به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) فرزند بزرگوار عبدالله بن علی و فاطمه دختر عقبة بن قیس است و از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) به شمار می رود. این انسان وارسته در چهارم ربیع الثانی 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود و دوران پیشوایی امام موسی كاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام محمّدتقی(ع) و امام علیّ النّقی(ع) را درك كرد و از گنجینه معرفت و دانش این بزرگواران بهره مند شد.وی با تحمل مرارت ها و سختی ها برای انتشار و گسترش احادیث مرزها را در نوردید تا روایتگر آموزه های امامان شیعه در شهرری باشد.
حجت الاسلام و المسلمین«محمد تقدیری»، در گفت و گو با خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با اشاره به شجره،شخصیت و منزلت حضرت عبدالعظیم(ع) گفت: حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) نسبشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) برمی گردد. ایشان دارای تباری نیکو و پدری متدین و مجاهد بود و طبیعی است، در این محیط درختی بارور و خوش بار رشد خواهد کرد.
معاون امور روحانیان حوزه های علمیه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) بیان کرد: اجداد حضرت عبدالعظیم(ع) به دلیل امانت داری و صداقت اکثرا در کسوت نگهداری موقوفات و تولیت صدقات و اموال رسول خدا(ص) بودند و به دلیل همین پاکدامنی مورد غضب خلفای وقت واقع و گرفتار زندان می شدند که برخی مانند علی بن حسن در زندان از دنیا رفته اند.با چنین شرایطی حضرت عبدالعظیم (ع) نیز در محیطی سخت زندگی می کردند و دائما مورد تعقیب و فشارحکومت وقت بودند. به طوری که صاحب بن عباد در پاسخ فردی که درباره حسب و نسب حضرت عبدالعظیم(ع) سوال کرده بود، گفت :«اودارای تقوی ،و پرهیزگاری و صاحب دین صحیح و عبادت کاملی بود و در امانتداری و صداقت و درستکاری شهرت داشت. عبدالعظیم (ع) در مسائل دینی آشنا و آگاه و به معارف مذهب و احکام قرآن شناخت و معرفت زیادی داشت و حقایق اسلام را خوب درک می کرد و به توحید و عدل پروردگار که از شرایط اعتقادی هر مسلمانی است ،اعتقاد محکمی داشت .»
وی با اشاره به نگاه امامان عصر ایشان به جایگاه و منزلت حضرت عبدالعظیم(ع) گفت:با توجه به هم عصری عمر حضرت عبدالعظیم(ع) با زمان پنج امام معصوم (ع) فرصت بهره وری علمی و اخلاقی نیکویی را برای ایشان فراهم نمود .لذا حضرت ارتباط علمی و حدیثی زیادی بویژه با امام جواد(ع) و امام هادی (ع) برقرار کرد و درنتیجه آنان نیز او را شاگردی علاقمند یافته و نه تنها معارف دین را به او آموختند، بلکه جملاتی گران سنگ در تایید و منزلت ایشان نقل کرده اند و همین امر باعث شد که مقام وکالت و نمایندگی خود را به ایشان بدهند. به عنوان مثال وقتی حماد رازی ازاهالی ری برای سوالاتی خدمت آن حضرت رسید، آن حضرت در پایان فرمودند:« إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَى ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللّه ِ الحَسَنِيِّ عليه السلام ».«هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلى دچار شدى ، آن را با عبد العظيم حسنى در ميان بگذار».
این استاد حوزه افزود: این توصیه نشان می دهد، حضرت عبدالعظیم(ع) مجتهدی توانمند بود و می توانسته در منطقه دور با کمک اصول و قواعد اهل بیت(ع) دیدگاههای اسلام ناب را استخراج کند.لذا حضرت با عنوان وکالت و نمایندگی آن امام بزرگوار توانست، رهبری فکری جامعه شیعه را در آن منطقه انجام دهد و خدمات و حمایتهای فراوانی هم از محرومان و نیازمندان سادات به عمل آورد.
این کارشناس حوزه دین تصریح کرد: همچنین توصیه امام هادی (ع) به زیارت ایشان حاکی از این توجه است .حضرت عبدالعظیم(ع) مدال های مختلف و افتخار آمیزی از امام هادی(ع) دارند. علاوه بر نمونه وکالت که در بالا ذکرشد، حضورآن بزرگوارخدمت امام هادی (ع) برای عرض دین و بازرسی و بازبینی عقاید خود به معنای ارائه کردن عقیده، و اندیشه دینی بر معصوم (ع) و دریافتن راستی یا کاستی آن نمونه دیگر است، این کار عمل مبارکی بوده که حضرت عبدالعظیم (ع) با بازگویی عقاید خود خدمت امام هادی (ع) در سامراء، به عنوان یک معیار، ما را در سنجش عقیده خود در این زمان کمک می کند.
حجت الاسلام و المسلمین تقدیری اظهار کرد: روایت عرض دین ایشان که چکیده های از مهمترین عقاید ضروری شیعه است، در حالی از سوی ایشان بر امام هادی (ع) عرضه می شود که حدود شصت سال از عمر مبارک وی گذشته بود. وی از نظر علمی یکی از بزرگترین محدّثان و فقها بودند و از نظر سنّی، تقریباً دو برابر امام هادی (ع) سن داشتند. این اقدام حاکی از معرفت وی نسبت به مقام امام و ولایت و بیانگر تواضع علمی این فقیه بزرگ در برابر امام زمان خویش است. آمده است که حضرت عبدالعظیم (ع) می گوید: بر مولای خود علی بن محمد امام هادی (ع) وارد شدم. چون نظر ایشان بر من افتاد، فرمود: «مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ وَلِيُّنَا حَقّاً» «خوش آمدی، ای ابوالقاسم به راستی، تو از دوستان حقیقی ما هستی»،دراینجا امام مدال دیگری به نام «دوستداربودن حقیقی» رابرگردن ایشان انداخت.
این استاد حوزه تصریح کرد: مدال دیگر ارج نهادن برای زیارت ایشان در ری و معادل سازی آن با زیارت امام حسین(ع) است.ابن قولویه قمی، از محدثین معروف شیعه مینویسد: روزی عطار رضوان که از شیعیان سرشناس سرزمین ری بود، به محضر امام هادی(ع) مشرف شد. حضرت به او فرمودند: از کجا به نزد من میآیی؟ در جواب حضرت عرض کرد که از زیارت امام حسین(ع) در کربلا به حضور شما مشرف میشوم.امام هادى(ع) فرمودند :«أما إنَّكَ لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظيم عِندَكمُ لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسَينَ عليه السلام، اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كنى ، چنان است كه گويى امام حسين عليه السلام را زيارت كرده اى».
حجت الاسلام و المسلمین تقدیری در رابطه با سیره رفتاری حضرت عبدالعظیم(ع) در زمینه تبیین معارف اسلامی و مکتب اهل بیت(ع) برای بهره برداری شیعیان گفت: اگرچه حضرت عبدالعظیم(ع) مانند بسیاری ازسادات حسنی (ع) در مقابل حکام بنی امیه و بنی عباس قیام مسلحانه و درگیری خشونت آمیز نداشته اند، اما در مقابل آن به شیوه مبارزه منفی و مبارزه علمی و فرهنگی را برگزیده بودند و لذا مورد خشم و تهدید بودند، به طوری که در تاریخ نوشته اند «از ترس سلاطین ظالم سر به بیابان و آوارگی در شهرها گذاشت تابالاخره به شهرری وارد شد». لذا اگرچه ایشان مبارزه مسلحانه نداشتند، ولی با سلاح علم و دانش و روشنفکری خود،جامعه را آگاه و موضع امامان معصوم را تثبیت و حکام جور را طرد و افشا می کردند وهمچنین جامعه را به مقام امامت و اطاعت و رسالت و ظلم ستیزی با غاصبان خلافت آگاه می نمودند واگراین موارد و احساس تکلیفها نبود دلیلی برای فرار و ترس نبود.
معاون امور روحانیان حوزه های علمیه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) با اشاره به اینکه ایشان امام هادی(ع) را امام واجب الاطاعت می دانستند، تصریح کرد: ایشان از مدینه تا سامرا(تبعیدگاه امام دهم(ع) ) با خوف از ماموران جلاد متوکل عباسی هجرت کردند و به همین دلیل وقتی مذاکرات وملاقات عبدالعظیم (ع) با امام هادی (ع) به گوش متوکل رسید، دستور دستگیری و زندان آن بزرگوار را داد و آن حضرت هم برای اینکه گرفتارحبس وزندان نگردد، فرار ازچنگال ظلم را ترجیح داد وروانه شهرری شد و در شهرری هرچند ابتدا مخفیانه در سردابی زندگی می کرد و روزها روزه و شبها عبادت می کرد ولی طبق قرائنی کم کم بطورمخفیانه بیرون امده وقبر حضرت حمزه را زیارت کرده وان را معرفی نمود و به طورناشناس با مردم ارتباط برقرار کرد و جهاد تبیین خود را انجام می داد و برخی توسعه و ترویج شیعه در این منطقه را مدیون تلاشهای ایشان می دانند.
وی ادامه داد: مردم ایشان را به اسم نمی شناختند، بلکه یکی از فرزندان رسول خدا و مردی محترم و عالم می دانستند و شناخت دقیق و عمومی وقتی اتفاق افتاد که در هنگام غسل و کفن کاغذی حاوی نسب ایشان در جیب لباسشان یافتند و روشنگری و تبیین جایگاه امامت و جهاد علمی و همچنین دفاع از حریم ولایت توسط این عبد صالح خدا سبب شد، از سوی اهل بیت(ع) ارزش ویژهای برای زیارت قبر آن جناب قرار داده شود.
این استاد حوزه پیرامون جایگاه علمی حضرت عبدالعظیم(ع) گفت: یکی از جهات مهم عظمت مقام حضرت عبدالعظیم(ع) نزد امامان معصوم (ع)،علم و دانش و خدمات علمی و فرهنگی آن بزرگوار بود، اگر بخواهیم شخصیت علمی یک فرد را بیان کنیم،علم آموزی، درس و کسب علم،اساتید،آثار علمی، توصیه ها و سفارش بزرگان نسبت به رجوع به ایشان را باید مورد بررسی قرار دهیم.حضرت عبدالعظیم(ع) از محضر سه امام (امام رضا (ع) ، امام جواد (ع) ، امام هادی (ع) )استفاده علمی برد.در زمانی که مکاتب مختلف ،مردم را به سوی خود فرا می خواندند، حضرت عبدالعظيم حسنى(ع) پاى سخن امام مى نشيند و علوم خود را از امام زمان خویش فرا مى گيرد و شخصيت خويش را بر پايه سخن امام مى سازد و به هنگام تبليغ تلاش مى كند تا مردم را بر پايه روايات تربيت كند.
وی اضافه کرد: حضرت عبدالعظيم(ع) گذشته از اينكه راوى بود، كثيرالروايه نيز بوده است، در روايتى از امام صادق(ع) مى خوانيم:«اعرفوا منازل شيعتنا بقدر ما يحسنون من رواياتهم عنّا؛ فإنّا لا نعدّ الفقيه منهم فقيهاً حتّى يكون محدّثاً. فقيل له: أوَ يكون المؤمن محدّثاً؟ قال: يكون مفهّماً و المفهّم محدّث،منزلت شيعيان ما را به اندازه آنچه از روايات ما مى دانند بشناسيد؛ چرا كه ما شيعه فقيه را فقيه نمى دانيم تا آنكه محدث باشد. از امام سؤال شد: آيا مؤمن هم محدّث مى شود؟ حضرت فرمود: مؤمن، مفهّم است و مفهّم همان محدّث است) و این موضوع هم در مورد حضرت عبدالعظیم(ع) صادق است.
این کارشناس حوزه دین در پایان گفت: از طرفی به دلیل جایگاه علمی سیدالکریم(ع)، امام هادی (ع) ایشان را با کنیه ابالقاسم(در عرب کنیه برای تعظیم و تکریم وضع شده است)خطاب می کردند.علاوه بر نقل احادیثی که وی راوی آنها بوده است، از آن حضرت دو کتاب به نامهای «خطب امیرالمومنین »و«یوم ولیله » است،نجاشی می گوید :«عبدالعظیم حسنی (ع) در مورد خطبه های امیرالمومنین (ع) کتابی نوشته بود که در آن دو حدیث از آن حضرت دیده می شود، یکی از آنها حدیث معروفی است که امام علی (ع) به شریح قاضی (انتقاد ومشاجره ) دارد، (نامه سوم نهج البلاغه فعلی )وخطبه دیگری که عبدالعظیم (ع) با موضوع بی اعتباری دنیا نقل کرده است.
نظر شما