شعارهایی که از دل معنویت جدید و ساختارشکن بیرون آمده‌ است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: شعار زن، زندگی، آزادی دارای سه عنوان بوده که مقصود هر سه این واژگان برگرفته از آموزه های معنویت عصر جدید و ماهیتا ساختارشکن است.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: احمد شاکرنژاد در نشست علمی با عنوان «مدار اعتراض» که با همکاری مشترک پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد به تبیین موضوع  «ارتباط اعتراض با نهادستیزی معنوی» پرداخت و گفت: در اعتراضات اخیر شعارهای ساختارشکنانه ای خصوصا در تقابل با روحانیت مطرح شد. این شعارها را در اعتراضات سال 88 نیز البته به صورت محدودتری شاهد بودیم.

 

وی افزود: در حال حاضر جریانی تحت عنوان معنویت گرایی جدید را می بینیم که نهادستیزی و روحانیت ستیزی را اتفاقاً راهکاری برای رسیدن به معنویت معرفی می کند.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: از گذشته تاکنون چهار دسته را شاهد بوده ایم که با نهاد روحانیت تقابل و معارضه داشته اند؛ راحت طلب ها، متصوفه، باطنی گراها و افرادی که معتقد بودند که ما در حال حاضر وارد قیامت شده ایم و همچنین کسانی که در عصر مشروطه بر پایه تأثیرپذیری از مدرنیته این چهار گروه کلی را تشکیل می دهند.

 

وی اعتراض متصوفه نسبت به نهاد روحانیت را از چند جهت دانست و گفت: آنان در تفاسیر باطنی، مناسک بیش از حد و مواردی از این قبیل با فقهای ما تعارض داشته اند.

 

شاکرنژاد گروه پنجم متعارض با روحانیت را شامل افراد معدودی دانست که با رویکرد معنوی به این عرصه ورود داشته اند و تصریح کرد: یکی از گروه های این افراد، آنانی هستند که مبتنی بر آموزه های لیبرالیسم معنویت را تعریف می کنند. 

 

این استاد معنویت پژوهی با اشاره به معنویت دین خارجی به عنوان یکی دیگر از رویکردهای نهادستیز معنوی افزود: در این دیدگاه از معنویت دین یا آیینی دیگر برای تقابل با اسلام استفاده می شود.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیه بیان کرد: یکی ازین جریانات که از طریق معنویت به مقابله با روحانیت می پردازد، جریان «معنویت عامیانه» است. این جریان با استفاده از آموزه هایی همچون مدیتیشن و انرژی های مثبت و منفی به دنبال عضوگیری و تقابل با روحانیت است.

 

وی گفت: گروه های معنویت گرای نوظهور، با شعارها و تحلیل های مختلفی به عرصه اعتراضات اخیر در کشور پیوستند. مثلاً برخی از آن ها با شعار خروش زنان، یا ملاک بودن پاکی دل اشخاص و بی نیازی نسبت به شریعت به میدان آمدند. 

 

شاکرنژاد اظهار کرد: در دهه 1960 جنبشی تحت عنوان نیو ایج یا دوران جدید در آمریکا ظهور پیدا کرد که به عنوان مثال می گفت دین همیشه دارای ابهام بوده، ظاهرگرایی در آن رایج است و خدایان در آن ها از جنس مرد هستند. معتقدان به این جنبش می گویند ما در دوران حاکمیت زنان در عصر معنویت، حاکمیت زندگی روزمره و این جهانی و مادی بودن در عصر معنویت هستیم. تحلیلگران این نوع از معنویت را ساختارگریز می دانند.

 

وی با تأکید بر اینکه مبارزه با نهاد روحانیت یکی از اصلی ترین محورهای مبارزاتی هواداران معنویت مد نظر جنبش دوران جدید است، اظهار داشت: آنان می گویند زنان ایرانی در حال تحقق بخشیدن به این معنویت هستند و از طریق مقابله با روحانیت به کنار گذاشتن شریعت می پردازند.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان تصریح کرد: شعار زن، زندگی، آزادی دارای سه عنوان بوده که هر سه این واژگان برگرفته از آموزه های معنویت عصر جدید است و ماهیتا ساختارشکن می باشد.

 

اعتراض ممکن است بیشتر از ادراک عدالت ناشی شود تا از عدالت واقعی

در ادامه، حجت الاسلام احمد اولیایی نیز به تشریح موضوع «اعتراض بر مدار ادراک عدالت» پرداخت و گفت: ادراک عدالت اشاره می کند به آنچه مردم در مورد عدالت و ظلم در جامعه می پندارند؛ یعنی ممکن است در جامعه ای عدالت واقعی وجود داشته باشد اما مردم آن بیاندیشند که عدالتی وجود ندارد یا بالعکس.

 

عضو هیئت علمی گروه مطالعات عدالت اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: به طور کلی ادراک عدالت به پندار مردم برمی گردد و این یک مبحث شناختی بوده و از سوی دستگاه محاسباتی ذهن انسان ها شکل می گیرد.

 

وی عدالت اجتماعی را حاصل جمع ادراکات فردی در مورد عدالت دانست و گفت: وفاق اجتماعی، نظم سیاسی و مشارکت سیاسی با ادراک عدالت در جامعه تغییر می کند. در منابع دینی ما هم ادراک عدالت دارای اهمیت بالایی می باشد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در توصیه به شریح قاضی می فرمایند در هنگام قضاوت نگاه خود را به اندازه مساوی به شاکی و متشاکی بینداز. در اینجا آنچه مد نظر امیرالمؤمنین(ع) است ادراک عدالت می باشد و الا عدالت واقعی با تغییرات نگاه تغییری نمی کند.

 

وی با اشاره به عوامل ادراک عدالت افزود: این عوامل شامل عوامل معرفتی و غیر معرفتی می باشد که از مهمترین عوامل معرفتی می توان به جهان بینی فرد اشاره کرد.

 

این پژوهشگر حوزوی بیان داشت: فهم ما از تعریف عدالت می تواند بر ادراک عدالت از سوی ما تأثیر مستقیم داشته باشد. اگر عدالت را برابری بدانیم با آن حالتی که عدالت را بر اساس استحقاق و شایستگی تعریف کنیم به نتایج کاملا متفاوتی در ادراک عدالت از سوی ما منجر می شود.

 

وی گفت: ایدئولوژی ها نیز تأثیر مستقیمی بر ادراک عدالت دارد. مثلاً در جامعه ای که به تناسخ اعتقاد دارد هرچه ظلم در حق افراد آن شود، این ظلم را به حساب زندگی قبلی خود گذاشته و با آن کنار می آیند.

 

حجت الاسلام والمسلمین اولیایی اظهار کرد: ادراک عدالت گاهی بر اساس شناخت ما از معطی عدالت متفاوت می شود. یعنی گاهی ممکن است که ما خواهان اعطا و بسط عدالت از سوی دیگری بوده و خود را بی مسئولیت بدانیم. همین رویکرد می تواند به ما القا کند که در حقمان بی عدالتی شده است.

 

وی با تأکید بر رسانه ها به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل غیر معرفتب شکل دهنده ادراک عدالت اظهار داشت: رسانه ها می توانند به مخاطبان خود پنداری را که مد نظر خودشان است القا نمایند.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: رفاه ذهنی افراد که بر پایه پارامترهایی همچون مناعت طبع یا خساست دچار تغییر می شود یکی دیگر از عوامل غیر معرفتی تأثیرگذار بر ادراک عدالت است.

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: خطاهای تشخیصی افراد نیز یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر ادراک آن ها در موضوع عدالت بوده و گاهی افراد تمام موفقیت هایی که داشته اند را حاصل تلاش های شخصی دانسته و تمام شکست های زندگی خود را حاصل اقدامات سایر اطرافیان و یا حکومت عصر خود اعلام می دارند. این خطاها می تواند ادراک فرد از عدالت را تحت الشعاع قرار دهد.

 

همچنین، رسول نوروزی در این نشست با عنوان «مدار اعتراض» که با همکاری مشترک پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، مرکز همکاری های علمی و بین الملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و همچنین روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد، به تشریح موضوع «اعتراض مدنی؛ نظم منطقه ای» پرداخت و گفت: متأسفانه با توجه به داده هایی که رسانه های مختلف به مردم ما القا می کنند، یکی از شبهاتی که در سطح جامعه مطرح است چرایی تبدیل نشدن ایران به کشوری همچون برخی از اعضای اتحادیه اروپا مانند سوئد است.

 

وی افزود: پاسخ این است که اساساً باید موقعیت و سرگذشت کشور خود را به طور صحیح بشناسیم و ببینیم کدام یک از کشورهای خاورمیانه توانسته به شاخص های اقتصادی کشوری همچون آلمان برسد؟ باید پرسید کشوری همچون عربستان که مشکلی با آمریکا و اروپایی ها ندارد چرا مثلاً سوئیس نشد؟ چرا آلمان نشد؟

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: منطقه خاورمیانه از ابتدا دارای منازعات مختلفی بوده و بسیاری از اندیشمندان جهان به این امر معتقدند؛ این اندیشمندان می گویند حتی اگر اسلام هم نبود، خاورمیانه دارای منازعات و مشکلات متعددی بود. 

 

وی خاورمیانه را دارای شکنندگی هایی دانست و گفت: بازیگران بیرونی به اعتراضات و شکنندگی های داخلی کشورهای خاورمیانه دل بسته اند. باید دانست هیچ تحول داخلی در خاورمیانه وجود ندارد که مورد توجه و دخالت کشورهای بیرونی قرار نگیرد.

 

نوروزی رسیدن به منازعه هستی شناسانه اعتراض های مدنی برای بازیگران منطقه ای و بیرونی را نقطه اوج آن ها برشمرد و تصریح کرد: در این منازعات گروه های فعال می گویند یا باید من باشم یا تو و این یک رویارویی مبارزاتی و امنیتی را به دنبال دارد.

 

این استاد روابط بین الملل در پایان با اشاره به تلاش کشورهای منطقه در راستای ایجاد حکومت سلطنتی در ایران، افزود: با توجه به اینکه در کشورهای منطقه خاورمیانه همچون عربستان و امارات، نظام های حکومتی پادشاهی روی کار هستند، تلاش می شود با ترویج شعارهایی همچون «رضاشاه، روحت شاد» برای تشکیل حکومت پادشاهی در ایران و اضمحلال حکومت دموکراتیک جمهوری اسلامی در این کشور اعتراضاتی را ایجاد نمایند.

 

کد خبر 1224982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha