حجت الاسلام سیدحسن محمدی طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، گفت: از جمله تمایلات نفسانی نوع بشر که نگاه به نژاد، قبیله، سلیقه؛ و دین خاصی نداشته و بین همه انسانها مشترک است، درک معنا و مفهوم عشق و تعلق خاطر به چیزهایی است که نسبت به آنها علاقه دارد.
استاد حوزه علمیه افزود: این عشق و تعلق خاطر یا ریشه در فطرت انسان دارد و جزو امور فطری محسوب میشود و یا اینکه مقطعی بوده و مثل تعلق خاطر انسان به وجهه اجتماعی، اموال و اولاد؛ در گذر زمان حاصل میشود.
حجت الاسلام طباطبایی ادامه داد: اگر ریشه این تعلق خاطر، امور فطری بشر باشد یک تفاوت عمده با عشق مقطعی که اشاره شد دارد و آن این است که در این قسم علاقه، هیچ بحثی از سلایق شخصی، نژاد، قبیله، دین و ... مطرح نیست؛ چرا که نوع بشر با هر سلیقه و طرز تفکر و نژادی نسبت به این امور تعلق خاطر داشته و تعصب میورزد؛ همچون عشق و تعلق خاطر به وطن و آب و خاکی که انسان در آن پرورش یافته است.
این استاد حوزه علمی با بیان اینکه عشق به وطن در نهاد همه بشر نهفته شده است، اظهار کرد: در طول تاریخ می بینیم که انسان ها اعم از خواص و عوام جامعه بشری همین تعلق خاطر را داشته اند. نباید از این نکته غافل شد که گاهی این وطن دوستی و تعلق خاطر به زیستگاه انسان، ممدوح و پسندیده و گاهی مذموم و ناپسند است.
وی بیان کرد: اگر عشق به وطن و مظاهر آن سبب هدایت و رستگاری انسان باشد، ممدوح و مقدس است مثل تعلق خاطر پیامبر(ص) نسبت به مکه؛ هنگامی که حضرت از مکه به مدینه هجرت مینمود، در مسیر هنگامی که به جحفه رسید، در حالی که از فشار مشرکان محزون و ناراحت بود، به یاد مکه آه سردی کشید؛ در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه: ﴿إنَّ الّذی فَرَضَ عَلَیْکَ القُرْآنَ لَرادُّکَ إلی مَعادٍ؛ آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت بازمیگرداند.﴾(قصص:۸۶) را برای پیامبر(ص) نازل و او را دلداری داد.
حجت الاسلام طباطبایی با استناد به آیه ۹۷ سوره نساء، افزود: اما آنجا که مظاهر و عوامل عارض بر وطن سبب ضلالت و خسران انسان شود، نه تنها اعتماد و تعصب ورزیدن به آن ظواهر و آداب و رسوم مذموم و ناپسند است بلکه اتفاقا در این موقعیت دستور به هجرت و دوری از وطن داده شده است. «کسانى که فرشتگان روح آنها را گرفتند، در حالىکه به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالى بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جاى داشتید؟!)، گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند».
وی با بیان اینکه اگر تعلق خاطر به وطن ممدوح باشد، پس لوازم، اسباب و نمادهای منتسب به آن وطن هم ممدوح بوده و قابل احترام است. عنوان کرد: اگر کعبه مقدس است پس توهین به آن مذموم و ناپسند است شرعا و عقلا، شرعا، چون از باب تعظیم شعائر است. عقلا، علاقه به چیزی سبب میل و محبت به نمادها و مظاهر آن چیز است.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه همه ما طبیعتا حس وطن دوستی نسبت به کشورمان ایران داریم. خاطرنشان کرد: از آنجا که این سرزمین تنها قطعه ای از جغرافیای حاکم بر جهان هست که رسما پرچمدار ولایت امیر المومنین(ع)میباشد؛ پس به طور مضاعف به آن علاقه مند هستیم. در نتیجه هر آنچیزی که منتسب به آن باشد، من باب نمونه اخص و اهم تعظیم شعائر در عصر حاضر بر ما شرعا واجب الاحترام می باشد. مثل تکریم و احترام پرچم و سرود ملی کشورمان که این احترام و تکریم، خود نمونه بارزی از جهاد در راستای تبلیغ و ترویج اسلام برپایه قرآن و سنت میباشد. و هر گونه بی احترامی که سبب تضعیف این نمادهای مقدس شود مذموم و ناپسند است. پس به طریق اولی توهین و اهانت به لباس مقدس روحانیت که نماد و نشانه توجه مردم به دین و پیمودن راه درست انسان زیستن هست مذموم میباشد.
نظر شما