به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان، سمیه اکبرپور:
باتوجه به اظهارات اخیر رضا پهلوی در روزهای اخیر مبنی بر اینکه زنان باید آزاد باشند و خود را مدافع آزادی زنان دانست بد نیست که نگاهی به نقش زنان در دوران پهلوی اول و دوم داشته باشیم تا ببینیم که آیا زنان در این دوره تاریخی ایران عزیز تا چه اندازه در حوزههای مختلف نقشآفرین و از آزادیهای مشروع برخوردار بودند.
در ایران قبل از انقلاب، زنان بیخبر از نقش سازنده و ارزشمند خود، تنها ایفاگر نقشهای ساده در اجتماع بودند، اما با شعلهور شدن انقلاب، زنان به این جبهه پیوستند و خود را باور کردند که فردی متفکر، سازنده، خلاق و مکمل مرد هستند، نقشی که تا قبل از انقلاب به صورت فرمایشی، عروسکی و عاری از هدف بوده و تنها به عنصری زیبا و دلفریب که انتظار هیچ کار جدی و مهمی از او نمیرفت، معرفی میشد.
کشف حجاب از مهمترین اقدامات رژیم پهلوی علیه زنان بود و بنا بر اسناد و روایات بعد از اعمال این قانون، دختران بجای حضور در مدارس، در خانه حبس شدند و "آزادی" به طور کامل جای خود را به " اسارت" داد؛ زیرا زنانی که پایبند به حفظ حجاب و آموزههای اسلامی بودند، با زور و ارعاب رژیم در برداشتن حجاب مواجه شدند و در نهایت خانه نشینی را برگزیدند و هرگز نتوانستند در فعالیتهای اجتماعی، آزادانه شرکت کنند. حتی براساس برخی منابع تاریخی بسیاری از زنان که نقش یک مادرخانهدار را نیز داشتند حتی تا حدود دو سال به دلیل موضوع کشف حجاب از خانه بیرون نیامدند.
رژیم پهلوی میخواست با کشف حجاب زنان به نام آزادی و به بهانه مشارکت در صحنههای اجتماعی، آنان را از اسلام و آموزههای اسلامی دور کرده و با مشغول کردن به ظواهر، خودآرایی و از بین بردن هویت و به دنبال آن، گمراه ساختن مردان و جوانان با برپایی مجالس عیش و نوش و تبلیغ مشروبات الکلی و مراکز قمار، ضربه مهلکی بر پیکر جامعه مسلمان ایرانی وارد کند تا به مقاصد شوم استعماریاش دست یابد. به واقع، آزادی از دیدگاه آنان، رهاشدن از قید و بندهای مذهبی و اسلامی بود نه مشارکتهای اجتماعی و سیاسی. در حالیکه از دیدگاه اسلام زن و مرد مکمل یکدیگر بوده و با هم برابرند و به هیچیک از آنها ارزش مطلق نمیدهد؛ اگر چه بنا به اختلافات فطری، مسئولیتهای آنها با مردان متفاوت است.
دیدگاه رژیم پهلوی در مورد تغییر وضعیت زنان در جامعه منطبق بر الگوهای غربی بود و نه ارزشها و آموزههای اسلامی و بومی جامعه ایرانی. بنا بر روایات و مستندات، رژیم پهلوی فقط فعالیتهای دولتی و وابسته به آرمانهای خود را برای زنان مطلوب بر میشمرد و جمعیتهای مستقل زنان در این دوران برچیده شده و جای خود را به جمعیتهای زنانهای داد که بهوسیله وابستگان درجه اول خاندان پهلوی اداره میشد. در نتیجه فعالیت در حوزه زنان محدود به وابستگان به خاندان پهلوی و آرمانهایشان شد نه عموم زنان فعال در جامعه؛ و تنها نشریات زنانهای حق چاپ داشت که به تمجید از شاه و فرح میپرداخت و طرفدار دستگاه حاکم بود. بدین ترتیب زمینه انزوای اجتماعی زنان فراهم شد.
از سوی دیگر در عرصه سیاست هم چنین انزوایی برای زنان ایجاد شد. در دوران سلطنت «رضا شاه» زنان حق شرکت در انتخابات و حق رای نداشتند و امکان مشارکت سیاسی از آنان سلب شده بود. زنان از سال ۱۳۴۱ حق شركت در انتخابات و داوطلب شدن برای مجلس شورای ملی و سنا را کسب کردند اما این امکان برای عموم زنان فراهم نشد و از آنجا که رژیم پهلوی همواره سعی میکرد از زنان به صورت نمادی از نوگرایی استفاده کند، تنها برخی از زنان طبقات بالا و خاص جامعه به مناصب و پستهای سیاسی از پیش تعیین شده، دست یافتند که در واقع تبلیغی برای ادعای برابری حقوق زن و مرد بود و منظور اصلی از مشارکت سیاسی که فراهمسازی بستر مناسب برای مشارکت عموم زنان بود، به معنای واقعی اتفاق نیفتاد.
در مناصب مدیریتی جامعه نیز وضع به همین منوال بود. در مدیریت سیاسی جامعه اثری از زنان دیده نشد ولی در برخی از مناصب مدیریت جامعه توانستند کم و بیش عهده دار مسئولیتی شوند، اما این نقش و اهمیت بهگونهای نبود که بتوان آن را حضور سیاسی زنان در پستهای مدیریتی محسوب کرد. تنها یک زن «فرخرو پارسا» به مقام وزارت نایل آمد و در كابینهی هویدا وزیر آموزش و پرورش شد. زن دیگری كه در كابینهی هویدا از ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ و سپس در كابینه آموزگار در سال ۱۳۵۷ حضور داشت، مهناز افخمی بود كه در هر دو كابینه مشاور امور زنان بود. انتصاب زنان به مقامهای سیاسی بیشتر به دلیل روابط آنان با دربار و سیاستمداران بود و به دلیل وابستگی به یكی از افراد متنفذ كشور و بهویژه درباریان، به این مقامها میرسیدند.
همچنین در حوزه فرهنگ نیز شاهد نقش زنان نیستیم، عموما بیشترین بخشی که زنان در آن حضور داشتند در سینمای آن زمان بود که آن هم به عنوان نماد جنسی از آنها استفاده ابزاری میشد، این در حالی است که ما در حوزه ادبیات، نقاشی، هنرهای تجسمی و ... بانوانی را داریم که در همین دوران بسیار فاخر هستند اما شاهد معرفی و بروز و ظهور آنها نیستیم.
این نوع برخوردها و تضادهای رفتاری و حاکمیتی در کنار دیگر عوامل، موجب شد تا زنان که منطقشان، منطق اسلام بود به مقابله شدید با رژیم برخیزند و با رهبری امام خمینی(ره) که عامل موثری در انتقال این آگاهیها بود، به پیروزی برسند. امام(ره) زن را نه مظهر فریب و بازیچه، بلکه او را مبدا همه خیرات و سعادتها معرفی کرد و آنان را به عنوان پیشروان نهضت اسلامی قلمداد میکرد. پیروزی انقلاب اسلامی ارزش و کرامت واقعی را به زنان جامعه ایران بازگرداند و زنان در صحنههای سیاسی و اجتماعی بسیار فعال و سازنده قدم برداشتند و با مشارکت آنان حرکتهای اجتماعی عظیم شکل گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی دستاوردهای بسیاری برای ایران اسلامی حاصل شد. زنان که نقش بی بدیلی در شکلگیری انقلاب اسلامی داشتند، به شیرزنانی تبدیل شدند که درحین انقلاب، جنگ تحمیلی و تمام کارزارهای دشمن بعد از انقلاب، با ایثارگریهای آگاهانه، حماسههای عظیم آفریدند، به گونهای که امام خمینی(ره) انقلاب و پیروزی آن را وامدار زنان شمرده و بانوان را سبب تقویت روحیه و انگیزه انقلابی مردان در این پیروزی عظیم معرفی میکند.
دشمن همواره از مسئله حجاب و عفاف برای مقابله با جریان انقلاب و ایجاد موانع درجهت توسعه و موفقیتهای کشور بهره گرفته و با راه اندازی و فراخوان انوع پویشهای ساحتارشکن و ضد اسلامی، اهداف پلید خود را اینبار در حیطه هنجارشکنی و زدودن قبح حجاب دنبال کرده است. در واقع با هدف قرار دادن حجاب و عفاف که از عوامل توسعه و پیشرفت کشور و رشد جایگاه زن شده است، به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه بوده تا با شعار دفاع از حضور زن در فعالیتهای اجتماعی و برابری با مردان در تبلیغ برهنگی و تبدیل آنان به کالاهای جنسی، با وارد کردن عناصر مختلف به میدان بازی و تخریب این ستون، به اهداف خود دست یابد. در حالیکه زنان بعد از انقلاب هویتی دیگر پیدا کردند و در فضایی پاک و بدون تبعیض، زمینه ورود آنان به دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و کسب مشاغل مختلف فراهم شد و به موقعیتهایی دست پیدا کردند که در طول تاریخ برایشان فراهم نشده بود.
آری، امروز در سایه نظام جمهوری اسلامی ایران و هویت بخشی به زن مسلمان ایرانی، رشد علمی، شخصیتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی زنان غیرقابل انکار است و گواه این مهم، تلاشهای مذبوحانه دشمن و دستگاههای تبلیغاتیاش در تخریب جایگاه متعالی زن در جامعه ایرانی- اسلامی است که امروز به شکلی دیگر و به بهانه آزادی در حال رقم خوردن است، در حالیکه زنان ایرانی هیچگاه ظلمی که در در دوران پهلوی به اسم آزادی به آنان شد را فراموش نمیکنند.
به همین بهانه حجت الاسلام «رضا حاجتی» نیز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت با بیان اینکه حجاب یکی از اصول اصلی انقلاب است که حلقه وفاداران به انقلاب به آن معتقدند لذا اگر جمهوری اسلامی در مسئله حجاب کوتاهی کند، حلقه وفاداران خود را از دست میدهد، افزود: یکی از فاکتورهایی که جهت حفظ پیوند خانوادگی در جامعه بسیار تاثیر گذار است مسئله حجاب است لذا چون دشمن بنیان خانواده را هدف گرفته به تبع آن حجاب را نیز هدف میگیرد.
این پژوهشگر حوزه مسجد با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که همواره نسبت به موضوع عفاف و حجاب تاکید داشته اما بعضا فهم درستی نسبت به آنچه که ایشان بیان میکنند، وجود ندارد، اظهارکرد: باید در این زمینه اقدامات ریشهای و فرهنگ سازی صورت گیرد اما حل مسئله حجاب صرفا خلاصه میشود به حضور گشت ارشاد و مقابله مستقیم. لذا باید تمام ارگان های متولی امر حجاب وظیفه خود را به درستی انجام دهند تا به منویات مقام معظم رهبری جامه عمل پوشانده شود.
در پایان باید متذکر شد که انقلاب اسلامی برای زنان شرایطی فراهم کرد که بدون هیچ مانع و تبعیضی و بر مبنای توانمندیها و صلاحیتشان در محدوده شرع به موقعیتهای مختلف در عرصههای گوناگون دست یابند و به نقش آفرینی با رویکردهای فرهنگی، تربیتی، اقتصادی، سیاسی کارآفرینی، پژوهشی و حتی خیریهای بپردازند.
حجاب برای بانوان ما زمینهساز حفظ کرامت زن و ابزار پاکدامنی و حضوری فعال و سازنده در جامعه است. در واقع حجاب توام با حفظ کرامت و شخصیت بانوان، خط قرمز نظام جمهوری اسلامی است و بیتوجهی و غفلت از آن چیزی جز ابتذال زن و ویرانگری شخصیت او نیست.
انتهای پیام
نظر شما