به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومیخانه کتاب و ادبیات ایران، نشست اول از سلسله نشستهای فرهنگی هفته وحدت با عنوان «تکیه کتاب» با موضوع «رمان امروز، آموزهها و زندگی پیامبر اکرم(ص)» و محوریت رمان «پیامبر بیمعجزه»، یکشنبه (۱۷ مهر ۱۴۰۱) با حضور محمدرضا رکنی و محمدرضا شرفی خبوشان در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
«پیامبر بیمعجزه» کلیشهای از آموزههای پیامبر (ص) حرف نمیزند
محمدرضا شرفی خبوشان در این نشست بیان کرد: هر کتابی بهویژه در حوزه ادبیات داستانی که به نام پیامبر (ص) نوشته میشود، درصدد بیان سیری است که رسولالله (ص) در طول زمان حیات مبارکش طی کرده یا پس از حیات ایشان بهواسطه نقل احادیث و تأملات و سخنان از سوی علمای اسلامی مطرح شده است. نویسندهای که در حوزه ادبیات داستانی کار میکند تلاش دارد به واسطه قالب داستان، این مسیر را هموار کند. بنابراین در درجه اول با نویسندهای روبهرو هستیم که معتقد است ادبیات تعلیمی هنوز وجود دارد و داستان میتواند مبنای آموزش و تعلیم باشد، یعنی از مقولهای صحبت میکنیم که شاید از نگاه نقد امروز و رمان امروز، مورد بحث باشد. به این معنی که رمان هنوز میتواند رسالت تعلیم را به دوش بکشد یا محلی است برای طرح گزارههای تردیدبرانگیز یا ایجاد شک و سوال و جایی برای دعوت به تأمل یا پذیرفتن و رد کردن برخی گزارههایی که در حیطههای مختلف اندیشهای وجود دارد.
وی ادامه داد: نویسنده امروز طبیعتا به دستاوردهای رمان امروز هم میاندیشد و مخاطب را میبیند، مخاطبی که رمان امروز را خوانده و ادبیات داستانی امروز را میشناسد. درست است که در درجه اول از سر اعتقاد به سراغ رمانی میرود که پیرامون زندگی پیامبر گرامی اسلام نوشته شده، اما در کنار آن انتظاراتی هم از ادبیات داستانی امروز دارد. این را باید درنظر گرفت که ما امروزه بهواسطه دانش روایتی خودمان به سراغ مقولاتی میرویم که درباره پیامبر (ص) قابل طرح است. مقوله تعلیم با رمان امروز بیگانه نیست. هنوز هم رمان وجه بیدارکنندگی و آگاهیدهنده را میتواند همراه داشته باشد. بهویژه در این میان رمان دینی از جایگاه ویژه و برجستهای مخصوصا نزد نویسندگانی که خودشان داخل دایره دین قرار دارند، برخوردار است. نویسندهای که رمان دینی مینویسد، متعلق به دایره دین است.
این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به اینکه رمان دینی متعلق به مرز خاصی نیست، گفت: ما نمیتوانیم بگوییم رمان دینی فقط در ایران نوشته میشود، بلکه در دیگر نقاط جهان ازجمله در داخل دایره دین مسیحیت هم این گونه رمان خلق میشود، مانند آثار متعددی که درباره حضرت مسیح نوشته شده است. رمان دینی، داعیهدار بیان امر غیبی است و با رمان واقعگرا یا رمان مدرنی که از همان ابتدا امر غیب را رد میکند، متفاوت است و یا اگر هم از آن استفاده میکند بهعنوان تکنیکی برای بیان شیوه روایتی است و بهعنوان یک مسأله بنیادین به آن اشاره نمیکند. بنابراین میتوان گفت وجه برجسته و ویژه رمان دینی، پرداختن به امر غیبی است. اینکه جهانِ پس از مرگی وجود دارد، اینکه نویددهندگانی از جانب خدا آمدهاند و به ما میآموزند که چگونه رفتار کنیم تا در جهان جاویدان و اخروی، سرنوشت نیکی داشته باشیم. این رسالت پیامبران است.
شرفی خبوشان افزود: عمل به رسالت هر پیامبری در کنار خود داستان پدید میآورد. خودِ شخصیت پیامبر در ادیان مختلف، ایفای نقشی برای پدیدآورن یک روایت است. نام پیامبر که میآید، ناخواسته به روایت توجه میکنیم، آنچنان که ابتدای رسالت هر پیامبری مقابله با کفر، جهل، ناآگاهی و عدم توجه به توحید است. در داستان عنصر اصلی، مقابله و رویارویی قهرمان با موانع است. پیامبران تلاش کردند این موانع را از سر راه بردارند تا به رسالت خود عمل کنند. سراسر قرآن کریم، آکنده از روایتهایی است که ما را به تلاش پیامبران پیش از پیامبر اسلام ارجاع میدهد. ما نمیخواهیم چیزی غیر از حقیقت بیان کنیم، بلکه منظور پدیدآوردن قهرمانی است که در مقابل عنصر شر ظهور پیدا میکند.
وی تصریح کرد: بهنوعی اکنون ما هم در یک زمینه داستانی قرار داریم و هر کسی روایت خود را میسازد و پیش میبرد. از این جهت، نوشتن درباره پیامبران در قالب رمان دینی، جذابیت بالایی دارد. بهویژه پیامبر عظیمالشأن اسلام که جنبههای متعدد حیات و سیره مبارک ایشان، جنبههای غنی و جذابی است که هر کدام از آنها میتواند یک داستان جذاب و یک رمان بسیار خواندنی را پدید آورد. وجود پیامبر (ص) و شیوه زندگی ایشان، بیمانند است. این موضوع چه از نظر بیرونی و چه از نظر عملکرد شخصیتی و مواجهه وجود مبارک پیامبر (ص) با مسائل بیرونی و چه از نظر رهنمودها، اندیشهها و پیامهای ایشان، قابل تأمل است. اما آن چیزی که میتواند برای داستاننویس جذابتر باشد، عملکرد بیرونی است که منجر به پیامی میشود. در این زمینه بسیاری از نویسندگان ایرانی به زندگی پیامبر گرامی اسلام و زمانه ایشان پرداختهاند که هدفش بیان همان مقطع تاریخی براساس اسناد و روایات است. در این قالب، شخصیت پیامبر (ص) یا شخصیتهای پیرامون ایشان، موضوعی برای توجه داستاننویس میشوند. در واقع اجرای چیزی است که گذشته و در تاریخ اتفاق افتاده است. این نوعی از رمانهای دینی است که نظیر آن در دنیا وجود دارد، مانند رمانهایی که درباره حضرت مسیح (ع) نوشته شده که حتی تبدیل به اثر سینمایی شده است.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: درباره پیامبر عظیمالشأن اسلام هم نویسندگان متعددی نوشتهاند. در میان نویسندگان عرب و حتی نویسندگان مسیحی نیز افرادی در این زمینه دست به قلم برده و براساس اسنادی که در اختیار داشتهاند، داستانپردازی کرده و در مواردی تخیل خود را نیز در آن وارد کردهاند. این گونه داستان، خاصیتها و مخاطبان خود را دارد. اما میتوان گفت گونهای است که دایره آن مشخص بوده و چندان نمیشود در آن به نوآوری دست بزنیم و حتی در فرم هم نمیتوانیم آنچنان نوآوری به خرج دهیم و باید قواعد تجربهشدهای را پیش بگیریم. گونه دیگری نیز از رمان دینی وجود دارد که به زندگی پیامبر (ص) هم میپردازد، اما نگاهش این است که بهگونه دیگری سیره پیامبر (ص) و حتی پیام، منش و رهنمودهای ایشان را به مخاطب القاء کند. این گونه از رمان میتواند بسیار متنوع باشد، چون در زمانه کنونی میگذرد، در زمانهای که جنس آن را میشناسیم و در آن نفس میکشیم. شخصیتهایی را از زمان امروز انتخاب میکنیم که این شخصیتها میتوانند ما را به گوشههایی از زندگی پیامبر (ص) و همچنین به رهنمودها، پیامها و یا یک محتوای ارزنده مغفولماندهای از رسول خدا، ارجاع دهند. این شخصیتها زیست خود را دارند و درگیر مسائل خودشان هستند، ولی تیزهوشی و تأمل نویسنده آنچنان است که مخاطب دنبالکننده و آشنا به معرفت پیامبر (ص) و معارف اسلامی را به همان رهنمودها و پیامهای مهم توجه میدهد.
شرفی خبوشان در ادامه با اشاره به کتاب «پیامبر بیمعجزه»، اظهار کرد: «پیامبر بیمعجزه» از اینگونه آثار است که نویسنده تلاش کرده وارد عرصهای شود که عرصهای متفاوت است، از این جهت که میخواهد رهنمودها و پیامهای زندگی پیامبر (ص) را بهواسطه زیست یک انسان امروزی ارائه کند و ما را با یک داستان امروزی به بخشهایی از زندگی حضرت محمد (ص) ارجاع دهد. این کار بسیار دشوار و درعینحال ارزنده است. بسیار نیازمند تولید و گسترش اینگونه رمانها هستیم.
وی افزود: موضوع این داستان، یک ماجرای پرکشش و از نظر دراماتیک، ماجرای برجستهای است. این کتاب از زمانی که منتشر شد، مورد استقبال خوانندگان و اهالی ادبیات داستانی قرار گرفت و در جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران هم به مرحله نهایی رسید. این کتاب از این جهت ارزنده است که نمونه چنین کتابهایی را کم داریم؛ چه در بین آثاری که در ایران درباره پیامبر (ص) نوشته شده و در میان آثاری که در خارج از ایران نوشته شده است. جزو آثاری است که نویسنده میخواهد بهواسطه یک روایت امروزی ما را با سیره پیامبر (ص) و زیست و زندگی ایشان آشنا کند. این اثر با آن دسته از رمانهایی که میتوان با کمی مسامحه آنها را جزو رمانهای تاریخی طبقهبندی کرد، تفاوت دارد؛ این گونه از رمانها به بازنمایی و نشان دادن آن چیزی که گذشته، میپردازند، ولی رمانهایی از ایندست به چیزی که امروز با آن مواجیهم، میپردازند.
این منتقد ادبی همچنین گفت: آثاری مانند «پیامبر بیمعجزه» به ما اثبات میکنند که آموزههای پیامبر (ص)، آموزههای زنده و در حال حیات است و کارایی آنها بیشتر از گذشته، در زندگی امروز احساس میشود. کمبود، نبود و فراموشی آنهاست که جامعه را دچار وضعیت بغرنجی میکند. کنار گذاشتن رهنمودهای پیامبر گرامی اسلام در ابعاد مختلف، ممکن است یک جامعه اسلامی را از درون پوچ کند، چنانچه پس از رحلت حضرت محمد (ص) هم در دورههای مختلف اسلامی شاهد هستیم که هرگاه این معارف و حکمتها کنار گذاشته شد و حاکمان دینی به چیزی غیر از آموزههای پیامبر (ص) عمل کردند، آن حکومت از درون پوسیده شد. کتاب «پیامبر بیمعجزه» هم تذکری به این مسأله است. در یک کلام میتوان گفت که این اثر سعی دارد نشان دهد که چگونه از سخن به عمل خواهیم رسید. گاهی آموزههای پیامبر (ص) فقط در حیطه سخن است و تنها از آن حرف میزنیم، ولی گاهی باید این آموزهها در عرصه عمل نمود پیدا کند. گفتن از معرفت و پیامهای رسول خدا آسان است، چنانچه نویسنده کتاب در فرازی از این اثر در افکار شخصیت اصلی داستان به این موضوع میپردازد. واقع شدن در یک بحران و رخداد و زمانی که امنیت ما تهدید میشود ما را وادار میکند بسنجیم که آیا واقعا به یک حکمت اسلامی مقید هستیم و به آن عمل کردهایم؟
شرفی خبوشان در ادامه بیان کرد: حمید شخصیت اصلی داستان تا قبل از بحران فکر میکند وظیفهاش فقط نقل کردن است، ولی وقایعی پیش میآید که ایمان او به محک گذاشته میشود. اصل ماجرا این جمله است که گفتن و نقل کردن از پیامبر (ص)، متفاوت از شبیه ایشان عمل کردن است، آنهم در دنیای امروز که ایمان چیزی گمشده و محوشده است. در دنیای امروز است که بشر ایمانش را گم میکند چون با اشکالی از زندگی که مدام او را به حیات موقت و لذتهای غیردائمی ارجاع میدهد، مواجه شده است. توجه بشر مدام به عمل و ایمانش کمتر میشود تا جایی که حتی اگر هم میخواهد طغیان کند، در جهت رسیدن به امیال مادی است و به داشتههای معنوی فکر نمیکند و خواستهاش خواسته ایمانی نیست. چیرگی با فضایی است که بر نقل استوار است. مثال آن شبکههای مجازی است که در آن فضا عمل به آموزهها از ما گرفته شده و به افرادی شیفته نقل کردن تبدیل شدهایم.
وی افزود: «پیامبر بیمعجزه» رمانی نیست که کلیشهای از آموزههای پیامبر (ص) حرف بزند، بلکه بهنوعی همه ما را به سوال میکشد. برآیند این موضوع، برآیند امیدبخشی است که ما از یک رمان با چنین رسالتی، انتظار داریم. در این کتاب، شخصیت اصلی وقتی با سوالهایی روبهرو میشود، تلاش میکند به آموزههای پیامبر با تعمق بیاندیشد. کتاب همان راهکاری را ارائه میدهد که پیامبر (ص) میگوید. چکیده و خلاصه حرف آن حضرت برای نزدیکی و رسیدن به قرب الهی این است که به انسانها و جامعه خود کمک کنیم.
این نویسنده و منتقد ادبی همچنین گفت: اگر در نوشتن چنین کتابهایی ضعف داریم به این موضوع برمیگردد که نویسندگانی که به این جهانبینی رسیده باشند، کم داریم؛ نویسندگانی که تلاش کرده باشند، ابتدا خودشان مانند حمید در کتاب به خلقوخوی پیابر (ص) نزدیک شود. نویسنده در وجه ابتدایی باید این جهانبینی را کسب کند. مباحث مرتبط با حضرت محمد (ص) مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش نیست، بلکه مباحثی مرتبط با همه دورانها و قابل استفاده در همه دورانهاست. چرا نباید چنین رمانی را جدی گرفت، رمانی که هم انتظار ما را از ادبیات داستانی برآورده کرده و هم بهطور غیرمستقیم ما را با رسالت پیامبر گرامی اسلام آشنا و به ما نشانی میدهد. این کتاب به ما کمک میکند تا اطلاعات کم خود درباره پیامبر (ص) را افزایش دهیم و ما را به جستجوگری دعوت میکند.
سنگ محکی که هر لحظه میتوانیم خود را با آن تطبیق دهیم
محمدعلی رکنی؛ نویسنده کتاب «پیامبر بیمعجزه» نیز در این نشست، اظهار کرد: برایم خیلی اهمیت داشت که ماجرای این کتاب، یک قصه واقعی پرکشش و امروزی باشد. به این باور داشتم که قرار دادن چنین شخصیتی بهعنوان قهرمان داستان به واسطه شغلش و معارفی که آموخته، حتما به پیامبر (ص) متصل میشود و رفته رفته با پیشرفت داستان، اشارات غیرمستقیم و فرامتنی هم به آن حضرت داشته باشم.
وی ادامه داد: یکی از مواردی که میتواند به ما کمک کند تا به پیامبران و مقدسات نزدیک شویم دقت در مَثَلهای قرآنی است. خداوند در قرآن از مثل بسیار استفاده میکند. خاصیت مَثَل این است که مستقیم سراغ محتوا نمیرود که این غیرمستقیم به سراغ محتوا رفتن به کشف ماجرا کمک میکند.
این نویسنده گفت: در «پیامبر بیمعجزه» سراغ قصهای میرویم که آدمهایش در روزگار کنونی بهسر میبرند. در سیر داستان متوجه میشویم که هدایت یک نسل چقدر برای انسان کاری دشوار و نشدنی است و چقدر باید بهصورت درونی روی مردم کار کرد. شاید در ذهن شخصیت رمان این سوال مطرح باشد که پیامبر چه کرد و چگونه به این مرحله رسید و چگونه توانست در بین آن قوم جاهل فرهنگ ایجاد کند؟ بهنظرم این رمان کار خودش را کرده و توانسته در دل یک ماجرای امروزی، با قدرتی که رمان به لحاظ تأثیرگذاری دارد، فاصله زمانی و مکانی را حذف کند که مخاطب را به آن دوران ببرد تا سوالاتش را مطرح کند.
رکنی درباره سوژه کتاب افزود: ابتدا در ذهنم نوشتن یک داستان کوتاه مطرح بود. ماجرایی را جایی شنیده بودم و چون برایم جذاب بود شروع به نوشتن کردم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: همانطور که سید موسی در کتاب میگوید «خدا چشیدنی است»، به این باور دارم که پیامبر (ص) هم چشیدنی است و بهعنوان یک سنگ محک هر لحظه میتوانیم خودمان را با آن تطبیق دهیم. همه خصلتهای ویژه انسانی در سطح عالی در زندگی پیامبر (ص) وجود دارد. ایشان حتی در نگاه کردن هم عدالت داشت و بسیار به قولش وفادار و متعهد بود. زمانی میتوانیم به مردم بگوییم کمی مثل رسول خدا باشند که خودمان هم فکر و عملمان مانند پیامبر باشد و آن را بچشیم. هرکس میخواهد به پیامبر (ص) نزدیک شود باید به این مرحله برسد.
نویسنده کتاب «پیامبر بیمعجزه» در پایان گفت: سیره پیامبر (ص) مهم است. نه اینکه پیامبر در این دوره حضور داشته باشد. ما همه «اویس» هستیم و باید سر عهدی که با پیامبر داریم، بمانیم. باید فکر، رفتار، حرف زدن، مهربانی، عبادت و رحمت پیامبر را تمرین کنیم تا فاصلهمان را با پیامبر (ص) کم کنیم.
نظر شما