خبرگزاری شبستان _ خرم آباد، گرچه به ظاهر تفاوتهای اندکی میان نوع عزاداری در بین مردم شهرستانهای مختلف استان لرستان مشهود است، اما در واقع همه مردم این استان به یک شیوه خاص خود عزاداری میکنند که تفاوتهای بسیار زیاد با نوع عزاداری دیگر اقوام دارد.
در خرمآباد تکایای محلی، محل خاصی از عزاداری جوانان این شهر است، قدیمیترین تکایا که به استناد کتیبه آن دارای ۱۵۰ سال قدمت است، در محله درب دلاکان خرمآباد قرار دارد که در حال حاضر نیز میعادگاه سوگواران حسینی است.
شروع مراسم عزاداری مردم خرمآباد با صدای ساز و دهل که آهنگ حزنانگیز (چمرونه) را مینوازد آغاز میشود، پس از نواخته شدن آهنگ چمریونه در محلهها و کوچهها، دستههای عزادار که شامل سینه زنان و زنجیرزنان حسینی هستند، در خیابان ها به راه میافتادند تا به جایگاه اصلی شهر بروند.
سینه زنان خرمآبادی به شیوهای خاص که ویژه مردم این شهر است سینه زنی میکنند، در این شیوه ابتدا سینه زنان نشسته و سینه می زنند بعد وقتی که نوحه خوان فریاد میزند (ای وا شهیدا به دشت کربلا) همگی سرپا می ایستند و ضمن جواب دادن به نوحه خوان با دودست و به شدت سینه می زنند.
مراسم چهل منبر یکی از رسوم خاص و منحصر به فرد خرمآباد است که در این مراسم که در روز تاسوعای حسینی برگزار میشود، زنان خرمآبادی به یاد اسارت حضرت زینب(س)، با پای برهنه و با نقابی بر صورت، از محله «باغ دختران» حرکت کرده و چهل شمع در خانههایی که درب آنها باز است، روشن میکنند.
آیین به گل افتادن، پیشینه این آیین مربوط به پیش از اسلام است که در ایران پیش از اسلام برای برگزاری مراسم سوگ بزرگان، قهرمانان و جوانان و عزیزترین درگذشتگان انجام میشده است، در استان لرستان نیز این آیین در سوگ عزیزان از دست رفته معمول بوده و اکنون نیز در سوگ سرور و سالار شهیدان و یاران باوفایش انجام می شود.
در این مراسم ابتدا خاک تمیز طاهر از مکانی تهیه میشود که عاری از هرگونه آلودگی باشد، سپس حوضچههایی که معمولاً به دو شکل مربع و دایره ساخته میشود، بعد خاک های از پیش آماده شده را الک کرده و درون حوضچه میریزند و آن را با گلاب های نذر شده و آب آماده میکنند.
در کنار حوضچههای گل، مقدار زیادی هیزم بهصورت کپه بر روی هم انباشت میشود، این هیزمها در روز عاشورا برای خشک کردن افرادی که به گل افتادهاند استفاده میشود.
عزاداری مردم خرمآباد در شب تاسوعا با حزنی خاص تا روز عاشورا ادامه دارد، حدود نیمههای شب عزادارانی که برخی نذر دارند وارد حوضچههای گل شده و بعضی تمام سر و صورت و حتی چشمان خود را آغشته به گل می کنند و به اصطلاح به گل میافتند.
برخی دیگر از عزاداران تنها سر و صورت و دو کتف و شانه خود را گل میزنند و در کنار شعلههای آتش که به همین منظور تهیه شده خود را خشک میکنند و فرد به گل افتاده این وضعیت را تا ظهر عاشورا حفظ میکند.
این آیین در خرمآباد توسط همه اقشار از هر فکر و سلیقه، فقیر و غنی و پیر و جوان و زن و مرد انجام میشود، در قدیم مرکب هر اسب سوار نیز گل بر سر می گذاست که امروزه به جای اسب افراد خودروی خود را گل مالی میکنند.
صبح عاشورا قبل از طلوع آفتاب ناله جانگداز ساز و دهل که نوای چمریونه مینوازد، شروع به نواختن میکند، عزادارانی که هنگام سحر به گل افتاده بودند در کنار آتشهای برافروخته میدان محله بر سرزنان و (هی رو هی رو) گویان به عزداری میپردازند.
در روز عاشورا سوگواری در قالب دستهجات سینه زنی و زنجیر زنی تا ظهر عاشورا ادامه دارد و افرادی که نذر دارند در مسیر حرکت هیئتها گاو و گوسالههای نذری را سر میبرند و این بدان معناست که این هیئت شام یا نهار را در خانه نذر کننده صرف کند.
بعد از ظهر عاشورا که در گویش محلی به آن طوق اشگس گفته میشود، مراسم عزاداری به پایان میرسد و عزاداران برای اقامه نماز ظهر عاشورا به قبرستان معروف این شهر (قبرستان خضر) میروند و نماز ظهر عاشورا را به جا میآورند که بدین گونه مراسم سوگواری دهه محرم به پایان میرسد.
از دیگر رسمهای روز عاشورای لرها مراسم «دختران چهل منبر» است، از اول صبح عاشورا، دخترانی سیاهپوش و نقابدار با پای برهنه بهصورت گروهی، مجالس عزا و حسینیههای شهر را میگردند و با نیت خواستههای مختلف بهویژه بخت گشایی در هر جلسه و مراسم عزاداری یک شمع روشن میکنند تا چهل منبر را سر بزنند و چهل شمع روشن کنند.
روز هفتم را اهالی «تراش» عباس میدانند در این روز همگی به حمام میروند و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت کامل، لباسهای تمیز می پوشند. پس از چند ساعت عزاداری بی ریا و بدون تکبر و صادقانه و جانسوز گلیها و همه سینه زنان و عزاداران بهسوی مرکز شهر حرکت میکنند و این مراسم تا ظهر عاشورا ادامه دارد.
پایان عزاداری و مراسم روز عاشورا با ضرب المثل طوق اشگس Tog esges اعلام میشود. طوق بر وزن سوق علامت ویژه و عمودی عزاداران ماه محرم در خرم آباد است، محور اصلی چوب نسبتا بلندی است بهطول هشت تا ده متر که از یک متر به بالا از چندین حلقه که مرکز آنها چوب اصلی است تشکیل میشود.
یک پارچه از جنس مخمل دور حلقهها میبندند و در بالا و انتهای آن یک قندیل نقره قرار میدهند و اطراف آنرا با نوارهای رنگی ریشه دار و آینههای کوچک زینت میدهند. قدیمیترین این علم مخصوص روستای ماسور بوده است که بهوسیله یکی از محترمین و معتمدین محل ساخته و حمل میشده است.
این علم را از چترهای متعدد و وسیع میساختند که باکت kat و گلونی Golvanye و پارچههای رنگارنگ دیگر تزئین میدادند و روی شالی که به کمر میبستند حمل میشده است، دو نفر نیز از دو طرف با رسن آنرا مهار میکردند.
عزاداران روستای ماسور پس از وارد شدن بشهر و انجام مراسم و گرداندن طوق در شهر و سینه زنی ظهر عاشورا طوق را میشکستند (قسمتهای مختلف آنرا از هم جدا میکردند) و در واقع عزاداری پایان میپذیرفت.
اصطلاح (طوق اشگس) Tog esges از آن زمان باقی مانده است که به صورت یک ضرب المثل در بین مردم جا افتاده است و هر وقت جریانی پیچیده و یا جلسه و مجلسی پایان میپذیرد میگویند: “طوق اشگس” به این معنی که موضوع خاتمه یافت.
بهویژه در ظهر عاشورا که مراسم سوگواری پایان میپذیرد و عزاداران متفرق میشوند این مثل کاربرد بیشتری دارد نوجوانان و جوانان دوستدار ائمه اطهار (ع) این روزها با شور و حالی عاشورایی، فضای استان را برای برگزاری آیینهای ویژه عزاداری و سوگواری آماده کردهاند تا این آیینها به خوبی برگزار شود.
نظر شما