به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «محمد حنیف» در نشست «وجوه افتراق و اشتراک ادبیات داستانی دفاع مقدس و ادبیات داستانی دوره دوم پهلوی» که با حضور محمدرضا سنگری نویسنده و رییس اندیشکده ادبیات پایداری حوزه هنری، جواد کامور بخشایش نویسنده در سالن طاهره صفارزاده در حوزه هنری برگزار شد، گفت:در شباهتها میتوان به مواردی مانند گرایش به غرب و تنوع ساختاری و مضمونی اشاره کرد. هر دو دوره از درخشانترین دورههای خلق و انتشار ادبیات داستانی در ایران محسوب می شوند.
این نویسنده در مورد تفاوتهای ادبیات داستانی دفاع مقدس و ادبیات داستانی دوره دوم پهلوی اظهار داشت: مفاهیم امیدآفرین در ادبیات قبل از انقلاب به تدریج روند رو به رشدی داشتند، در حالی که ادبیات داستانی دفاع مقدس روند معکوسی را طی کرده است. در دوره پهلوی، ادبیات ضداشرافی نمود داشت اما در ادبیات بعد از انقلاب به سمت ادبیات تفاخر در آثار عامه پسند پیش رفتیم.
وی با بیان اینکه در ادبیات داستانی قبل از انقلاب برخلاف ادبیات جنگ، داستاهای کارگری و روستایی جایگاه درخور توجهی داشت، عنوان کرد: در سالهای قبل از انقلاب، نه تنها تظاهر به سادگی حاکم بود و مردم و مدیران نیز سادگی را دوست داشتند. از زمانی که رمان «بامداد خمار» منتشر شد همه چیز برعکس شد. در حال حاضر کسی نمیتواند تصور کند که در دوران جنگ، رزمندگان به چه قیمتی به جبهه میرفتند. اگر به رزمندگان مشت مشت طلا میدادند اعتنا نمی کردند.
وی اظهارا داشت: ادبیات ضد جنگ چیز تازه ای نیست. بسیاری از نویسندگان انگلیسی در زمان جنگ جهانی اول مینوشتند و بعد از جنگ، ضدجنگ نوشتند. این نوعی قاعده در جهان محسوب میشود.
حنیف با اشاره به تفاوت ادبیات داستانی جنگ و داستان نویسی دفاع مقدس بیان کرد: جنگ همواره با بشر بوده و به خاطر همین منابع تاریخی كشور ها اغلب شرح جنگ ها است و بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز مدیون این پدیده زشت است. این زشتی هرگاه رنگ دفاع گرفته به عمل مقدس تبدیل شده است.
این محقق خاطر نشان کرد: ادبیات داستانی جنگ، ادبیاتی است كه جنگ را با تمام تلخی و شیرینی ها به مخاطب نشان می دهد. در واقع دفاع مقدس وقتی است که جنگی رخ داده و در ادبیات بیان می شود که موضوع جنگ است. هر کشوری بری خودش اصطلاحی برای جنگ برگزیده است. ایران نیز «ادبیات پایداری یا دفاع مقدس» را انتخاب کرده است.
وی با اشاره به تفاوت دیدگاه نسبت به جنگ و ادبیات جنگ بیان کرد: در ادبیات داستانی دفاع مقدس، بین تعریفی آقای سنگری و شاکری فاصله بسیاری دارد ، بین تعریف مصطفی رحماندوست با تعریف آقای شاکری نیز تفاوت وجود دارد.
بر اساس این گزارش، «محمدرضا سنگری» در این نشست گفت: وقتی در یک فضا و حرکت جدید قرار میگیریم با تکثر ، تنوع و حتی تناقض مفاهیم مواجه میشویم که ناگزیر از نامگذاری آنها هستیم . ادبیات داستانی ما در دورهای وجه انسانی پیدا میکند و مثلا در تمامی ژانرها در آغاز میبینیم همه شاعران و نویسندگان میآیند و دست به کار میشوند.
رییس اندیشکده ادبیات پایداری حوزه هنری تصریح کرد: نویسندگانی از جنگ گفتند اما بزرگنمایی کردند و انگار اصلا نگفتهاند. این نگرانی وجود دارد که بعدها برای نسلی که در زمان جنگ نبودند، ممکن است شائبه ایجاد شود. باید در تبیین ادبیات دفاع مقدس دقتنظر داشته باشیم. نگاهی را که آقای دکتر حنیف ارائه کرد را میپسندم . من هم معتقدم باید بالها را بازتر کنیم و دایره وسیعتری را ببینیم.
نظر شما