به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین «مسعود عالی» در مراسم عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) که در مجتمع امام رضا (ع) منطقه ۲۲ برگزار شد، گفت: سخت ترین و سنگین ترین امتحانی که خدا از بندگانش می گیرد در رابطه با ولایت است یعنی جوهر و گوهر دین؛ دلیل اینکه امتحان با ولایت بودن سخت ترین امتحان است این است که وقتی در کنار ولایت قرار می گیری، چیزهایی می بینی که ممکن است خلاف فهم و تحلیل و میلش باشد و اگر بخواهد با ولایت بماند باید پا روی فهم و تحلیل خود بگذارد.
خطیب دینی افزود: سخت بودن امتحان حتی امتحانات دنیایی به دلیل این است که پشت پرده ها را نمی داند، اگر غیر از این باشد دیگر آنجا امتحان مصداقی ندارد.
وی خاطرنشان کرد: اولین امتحانی که خدا در عالم گرفت، سجده بر آدم بود. روایتی از امام صادق (ع) است که گفته می شود سال ها گل انسان در کناری بود، بعد خدا به ملائکه فرمود ار از روح خودم در آن دمیدم به آن سجده کنید. شیطان گفت من از آتش هستم و به خاک سجده کنم. خدا در امتحان گرفتن روح الهی را نشان نداد، اگر خدا عظمت روح را نشان می داد، شیطان هم تعظیم و سجده می کرد. خدا از چیزهایی امتحان می گیرد که مردم از پشت پرده هایش اطلاع ندارند.
حجت الاسلام والمسلمین عالی با اشاره به روایتی از قرآن، گفت: در قرآن حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) باهم به مسافرت رفتند، جبرئیل از طرف خدا به حضرت موسی دستور داده بود که شاگردی حضرت خضر (ع) را بکند، اما حضرت موسی پیامبر ظاهری بود و حضرت خضر پیامبر باطنی بود. حضرت خضر (ع) پذیرفت اما به حضرت موسی (ع) فرمود: در همراهی با من، هرکاری انجام دادم، به آن اعتراض نمی کنی، در مسیر باهم می رفتند، سوار کشتی که شدند، حضرت خضر (ع) کشتی را سوراخ کرد که حضرت موسی (ع) به این کار ایشان اعتراض کرد، در ادامه مسیر وقتی در راهی می رفتند، تعدادی کودک را دیدند که مشغول بازی هستند، حضرت خضر (ع) یکی از کودکان را گرفت و کشت، که این کار باز با اعتراض حضرت موسی (ع) مواجه شد. در ادامه قرار شد اگر بار دیگر حضرت موسی به کارهای حضرت خضر (ع) اعتراض کند، مسیرشان را از هم جدا کنند. به روستایی رفتند در حالیکه گرسنه و تشنه بودند، اما مردم آنجا به آنها کمک نکردند و آنها را از روستا بیرون کردند، وقتی به خارج روستا رفتند، دیوار فروریخته ای را دیدند که حضرت خضر آن را بازسازی کرد. حضرت موسی (ع) خطاب به حضرت خضر (ع) فرمود: مردم روستا به ما آب و غذا ندادند و تو دیوارشان را تعمیر می کنی که در اینجا حضرت خضر (ع) درباره علت کارهایش توضیح داد و فرمود: کشتی که سوراخ کردم مال عده ای از افراد کم بضاعت بود که حاکم می خواست کشتی را از آنها بگیرد اما وقتی کشتی عیب و نقص داشته باشد به آن طمع نمی کند، آن کودکی که هم خودش کافر می شد و تا ابد در جهنم می ماند و هم پدر و مادرش را کافر می کرد، من جانش را به اذن خدا گرفتم. عمرش را گرفتم و ابدیت را به وی دادم. خدا به جای این کودک، فرزند دیگری به پدر و مادرش می دهد. دیوار خراب را برای این بازسازی کردم چراکه زیر این دیوار گنجی بود متعلق به دو یتیم ساکن این روستا، این دیوار اگر به همین حالت می ماند، ممکن بود به دست نااهل بیفتد درحالیکه این دیوار را ساختم تا این بچه های یتیم بزرگ شدند بتوانند با آدرس، گنج را پیدا کنند. و در ادامه خطاب به حضرت موسی (ع) فرمود که اینجا مسیر من و تو از هم جدا می شود.
وی با بیان اینکه هنر وقتی است که از پشت پرده ها خبر نداریم و اطاعت کنیم و بپذیریم و تسلیم باشیم، گفت: اگر کسی باور کند که خدا دانای مطلق است، خداوند متعال دارای مطلق است، خدای دانای دارا، توانای مطلق است و خدای دانا، دارا و توانا، مهربان بی نهایت است، خدایی که این چهار صفت را دارد بی نهایت جواد و بخشنده است. خدایی که این ویژگی ها را دارد چرا برخی حاجت های ما را نمی دهد، چون دوستمان دارد و به ما آن حاجت را نمی دهد.
خطیب دینی با بیان اینکه علامه امینی که عاشق امیرالمومنین (ع) بود، گفت: هرجا کتابی درباره حضرت علی (ع) می یافت، اطلاعات و نکات مربوط به آن را استخراج و گردآوری می کرد و در این راه مشقت های بسیاری را تحمل کرد. ایشان در نجف زندگی می کرد، حاجتی داشت و مدت ها می رفت حرم امام علی (ع) اما پاسخی نمی گرفت تا اینکه یک روز دید، عرب بادیه نشینی فرزند معلول خود را به حرم حضرت علی (ع) آورد و بدون رعایت آداب زیارت و اذن دخول، خطاب به حرم حضرت علی (ع) گفت: یا مستغیثین (ای فریادرس) فرزند مرا شفا بده، از علامه امینی نقل است که می گوید دیدم روحی در کودک دمیده شد و ابتدا لنگان راه رفت و در ادامه شروع به دویدن کرد. وقتی این صحنه را دیدم دلم شکست و به منزل بازگشتم. شب در خواب دیدم که حضرت علی (ع) به من فرمودند: تو از خود ما هستی و دوست داریم بسیار به نزد ما بیای و از ما درخواست کنی، به خودی ها دیر حاجت می دهند یا نمی دهند.
حجت الاسلام والمسلمین عالی خاطرنشان کرد: فقر، مشکلات، بیماری، مرگ عزیزان، از بلاهایی است که دارای پشت پرده هایی است که اگر پشت برده آنها را به ما نشان دهند، خودمان می گوییم کارت درست است خدا. در بلاها است که بندگی ها مشخص می شود عیار و معیار بندگی مشخص می شود.
وی با اشاره به فلسفه بلاها در عالم؛ گفت: بلاهایی که در این عالم است بخشی برای این است که پروردگار عالم می خواهد شما را پرورش دهد و قوی کند. بلای معصومین (ع) از همه بیشتر بود. گاهی مواقع بلاها برای این است که عجز ما را به ما بفهماند و بگوید بشر تو کسی نیستی و منیت ما را بشکند، امام صادق (ع) فرموده است که اگر سه بلا در عالم نبود، هیچ چیزی سر انسان را خم نمی کرد؛ این سه بلا شامل فقر، مریضی و مرگ است. چرا که انسان بسیار متکبر و مغرور است.
خطیب دینی با بیان اینکه بسیاری از بلاها تاوان اعمال خودمان است، بخشی از بلاها کفاره اعمال ما است، گفت: 350 تا 500هزار به دلایل مختلف سالانه سقط جنین در کشور داریم، در حالیکه در 8 سال جنگ 230هزار شهید داده ایم، در یک سال 350 تا 500 هزار نوزادی که می توانند از شیعیان امیرالمومنین (ع) باشند سقط می شوند، به سبب این کار بلاهایی بر ما نازل می شود.
وی ادامه داد: امام معصوم (ع) یکسری کارهایی انجام می دهند که ما از پشت پرده آنها خبر نداریم اما باید تسلیم باشیم. این اتفاقی بود که در صدر اسلام رخ داد و به جای تسلیم بودن، امام را زیر سوال می بردند. مثلا در مساله صلح امام حسین (ع) که از 12 نفر از یاران امام 8هزار نفر به سمت لشکر معاویه رفتند و از تعداد باقی مانده مشخص نبود که همه وفادار باشند و امام حسن مجتبی (ع) را تحویل معاویه می دادند.
حجت الاسلام والمسلمین عالی افزود: در جنگ عقب نشینی، به معنی فرار از جنگ نیست بلکه جزئی از جنگ است، عقب نشینی، حفظ نیرو است. بنابراین امام حسن مجتبی (ع) با صلح حفظ نیرو کرد تا امام حسین (ع) به خط بزند، در واقع عاشورای امام حسین (ع) قبل از اینکه حسینی باشد، حسنی است. امام حسن (ع) زمینه قیام عاشورا را فراهم کرد با صلحی که با معاویه انجام داد.
این خطیب دینی با بیان اینکه اگر امام حسین (ع) اهل بیت (ع) را با خود به کربلا نمی برد، پیام کربلا را چه کسی در تاریخ بیان می کرد، خاطرنشان کرد: طرح و برنامه امام حسین (ع) در روز عاشورا، جنگ نظامی نبود به دو دلیل؛ اگر تعداد نیرو کم باشد برای جنگ نباید به دشت برویم بلکه باید به مناططقی برویم که موانع طبیعی داشته باشد که تلفات کمتر بدهد، اگر طرح و برنامه امام حسین (ع) نظامی بود، اهل بیت را با خود نمی برد. طرح و برنامه امام حسین (ع) این بود که جنگ رذایل و فضائل راه بیندازد.
نظر شما