اربعین یک سفر عظیم، از خاک به افلاک برای انسان سازی است

دکتر افتخاری گفت: در سفر کربلا و واقعه عاشورا، زن و مرد، هر دو همسفر هستند برای یک سفر عظیم، از خاک به افلاک، برای سفر بیدارگر، برای سفر تاریخ‌ساز، برای سفر انسان‌ساز، برای خلیفه‌الله شدن.

به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر لاله افتخاری،‌ نماینده سابق مجلس و دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان در نشست «بازنمایی نقش زن در مصائب محرم» گفت: در سفر کربلا و واقعه عاشورا، زن و مرد، هر دو همسفر هستند برای یک سفر عظیم، از خاک به افلاک، برای سفر بیدارگر، برای سفر تاریخ‌ساز، برای سفر انسان‌ساز، برای خلیفه‌الله شدن.

افتخاری ادامه داد: پس هر جا نیاز است، حضرت متناسب با مخاطب افشاگری و مدیریت می‌کند. اگر ما به درستی بخواهیم بدانیم، ما باید مدیریت بحران را از حضرت یاد بگیریم. در ظاهر همه چیز به نفع امویان بود، تبلیغات، مجلس آراسته، عزیزانی با این سختی به طناب بسته و زنان بنی‌هاشم که تحقیر می‌شوند و مثل کنیزان آنها را می‌آورند و در معرض دید دشمن قرار می‌دهند. حضرت همه اینها را مدیریت کردند و به نحوی عاشورا را تبیین کردند و بازنمایی کردند که گویی مخاطب خود را در آنجا می‌دید، مخاطب درک کرد و همراه شد. گاهی اوقات متوجه هستند که مردم غافل همراه ایشان هستند، آدم‌های خواب‌رفته و بی‌خبری همراه هستند یا منفعت‌طلب یا ترسو هستند. حضرت با این افراد چنان صحبت می‌کنند که اینها بیدار می‌شوند. صحابه پیامبر به خود می‌آیند. مسیحی و یهودی که در آن مجلس هستند، بیدار می‌شوند و اینها اعتراض می‌کنند. گاهی می‌بینند دشمن طرف‌شان هست، ذهن دشمن را هم مدیریت می‌کنند. و اینجا است که می‌بینیم یک خانم هستند، ولی چنان ایستادگی می‌کنند و چنان مقاومت می‌کنند و چنان با قدرت صحبت می‌کنند که دشمن می‌گوید این چه کسی است که صدای علی از حلقوم او بیرون می‌آید.

 

دکتر افتخاری با مقایسه خطبه‌های حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه زهرا(س) اظهار داشت: کاملاً مشهود است که این دختر دست‌پروده آن مادر و آن پدر است و دشمن نیز اعتراف دارد. اول از همه، غرور دشمن را می‌شکند و سپس یکی یکی را می‌گوید. در جایی که لازم است از عواطف زنانه خود کمک می‌گیرد و برای بازنمایی آنچه که در کمتر از یک روز در کربلا اتفاق افتاد، گریه می‌کند، ناله می‌کند و نفرین می‌کند. آنجایی که آنها را خارجی خطاب می‌کنند، استناد به آیات قرآن می‌کند و یکی یکی آیات را در جای خود با فصاحت و بلاغت بسیار زیبا تلاوت می‌کند. آنجا که می‌بیند کودک دارد جان می‌دهد، سر پدر را می‌بیند، اما نمی‌تواند تحلیل کند. کودک شهادت را نمی‌فهمد، مرگ را نمی‌فهمد، از بهشت هم تصور درستی ندارد؛ حتی از خدا هم تصور درستی ندارد، اما بابا را می‌فهمد. حضرت زینب (س) تلاش می‌کنند توجه حضرت رقیه را از سر بابا به سر عمه جلب کنند. حضرت هم خواب‌رفتگان را بیدار می‌کنند، هم قاتلان را بیدار می‌کنند و هم به دشمن تلنگر می‌زنند؛ نه تنها ایشان بلکه دختران و بانوان تربیت‌شده این مکتب همین کار را می‌کنند. وقتی دشمن پیشنهاد کنیزی می‌دهد چقدر قشنگ دختر امام حسین (ع) جواب می‌دهد یا به عمه پناه می‌برد که عمه جواب دهد. همه اینها جای خواندن و جای درک دارد و ما باید بدانیم که این بانوان چه کردند. رباب چکار کرد. آیا رباب فقط به خاطر اباعبدالله حسین آمد؛ به خاطر اینکه همسر اباعبدالله حسین بود؟ نه، او آمد و در محلی که محل عبور افراد بود، برای آنهایی که هنوز بیدار نشده بودند، سخن گفت و گریه کرد؛ همان گریه‌ای که حضرت زهرا (س) پس از رحلت یا شهادت پیامبر(ص) داشتند. مگر حضرت زهرا (س) صبرشان کم بود؟ نه، اما یک کارهایی را باید انجام بدهند، باید بتوانند از این طریق پیام را به مخاطب خود منتقل کنند. بگویند چه جریاناتی و چه انحرافاتی در حال رخ دادن است تا بدانند که عمق فاجعه کجا است. اما امروز ما اولاً، نگاه می‌کنیم می‌بینیم این نهضت نهضتی است که هر جا که همه افراد بخوبی پیام را گرفتند و آن را پیاده کردند، موفق شدند. اما به شرطی که اولاً از منابع صحیح پیام را بگیرند. دوم اینکه، بدانند در مکتب وحی، چه پیش از اسلام، چه زمان بعثت پیامبر، چه بعد از ایشان و چه در زمان ظهور اینگونه نیست که خانم‌ها در گوشه ای و آقایان در میدان باشند. هر دو نقش‌آفرین هستند. ما در کربلا می‌بینیم هیچ کس جا را بر دیگری تنگ نکرده است. برخلاف نگاه‌های فمینیستی که همیشه یک احساس رقابتی وجود دارد، اینجا تقسیم کار شده است. اگر حضرت زینب (س) به این تقسیم کار توجه نداشت، امروز بجای 72 شهید کربلا، 73 شهید داشتیم، اما از کربلا اصلاً خبر نداشتیم.

وی در ادامه صحبت با اشاره به باور حضرت زینب (س) به این تفسیم کار الهی گفت: حضرت باور دارد که خدا می‌خواهد اینها را کشته ببیند و تو را به عنوان اسیر ببیند. نه اینکه خدا نعوذ بالله با آنها غرض‌ورزی داشته باشد که نداشته، برای اینکه یکی شهادت را می‌پذیرد و یکی پیام رسانی و بازنمایی آنچه که گذشت را می‌پذیرد. تبیین آن مظلومیت‌ها، تبیین اهداف عاشورا، چرا عاشورا اتفاق افتاد و چرا حضرت شهادت را پذیرفتند. آیا حضرت می‌خواستند کشورگشایی کنند؟ خودشان می‌فرماید که نه، دنبال این چیزها نیامدند. همه اینها که می‌فرمایند آخرش می فرمایند که برای چه آمدند؟ وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإِصْلاح فی أمَّةِ جَدِّی، أرِیدُ أَن آمُرَ بالمعروفِ و أنهی عن المنکر؛ من فقط برای اصلاح در امت جدم به پا خاستم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. من دنبال این آمدم. جامعه‌ای که دچار انحراف شده، قطاری که از ریل خارج شده و می‌خواهیم دوباره به ریل برگردانیم. با کدام شیوه، با کدام نقشه؟ با نقشه پیامبر خدا. من به دنبال این هستم. خود حضرت فرمودند که حضرت زینب روایت‌گر این نهضت عظیم هستند. روایت‌گر و بیدارگر آن برای تاریخ بشریت هستند. پس ما زن و مرد باید اول این نهضت را بخوبی بشناسیم، رقیب هم نیستند، بلکه هر دو همسفر هستند برای یک سفر عظیم، از خاک به افلاک، برای سفر بیدارگر، برای سفر تاریخ‌ساز، برای سفر انسان‌ساز، برای خلیفه‌الله شدن و اینجا هست که ما بخوبی می‌بینیم که در عاشورا طفل شش ماهه هم نقش‌آفرین است. اصلا زیبایی عاشورا هم به همین است که فقط یک عده مردان بزرگ و یک عده مردان دیگر با هم نجنگیدند؛ طفل شش ماهه هم آمد، نوجوان هم آمد، جوان هم آمد، سی و پنج ساله هم آمد، شصت ساله هم آمد، بالاتر هم آمد، غلام هم آمد، هاشمی هم آمد، امام معصوم هم آمد، نوعروس هم آمد و مادر داماد هم آمد و دختر 3 ساله هم آمد. زیبایی‌های عاشورا در همین است که در حقیقت یک تصویر مینیاتوری از همه آنچه که همه افراد در عالم خلقت رسالت دارند و تقسیم کار شده و همه با یک هدف حرکت می‌کنند و این توحید را می‌رساند.

وی با اشاره به نقش‌های مختلف و رسالت‌های مختلفی توضیح دادند: به همین دلیل ما باید حین و قبل و بعد این نهضت را بشناسیم. چه شد که حضرت از مدینه حرکت کردند؟ آیا امام حسین (ع) حسینی رفتار کردند و امام حسن (ع) حسنی رفتار کردند؟ نه، حضرت زمانی که بعد از امام حسن (ع) در قصر معاویه بودند، همان راهی رفتند که امام حسن (ع) رفتند. افراد از قبل تربیت شده بودند و آماده بودند که رسالت خود را انجام دهند و تاثیرگذار باشند. در حقیقت، حضرت زینب (س) توانستند آن لطافت زنانه و شجاعت مردانه را با هم تلفیق کنند منتهی تا عصر عاشورا، ایشان مانند ماهی بود که به دلیل خورشید دیده نمی‌شد. از عصر عاشورا به بعد کاملا زنانه شد. ایشان پرچم‌داری شدند که رسالتی را به انجام برسانند و در این رسالت دشمن شناسی داشتند، احساس تعهد نسبت به مخاطب داشتند و معتقد بودند که اینها باید بیدار شوند، باید بفهمند.

افتخاری با ادامه صحبت و ارتباط نهضت حسینی به انقلاب اسلامی گفت: اما اگر در طول تاریخ حرکت کنیم و به انقلاب برسیم. در پیروزی انقلاب یادمان نرفته که همه می‌گفتند نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است. یعنی اینها فهمیده بودند و الگو گرفته بودند تا در قالب هنر تعزیه، هنر شعر، نوحه، سخنرانی و پژوهش بتوانند آن پیام را بخوبی بازنمایی کنند. در زمان انقلاب نیز مردم به دنبال یک حسین زمان می‌گشتند و آن پیچیدگی‌هایی که در یک امام و رهبر نیاز می‌دیدند و آن خصوصیات ظلم‌ستیزی، انحراف‌ستیزی و دفاع از دین که در حضرت اباعبدالله بود، وقتی همه را در وجود حضرت امام دیدند، دیگر سر از پا نشناختند. به خیابان آمدند، شهید دادند، در منزل خود را برای فرار باز گذاشتند تا انقلاب پیروز شد. در هشت سال دفاع مقدس هم همینطور عمل کردند. یادمان نمی‌رود مادری که عکس یک، دو، سه شهید را نشان حضرت امام داد و امام به گریه افتاد. او عکس چهارم را نشان نداد، یعنی گفت: من می‌فهمم. من زینب‌گونه رفتار می‌کنم. اگر فرزندانم را در عاشورا دادم نباید بگذارم دل امام زمان‌ام بشکند. این بازنمایی‌ها درست انجام گرفت و این خانم پیام را گرفت و این را به ما منتقل کرد. در دفاع مقدس ما از اینها کم نداریم. اما باز هم خانواده شهدا احساس می‌کردند که شرمنده هستند، زیرا بچه‌های ما کتک نخوردند، به اسارت نرفتند، فرزند سیدالشهدا نبودند و فرزند حضرت علی و حضرت فاطمه نبودند. این نتیجه آن بازنمایی زنانه است. امروز ضرورت دارد که ما همانطور نقش‌آفرین باشیم. ممکن است یک بیت شعر، یک نفر را متحول کند. گاهی مداحی زیبا کمک می‌کند. گاهی هنرمندان با یک تصویر، با یک عکس، گاهی کسانی که در فضای مجازی هستند در قالب یک عکس نوشته یا چیز دیگر خیلی قشنگ این بازنمایی را انجام می‌دهند و این پیام را به مخاطب می‌رسانند. خانم‌های اینچنینی کم نداریم. گاهی فیلمنامه‌نویس هستند، گاهی رمان می‌نویسند و گاهی دلنوشته دارند و در این قالب احساس خود را بیان می‌کنند. بانوان می‌توانند با الگو گرفتن از حضرت زینب که ایشان هم از مادرشان حضرت فاطمه زهرا (س) الگو گرفتند، پیام را منتقل کنند.

دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان گفت: ما باید همه اینها را الگو بگیریم و منعکس کنیم و به بانوان و دخترانی که امروز هستند، انتقال بدهیم. بانوان آینده ما بدانند که ما همه باید یک نقشی داشته باشیم و بدانند که در عالم خلقت همه چیز بر اساس حکمت و علم است و رسالت ما بخصوص در برابر این جریان عظیم روشنگر انسان‌سازی که دل‌های همه آزادگان را دور خود جمع کرده است، بسیار بالا هست. الان به فرهنگ‌سازی نیاز است و خانم‌ها باید در خط مقدم باشند. ان‌شاءالله که ما بتوانیم زینبی فکر کنیم، زینبی عمل کنیم و ذره‌ای در عالم خلقت بتوانیم بگوییم که ما پیرو آنها هستیم.

 

 

کد خبر 1215550

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha