روایتی از مادر چهار شهید/ وقتی کلمات از بیان خاطرات رنج می کشند

توفیق این را داشتم که راوی مادری باشم که بزرگی نامش و عظمت کلامش گفتنی و ستودنی است و هیچ کلماتی نمی تواند بیانگر روزگار سخت، دردها و مصیبت های بزرگی که بر سر این مادر آمده است باشد، مصائبی که با صبری مثال زدنی و عشق آمیخته است.

به گزارش خبرگزاری شبستان از اراک، مراسم روایت مادری، نقد و بررسی کتاب «به بها خریدند» روایت داستانی فاطمه عباسی ورده، مادر شهیدان (احمد، یونس، علی و محمد جوادنیا) است که« فاطمه حمزه پور اسدی» روایت نگار این کتاب ارزشمند است. این مراسم شامگاه گذشته (10 مهر) با حضور جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی، خانواده معظم شهدا و ایثارگران و جانبازان و مردم ولایتمدار و شهید پرور اراک در فرهنگسرای این شهر برگزار شد.

 

« کتاب به بها خریدند» توسط انتشارات ستارگان سرزمین آفتاب و به همت ستاد کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و ۶ هزار و۲۰۰ شهید استان مرکزی و مشارکت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان و به قلم طاهره حمزه پور اسدی به چاپ رسیده است.

 

در ادامه به گفتگو با روایت نگار این کتاب ارزشمند در خصوص چگونگی فعالیت در این زمینه با این سوال که کتاب چه زمانی به رشته تحریر در آمد و از خاطرات خود بگویید؟ می پردازیم.

« طاهره حمزه پور اسدی» ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و امام شهدا گفت: خدارا شاکر هستم که توفیق همنشینی با خانواده شهدا و مادران صبور، مهربان و متدین شهدا را به من عطا فرمود و امید است با این کتاب توانسته باشم گامی در راستای ترویج فرهنگ ایثار، صبر، مقاومت و شهید و شهادت برداشته باشم.

 

 

کتابی که من افتخار روایتگری آن را داشتم کتابی بود که متولی آن کارگروه بانوان کنگره شهدای استان مرکزی داشت و تمام تلاش این کارگروه بر این است که الگوی زن در طراز انقلاب اسلامی، «زن نه شرقی نه غربی، بانوی مجاهد و مسلمان ایرانی» را به عنوان معلم ثانی به جوان ها معرفی کند.

 

این طرح روایتگری در خصوص مادران شهدا، برای اولین بار در کنگره های سراسر کشور توسط استان مرکزی اجرا شد و مورد استقبال گسترده قرار گرفت و بنده توفیق این را داشتم که راوی مادری باشم که بزرگی نامش و عظمت کلامش گفتنی و ستودنی است اما به هیچ وجه بیان نمی شود و هیچ کلماتی نمی تواند بیانگر روزگار سخت، دردها و مصیبت های بزرگی که بر سر این مادر آمده است باشد. مصائبی که با صبری مثال زدنی و عشق آمیخته و قابل تحمل شده است.

 

روزی که قبول کردم روای این بانو باشم هنوز وی را از نزدیک ندیده بودیم و فقط مصاحبه های از این مادر را در دست داشتم که آن هم نیازمند گفتگوهای تکمیلی بود که با آن مصاحبه های تکمیلی متوجه سختی کار شدم و شک داشتم که بتوانم کلام این مادر را به رشته تحریر در بیاورم.

 

زمانی که مصاحبه های اولیه به دست من رسید گرد زمان، گرد خاطرات فراموش شده در کلامش مشخص بود. مطالب پراکنده و هر کدام  از جایی سخن می گفت و من با کمک گرفتن از اطرافیان و بزرگان توانستم این مطالب را یکپارچه و خاطره نگاری را انجام دهم.

 

به برکت یاد و نام شهدا فرزند دو ساله ام به خوبی با من همکاری کرد و بنده با کمترین مشکل توانستم این کتاب را در زمان کوتاهی بنوسم و این معجزه کار در حوزه شهید و شهادت است؛‌ این اولین کتابی بود که در حوزه شهید و شهادت نگاشتم و اولین بار بود که راوی مادر شهید بودم.

 

این مادر بزرگوار مادر چهار شهید و بسیار صبور و با متانت است. صبر ایشان صبر الهی است که برگرفته از صبر زینبی است. وقتی از چهار فرزند شهید خود سخن می گفت خم به ابرو نمی آورد و خدا را شاکر بود که توانست در راه انقلاب و آرمان های امام و رهبری گام بردارد ولی وقتی در رابطه با واقعه عاشورا و مصائب وارده بر سید و سالار شهیدان و یاران باوفایش و مصائبی که بر حضرت زینب (س) بعد از واقعه عاشورا در کاخ یزید سخن می گفت، همچون ابر بهار می گریست.

 

مطلب جالب و تکان دهنده در این راستا خاطره مادر شهید بود که چهار جگر گوشه خود را تقدیم انقلاب کرد و زخم زبان ها و حرف هایی از اطرافیان شنید، اما دم بر نیاورد و شیرینی تقدیم چهار شهید در راه خدا را به حرف‌های اطرافیان نفروخت تا در روز محشر که یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُوْنَ است در برابر پروردگار رو سفید باشد و افتخار کند که چهار فرزندش را در راه خدا، اسلام، ولایت و انقلاب فدا کرده است.

 

انشاالله که ما هم بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا امام شهدا و مادران شهدا باشیم و همواره پشت و پناه ولایت فقیه باشیم.

 

کد خبر 1220361

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha