به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانونهای مساجد خبرگزاری شبستان، کتاب «بچههای مسجد بلال» روایت تجربهنگاری پایگاه بسیج مسجد بلال مشهد در سرگذشتپژوهی شهدا به قلم «نوید ظریفکریمی» و توسط انتشارات «راه یار» منتشر و رونمایی شد. از اینرو و در سیامین هفته کتاب جمهوری اسلامی با مولف اثر درباره چرایی و برکات نوشتن این اثر به گفتگو نشستهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
چطور شد در بین مساجد مختلف سراغ مسجد بلال رفتید و از بچههای آن نوشتید؟
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشهد همسو با نهضت مسجدنگاری، پیشنهاد نگارش این کتاب را به من داد، جلساتی برگزار و نهایتاً برای آغاز کار هدفگذاری شد ... من آشنایی قبلی با این مسجد نداشتم اما سفارشدهندگان کار، حساسیت ها و نقاط عطفش را می شناختند، همین مسئله به روایت شفاهی این خانهخدا ضرورت بخشید؛ بدین ترتیب از زمستان 99 کار تحقیق و تالیف کتاب «بچههای مسجد بلال» کلید خورد و حدوداً شش ماه زمان برد.
بیشتر کار میدانی پیش رفت و در مواضعی هم بر تحقیق کتابخانهای ابتناء داشت؛ سختی کار در میدان خود را نشان داد چون تاریخ شفاهی در حوزه مسجدنگاری سختی های خاص خود را دارد به ویژه یافتن افرادی که بتوانند خاطراتی مستند از مسجد را روایت کنند چون حتی همه آنهایی را که می یابیم، خاطرهای برای بازگو کردن ندارند ... .
گفتید مسجد بلال نقاط عطفی دارد که سبب شد که دستمایه نگارش کتاب شود، چه نقاطی؟ لطفا برخی از آنها را بازگو کنید.
از خصوصیات این مسجد، واقع شدن آن در محلهای کمبرخوردار است؛ محله بلال که پیش از آن، نخودک نام داشت، مستضعفنشین بود اما بعد از انقلاب اسلامی و به مرور زمان کمی اوضاع آن بهتر شد هر چند هنوز هم جزء مناطق محروم به شمار می رود! اما علیرغم طبقه اجتماعی اقتصادیِ محله، مسجد کارکرد و جایگاهی ویژه یافته و برکات بسیار برای اهالی داشته است.
انتخاب نام مسجد توسط حاجآقا قرائتی نیز از همین نقاط عطف است؛ ایشان حوالی سال های 56 57 در برخی مساجد و روضه های خانگی مشهد حضور می یافت، زمانی مقرر شد در مسجد بلال برنامه ای باشد، یکی از اهالی این مسجد که در مجالس استاد قرائتی شرکت می کرد، ایشان را دعوت می کند و شخصاً بری برنامه مسجد دنبال حاجآقا می رود، به پیشنهاد استاد قرائتی و با این استدلال که بلال حبشی مستضعف بود و شما نیز مستضعف هستید، نام محله و مسجد به بلال تغییر می کند!
این مسجد در دهه 60 و بحبوحه جنگ و پس از آن چه اتفاقات و فضایی را از سر گذرانده است؟
مسجد بلال در سال های دهه 60 و در دوران دفاع مقدس نقشآفرینی بسیار داشته است، مثل برگزاری انتخابات، مشارکت بانوان در فعالیت های مربوط به پشت جبهه ها، اعزام نیروها و تقدیم شهدا به اسلام و انقلاب؛ در دهه 70 پایگاه بسیج این مسجد بسیار فعال می شود و فعالیت ها با اردوهای جهادی و سفرهای زیارتی و امثال آن ادامه می یابد.
اما نقطه عطف فعالیت بچه های این مسجد، تجربهنگاری و سرگذشتپژوهی شهدای محله و مسجد است که برای نخستین بار انجام می شود، بدین ترتیب که بچه های جلسهی قرآن مسجد به سرپرستی جواد رمضانی ایده این کار را مطرح می کنند و چند سال طول می کشد تا آن را پیاده کنند؛ آنها به مرور خانواده شهدا را پای کار آورده و یادگاری مکتوب از شهدا تولید می کنند هرچند کارشان منتشر نشد!
در کتاب بچههای مسجد بلال در این باره می خوانیم: «در ساخت این مسجد بیش از سی شهید مشارکت داشتند که همهشان در دوران دفاع مقدس به درجۀ رفیع شهادت رسیدند. ما از زمان نوجوانی توی بسیج بارها این چیزها را از بزرگترهای مسجد میشنیدیم. وقتی خودم توی بسیج مسئول فرهنگی بودم، توی مسجد میدیدم که هیچ مستندی از شهدا و مسجد نیست، مگر در حد یک پروندۀ خیلی ابتدایی از شهدا. کسی نبود که پیگیر این موضوع باشد و خاطرات مسجد بلال و تاریخ شفاهیاش را مدون کند. این پیش زمینه باعث شد که ما در ابتدای دهۀ نود به فکر بیفتیم که خودمان برای این مسجد کاری انجام بدهیم. هدف ما هم ثبت تاریخ شفاهی مسجد بود و هم خاطرات شهدا.»
در این کتاب به کار بچه های مسجد در سرگذشتپژوهی شهدا اشاره شده و حتی سوالات این کار در پی نوشت ها آمده تا بتواند الگوبخشی کند. کتاب با پیوست، حدود 150 صفحه متن را شامل می شود و باقی آن نیز تصاویر مربوط به فعالیت بچه ها در حوزه سرنوشت پژوهی شهدا است.
کاری که بچه های مسجد بلال برای شهدا انجام داده اند، چه بابی را گشوده است؟
این کتاب چند نقطه امتیاز و رهاورد دارد، نخست آنکه بهانهای شد تا حداقل در شهر مشهد به محلات بپردازیم، درباره تاریخ و جغرافیای سیاسی اجتماعی محلات یا کاری نداریم یا به ندرت و صرفاً دلی کار کرده ایم، اما تاریخچه محله بلال و سرگذشت آن، در کتاب آمده است که مانا خواهد شد.
سرگذشتپژوهیِ محلات و مساجد از کارهای برزمین مانده است، به ویژه آنکه افرادی که می توانند نقل قول داشته باشند، یا از محله رفته یا فوت کرده اند، در کتاب بچه های مسجد بلال هم از دست رفتنِ افرادی که حرف برای گفتن داشتند، کار را با مشکل مواجه می کرد.
هر مسجدی نقطه عطفی در فعالیت های خود دارد، نقطه عطف فعالیت مسجد بلال، سرگذشتپژوهی شهدا به عنوان کاری فاخر است!
برای آنکه مسجدپژوهی رویکرد تالیف به ویژه در حوزه تاریخ شفاهی شود، چه باید کرد؟
بسیاری از نویسندگان علاقمند به بیان تاریخ شفاهی مساجد هستند باید این مسئله به دغدغه شهرداری ها و مراکز ذیربط نیز تبدیل و برای آن برنامه ریزی شود چون متاسفانه، افرادی که می توانند این تاریخ را روایت کنند از دست می روند کمااینکه تاکنون بسیاری از آنها از دست رفته اند.
اگر قرار باشد درباره مسجد کتابی تولید شود، یکی از الزامات آن مرور تاریخ شفاهی است اما این کافی نیست می توان در حوزه های دیگر فرهنگی هم به این بحث ورود کرد می توان و باید درباره مسجد رُمان نوشت ساخت مجموعه های تلویزیونی، فیلم و مستند درباره مسجد هم باید تبدیل به دغدغه شود. علاوه بر این، ادبیات و هنر هم باید به حوزه روایتگری مسجد ورود کنند؛ اگرچه برکات بسیار دارد اما متاسفانه در این باره هنوز دغدغه مندی لازم، ایجاد نشده است.
در نهضت بازگشت به مسجد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرچمدار آن است مسجدپژوهی و نوشتن از مسجد چه نقش و اهمیتی دارد؟
اتفاقات مسجدی باید اولویت دولت ها باشد، دولت ها تا کنون در این باره موفق نبوده اند، و کار فرهنگی برنامه ریزی شده درباره مسجد انجام نشده است برای مثال در نگارش بچه های مسجد بلال اگر الگو و نمونه داشتیم برخی اشتباهات نادانسته رخ نمی داد ... وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند با تشویق و حمایت و دعوت از فعالان فرهنگی در حوز نگارش و شنیدن دغدغه های آنها، ریلگذاری کند تا مسجدپژوهی و نوشتن در این باره رسم نویسندگی شود.
نظر شما