خبرگزاری شبستان:در آمریکا و کانادا عبارت «ناتوانی یادگیری» در مورد شرایط روانشناختی و عصبی که میتواند توانایی ارتباط و فراگیری یک شخص را تحت تاثیر قرار دهد به کار میرود.
این اصطلاح شامل اختلال در نوشتن، خواندن، ریاضیات و ناتوانی گفتاری پیشرونده میشود. در انگلیس، این واژه به طور عمومی برای اشاره به یک ناتوانی پیش رونده اطلاق میشود. کسی که دچار ناتوانایی یادگیری است نمیتواند لزوما کم هوش یا باهوش باشد یا حتی نمیتوان گفت که توانایی ذاتی برای یادگیری ندارد. این واژه صرفا نشان میدهد که نوعی عدم توازن در تواناییهای این شخص وجود دارد که منجر به اختلال در پردازش میشود. مثلا عدم توانایی پردازش صوتی یا تصویری در این اشخاص وجود دارد که باعث میشود در سیستم یادگیری سنتی به یادگیری این اشخاص ضرر برسد.
اختلالات یادگیری معمولا بوسیلهی روانشناسان در تستهایی که در سطح مدارس و آکادمیها و در فرایند یادگیری انجام میشود کشف میشود.
بخشی از این اختلالات قابل درمان هستند و با روشهای خاصی قابل درمان میباشند. برخی از این روشها بسیار ساده بوده و در عین حال برخی از آنها پیچیده و دشوار میباشد. اختلالات یادگیری به دو روش طبقه بندی میشود. روش اول بر اساس نوع اطلاعاتی است که ناتوانی در مورد آنها وجود دارد. از این نظر این اختلالات به چهار قسم تقسیم میشود.
۱- اختلالات ورودی: در این سطح، بیمار در دریافت اطلاعات دچار مشکل میباشد. در این نوع اختلالات غالبا مشکلی در حواس بیمار وجود دارد. مشکل بینایی، شنوایی و مشکل تشخیص فاصله و توالی زمانی از جمله این ناتواناییها به حساب میآید.
۲- اختلالات در جمع آوری: در این بخش شخص از نظر جمع آوری و پردازش اطلاعات ورودی دچار مشکل میباشد. به عنوان مثال دانش آموزان دچار این اختلال، نمیتوانند یک داستان را در یک توالی مشخص و با رعایت تقدم و تاخر بخشهای مختلف آن تعریف کنند و یا اینکه نمیتوانند دادههای مرتب را در همان ترتیب مشخصش حفظ کنند. لذا مثلا از حفظ روزهای هفته به ترتیب مشخص عاجزند. این بیماران میتوانند حقایق را بصورت جداگانه درک کنند اما نمیتوانند آنها را کنار هم گذاشته و به نتیجه مشخصی برسند.
۳- اختلال در ذخیره سازی: بیمارانی که دچار این مشکل هستند غالبا در ناحیه حافظهی کوتاه مدت دچار مشکل میشوند و نمیتوانند اطلاعات را به درستی ذخیره کنند. به عنوان یک نشانه میتوان به عدم توانایی در هجی کردن کلمات اشاره کرد.
۴- اختلال در خروجی: این اختلالات شامل عدم توانایی در گفتار، عدم توانایی در بیان منظور توسط اشکال و دیگر اقسام ناتوانایی در بیان مطالبی که در ذهن وجود دارد میشود.
روش دوم تقسیم بندی ناتواناییهای یادگیری بر اساس کاربرد میباشد. در این تقسیم بندی، سه نوع اختلال یادگیری داریم
۱- اختلال در خواندن: این اختلال از شایع ترین اختلالات یادگیری است و بر اساس اینکه کدامیک از مراحل خواندن دچار مشکل میباشد به انواع مختلفی تقسیم میشود. از جمله این اختلالات میتوان به تشخیص کلمات، فهم کلمات و سرعت خواندن اشاره کرد.
۲ – اختلال در نوشتن
۳- اختلال در ریاضیات: در این اختلال، عدم توانایی در فهم مفاهیم ریاضی مشاهده میشود.
روشهای تشخیص
تشخیص اختلالات یادگیری در شخص غالبا بوسیله تست آی کیو انجام میشود. برای این منظور از یک فرد چند نوع تست مختلف هوش گرفته میشود. اگر نتایج این تستها متناسب نبود، نشان دهندهی این است که اختلال یادگیری وجود دارد و مشکل از هوش فرد نیست. البته روشهای دیگری نیز برای این منظور به کار برده میشود.
علت ایجاد این ناتواناییها
علت این اختلالات هنوز به خوبی مشخص نشده اما برخی از علل به عنوان علت های احتمالی مطرح هستند.
۱- وراثت: معمولا اختلال یادگیری در یک فامیل مشخص بیشتر مشاهده میشود.
۲- مشکلات زمان بارداری و تولد: اگر کودک در دوران تولد دچار اختلالات در رشد حواس و اعصاب شود این اختلالات منجر به اختلالات در یادگیری خواهد شد. مصرف الکل و داروها و وزن کم کودک در هنگام تولد از جمله این عوامل میباشد.
۳- تصادفات بعد از تولد: صدمات مغزی ، تغذیه ناقص و قرار گرفتن در معرض سموم نیز میتواند به تولید این مشکلات کمک کند.
بنابر این خوب است که با وظیفه شناسی و مراقبت صحیح از دوران بارداری تا بزرگ شدن کودک از بروز این صدمات به کودک خود جلوگیری کرده و در صورتی که شخصی دچار اختلال در یادگیری بود بدانیم که این به معنای کم هوش بودن و بی استعداد بودن فرد نیست بلکه ممکن است مشکلات دریافت اطلاعات، ارائه اطلاعات و یا پردازشی داشته باشد که هر یک با اتخاذ درمانها و روشهای مشخصی قابل حل هستند.
انتهای پیام/
نظر شما