود. چنان که خداوند می‌فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَاْلاِنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدون». مفسرین گفته‌اند: مقصود از لیعبدون، لیعرفون است. عبادت ظاهری خشک که محتوایی از معرفت در آن نیست، به هیچ دردی نمی‌خورد.
در ادامه آیت الله کمیلی افزود: مسجد، قسمتی از اراضی است که مصلی و نمازگزاران در آن نماز خود را برپا می‌کنند. در تمام طول سال می‌شود در مسجد اعتکاف کرد. باید از منظر معرفتی به اعتکاف نگاه کرد. تمام وجود معتکف باید برای خدا باشد. باید بعد از قضای حاجت سریع به مسجد برگردد. باید سه روزی را که در مسجد معتکف است روزه بگیرد. تمام حرکات و سکنات یک معتکف، الهی است. از منظر امام راحل (ره) این اعتکاف به باب الله است. اگر انسان به حقیقت اعتکاف پی ببرد این عکوف او را از ظلمت‌ها خارج خواهد کرد.
حضرت امام راحل(ره) در تعریف مقام دوم می‌فرماید: « ‏‏مقام دوم، مرتبۀ قوای ظاهره و باطنه که جنود ملکیه و ملکوتیۀ نفس است‏‎‎  ‎‏که محل آن‌ها ارض طبیعت انسان است.»؛ انسان با همین بدن و قوای ظاهری‌اش نماز می‌خواند و رکوع و سجود می‌کند. اما نمی‌شود فقط به این بدن و قوای ظاهری اکتفا کرد هرچند از نظر شرعی اسقاط تکلیف می‌کند؛ ولی آن خاصیتی که باید برای نمازگزار داشته باشد را ندارد. خاصیتش لذت از نماز، مناجات، نجوا، فیوضات و معنویاتی است که می‌خواهد از این نماز برداشت کند. لذا جنود ملکیه، سربازان ملکی قوای ظاهری بدن یک انسان نمازگزار و جنود ملکوتیه آن قوای باطنی است. اگر این قوای باطنی و ظاهری در نماز باهم فعالیت کنند آن‌وقت رشد ونمو و تربیت معنوی و عرفانی تجلی پیدا خواهد کرد.
حضرت امام راحل (ره) در تعریف مقام سوم می‌فرماید: «و مقام سوّم، نشئۀ غیبیّۀ قلبیۀ سالک است که محل آن، بدن برزخی‏‎ ‎‏غیبی نفس است که به انشاء و خلاقیت خود نفس پیدا شود.»


آیت الله کمیلی گفت: از این مطالب استنباط می‌شود که هر انسانی دارای سه عالم طبیعت، مثال و حقیقت است و تمام آن‌ها باید باهم رشد کنند. اگر شخصی فقط به یک نشئه از آن سه نشئه توجه کند، کار عاقلانه‌ای انجام نداده و کار تمام نمی‌شود. لذا طبق فرموده امام راحل (ره)، در همین نمازها، برزخ غیبی انسان فعال می‌شود؛ برای او تمثلات روحی حاصل می‌شود؛ و نفس خلاقیت پیدا می‌کند. و اگر این کار را نکند مصداق «‏‏اِذا فَسَدَ الْعاالِمُ فَسَدَ‏‎ ‎‏الْعالَم» است. یعنی اگر عالِمی فاسد شود، عالَمی را به فساد می‌کشاند.
این استاد حوزه علمیه گفت: اگر علوم حوزوی مانند علم احکام، فقه، کلام، منطق و یا علوم دانشگاهی را داشته باشیم ولی به دنبال خودشناسی و فهم این موضوع که در کجای راهیم نباشیم و در این معانی سیر نکنیم، منجر به این می‌شود که بسیاری از افراد، روحانی‌نما می‌شوند و کارشان به دادگاه ویژه روحانیت کشیده می‌شود. منظور از عالِم در این حدیث فقط یک فرد معمم و روحانی نیست. بلکه یک کاسب هم می‌شود عالم باشد. اگر علم و عمل کاسب با هم مطابقت نداشته باشد مبتلابه این حدیث است و ممکن است عالَمی را به فساد بکشاند.
این فقیه عارف گفت: برای خواندن نماز در مسجد به طهارت نفس نیاز است؛ چون مسجد، مکان پاکی است. اگر یک آجر مسجد نجس شود و شما وقت داشته باشید و وقت نماز نیز تنگ نباشد، باید ابتدا مسجد را پاک کنید و بعد به نماز بایستید.
وی گفت: منافق کسی است که وقتی وارد مسجد می‌شود زود می‌خواهد از مسجد فرار کند. اما انسان مؤمن و اهل معنا از فضای روحانی مسجد استفاده می‌کند. در روایتی آمده است: «المؤمن في المسجد كالسمك في الماء والمنافق في المسجد كالطير في القفص»؛ یعنی مؤمن در مسجد مثل ماهی در دریاست؛ اما انسان منافق در مسجد مانند پرنده‌ای در قفس است؛ منتظر است تا کسی بیاید، درب قفس را باز کند و پرواز کند.
سپس این استاد اخلاق و عرفان به نقل خاطره‌ای پرداخت و گفت: با یکی از بزرگان که رحمت خدا بر او باد به مسجد اعظم قم رفتیم. ایشان نه نمازی خواند؛ نه قرآنی خواند؛ و نه دعایی خواند. به بنده گفت آقای کمیلی فقط یک ساعت در مسجد بنشینیم و از فضای روحانی آن که برای عبادت خدا ساخته شده استفاده کنیم. چون کلنگ این مسجد از اول برای عبادت خدا به زمین خورده است و مردم سال‌ها در این مسجد عبادت کرده‌اند. اصلاً از در و دیوار محله‌های بسیار قدیمی قم نور می‌بارد. چون در آن خانه‌ها بسیار نماز شب خوانده شده است. اما در برخی محله‌ها آن روحانیت دیده نمی‌شود و فقط اهل معنا قادر به درک آن هستند.


وی افزود: بنا به فرموده حضرت امام راحل (ره) اگر کسی بخواهد همانند مسجد ضرار به قصد تفرقه‌پراکنی بین مسلمانان اقدام به احداث مسجد، حسینیه، هیئت و برنامه‌ای کند باید آن‌ها را تخریب کرد. پس مشخص می‌شود که نفوس شرعیه و نفوس طیبه و رحمانی وجود دارد و انسان باید سعی کند خود را به نفوس عالیه و نفوسی که مسجد واقعی را در قلب خود پیدا کرده‌اند برساند و بگوید: «‏سُبُّوحٌ‏‎ ‎‏قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوُح»
در ادامه حضرت امام راحل (ره) می‌فرماید: «و سالک الی اللّه را در همۀ مقامات سلوک مهم دیگر است که غفلت از آن‏‎ ‎‏به هیچ وجه روا نباشد بلکه غایت سلوک و لبّ لباب آن همین مهم است که در جمیع حالات و مقامات از ذکر حق غافل نشود و از جمیع‏‎ ‎‏مناسک و عبادات معرفت اللّه را طلب کند و در همۀ مظاهر خداجو باشد. و نعمت‏‎ ‎‏و کرامت او را از صحبت و خلوت باز ندارد که این یک نوع استدراج است.‏‎ »
استاد کمیلی در توضیح این جملات گفت: وقتی خدا به انسانی نعمت‌های ظاهری مانند مسکن، ماشین، اهل و عیال و یا نعمت‌های باطنی نظیر استاد، رفیق سلوکی، جلسات سلوکی و برنامه‌های سلوکی می‌دهد نباید از استدراج، مکر و عذاب الهی غافل شود. اگر انسان به مکاشفات، کرامات و نعمت‌های ظاهری دنیا سرگرم شود از غایت و هدف خود باز می‌ماند. چون خداوند استدراج، مکر، امتحان و افتتان دارد. خداوند می‌فرماید: «أحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»؛ آیا مردم گمان می‌کنند همین‌که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! هر طائفه، صنف و فردی به یک نحوی امتحان می‌شوند. لذا باید بسیار مراقبت کرد تا از امتحانات الهی سربلند بیرون آمد و یک زمان مغرور نشد و به علم، عبا، قبا و مظاهری از این دست دل‌ خوش نکرد. چون این‌ موارد آفات و آسیب‌هایی است که به انسان وارد می‌شود، لذا باید در هر حالی به خدا پناه برد.
حسن ختام این جلسه اخلاقی با کلام نورانی از حضرت رسول اکرم (ص) به پایان رسید. «اَللّهُمَ‏ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ. اَللّهُمَ لاَ تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا». آیت الله کمیلی در تفسیر «مبلغ علم» گفت: ما برای بدست آوردن اسم، رسم و مقام درس می‌خوانیم و عالم و معمم می‌شویم اما تمام آن‌ها بلایی برای انسان است. خیلی باید توجه کرد تا غرض و سعی ما دنیایی نباشد. بلکه باید غرض، سعی الهی و برای رسیدن به آن مقامات باطنی باشد که اگر بدست بیاید ارزشی برای ما است

کد خبر 1200081

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha