زباله گردی روی سیاه فقر/ تلاش برای غرق نشدن در مرداب گرانی

این روزها زباله گردی روی سیاه فقر است. زباله گردان برای اینکه در مرداب گرانی غرق نشوند، از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کنند تا مبادا خانواده شان شکم گرسنه سر بر بالین نهند.

به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان _ مائده فلاحتکارضیابری؛

زباله گردی در سال های اخیر در شهرهای مختلف كشورمان به دلیل وضعیت بد معیشتی، به شغلی تبدیل شده كه روز به روز طرفداران آن بیشتر می‌شود و تعداد زباله گردها و پلاستیك و كاغذ جمع كن‌ها رو به افزایش است. سطل‌های زباله فلزی برای آنها حکم منبع درآمد دارد، از این سطل زباله به سطل زباله دیگر می‌روند تا در سطل بعدی جنس بهتری که به دردشان بخورد، پیدا کنند.

 

این روزها زباله گردی روی سیاه فقر است و زباله گردان برای اینکه در مرداب گرانی غرق نشوند، از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کنند تا مبادا خانواده‌شان شکم گرسنه سر به بالین نهند. در این بین مردم نگاه ترحم آمیزی به آنها می‌کنند اما آنها بی‌توجه به این نگاه‌ها به فکر هستند که کدامیک از سطل‌های زباله آذوقه بیشتری دارد و پیش از تخلیه سطل‌های زباله توسط شهرداری، بازنگری انجام می‌دهند.

 

 

رایگان بودن پسماند در کل کشور مسئله‌ای است که همه را بی‌تعارف برای دستیابی به این طلای کثیف وسوسه می‌کند. طلای کثیفی که سال‌ها می‌تواند منبع درآمد پایدار و ایجاد شغل در شهرها برای شهرداری‌ها باشد؛ ولی این مسئله مهم تقریباً در هیچ شهر کشور به‌صورت درست و سیستماتیک در مجموعه مدیریت شهری کشور مدنظر قرار نگرفته است. زباله یا پسماند در تمام جوامع طلای کثیف نام دارد و از آن برای تولید ثروت استفاده می‌شود، اگرچه در ایران نیز پسماند را طلای کثیف می‌نامند، ولی این مسئله از حد یک تعریف خشک‌ و خالی تجاوز نکرده و با این نوع مدیریت مجموعه شهری کشور از حد تعریف تجاوز نخواهد کرد و این بدان معنی است که مجموعه مدیریت شهری کشور، طلای کثیف بودن پسماند را به معنی واقعی کلمه قبول ندارد. متأسفانه نوع مدیریت شهری کشور به‌گونه‌ای است که پسماند در کل کشور یک دردسر برای شهرداری‌ها محسوب می‌شود نه یک منبع درآمد یا منبع تولید شغل و همین نوع برخورد با پسماند دلیلی است بر عدم سامان یافتن مسئله پسماند در کشور.

 

افرادی که چهره سیاه آنها حاکی از درد است و به واسطه مشکلات زندگی، بیکاری، اعتیاد، طلاق به زباله گردی روی آورده اند، بااحتیاط و دقت که مبادا شی تیز و برنده‌ای و یا سرنگی داخل سطل زباله باشد، زباله‌ها را زیر و رو کرده تا وسیله‌ای که ارزش فروش داشته باشد، پیدا کنند.

 

در این میان برخی نیز معتقد هستند که علت روی آوردن به زباله گردی نه نیازهای مادی و فقر، که پرسود بودن این پدیده بوده و در پشت پرده زباله گردی، دست بالای دست بسیار است. اما پزشکان معتقد هستند که زباله‌گردی پدیده خطرناکی است که خطر مواجهه زباله گردها با بیماری‌های واگیردار و بیماری‌های عفونی را افزایش می‌دهد. از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی کشور و افزایش قیمت پلاستیک، کارتن و اقلامی نظیر آن‌ها باعث شده زباله گردها به دنبال کسب درآمد از این راه باشند.

 

متاسفانه دیدن بانوانی که به این شغل رو آورده‌اند، روز به روز در حال افزایش است، روزی که از خیابان در حال عبور بودم یکی از این بانوان را در حالی که صورتش پوشیده و نصف بدنش خم شده بود به داخل سطل زباله دیدم و اندکی کنارش ماندم تا ببینم سر صحبت را باز می‌کند، اگرچه اولش با من صحبت نکرد اما پس از چند دقیقه بنای صحبت را آغاز کرد.

 

وی با بیان اینکه دارای سه فرزند است و همسرش هم فوت کرده افزود: وقتی در به در دنبال کار گشتم، کاری نبود، به اجبار به سمت زباله گردی روی آوردم زیرا خرج و مخارج سه فرزند خیلی زیاد است.

 

این بانوی زباله گرد گفت: گذران زندگی‌اش از همین راه زباله گردی و جداكردن زباله هایی همچون كارتن و پلاستیك و فروختن آنها به ضایعاتی‌ها است.

 

وی با اشاره به اینکه وقتی جوان بودم، فکر اینکه روزی باید زباله گرد شوم هم را نمی‌کردم و اصلا نمی‌دانستم چنین شغلی وجود دارد و برای خود آروزهای بزرگ و کوچک داشتم تصریح کرد: متاسفانه زندگی در این دوره و زمانه خیلی مشکل شده و باید چند شیفت کار کنم تا شکم خود و فرزندانم را سیر کنم.

 

زنانی که مجبور به زباله‌گردی به خصوص در شهرهای کوچک می‌شوند، از روی خجالت و به خاطر اینکه آشنایان، دوستان و اقوام آنها را نبینند، روی خود را می‌پوشانند و با دست‌های لرزان در سطل آشغال‌های مردم به دنبال روزی می‌گردند؛ این زن‌ها هیچ چاره‌ دیگری ندارند.

 

 

در گوشه ای دیگر از شهر، مردی حدود 50 ساله در اطراف یكی از سطل های زباله پرسه می زند. گویی چیزی كه به دنبالش است را پیدا نكرده، با خستگی كه در گام‌هایش پیداست، راهش را ادامه می دهد تا شاید در سطل زباله دیگری به مطلوب‌هایش برسد.
 

اینجاست كه می‌بینی هر چند زباله گردی هم در وانفسای بیكاری و فقر به شغلی امیدوار كننده تبدیل شده و با اینكه نیازی به مدرك و تخصصی ندارد، اما این دلیل نمی شود، كار راحتی باشد و سختی‌های خودش را دارد.

 

این مرد میانسال که چیزی از سطل زباله پیدا نکرده با نیشخند تلخی می‌گوید: می‌بینی، زمانی در شان کسی نبود که به عنوان کارگر شهرداری استخدام شود. اما اکنون کار ما به جای رسیده که باید برای به دست آوردن روزی از این سطل آشغال به آن سطل آشغال برویم تا مبادا امروزمان بدون درآمد طی شود.

 

حالا دیگر، چشم‌ها عادت كرده‌اند كه افرادی را ببینند میان سطل های زباله دنبال لقمه نانی هستند، اگر روزی کودکی و یا بانویی را در این شغل می‌دیدیم، برایمان جای تعجب داشت ولی اکنون با زیاد شدن این موضوع دیگر همه چیز عادی شده است.

کد خبر 1226634

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha